سرعت حیرتآور تحولات سوریه و وضعیت سیاسی ـ نظامی این کشور، شباهت نزدیک به وضعیتِ سه سال پیش افغانستان و فروپاشی نظام جمهوریت دارد. سقوط سریع و آسانِ شهرها و استانها، فروپاشی پرشتاب قوای مسلح، رسیدن جنگجویان مخالف به دروازههای کابل و دمشق، فرارِ اشرف غنی و بشار اسد، افتادن تسلیحات و امکانات نظامی پیشرفته به دست شورشیان مسلح، بیعملی و بیتحرّکی قدرتهای جهانی ومنطقهای در برابر این دو سقوط، حیرت و شگفتی ناظران و تحلیلگران از سرعت تحولات، سرگردانی و بیچارگی مردمان دو کشور و … از جمله شباهتهای این دو رویدادِ شگفت و شگرف است.
نظام سیاسی و قوای مسلح افغانستان طی دو ماه جنگ و گریز (که بیشتر به معامله و تبانیشباهت داشت؛ تا جنگ و مقاومت) فرو پاشید و گروه مسلح طالبان که در لیست گروههای تروریستی سازمان ملل قرار داشت، به شکل باورنکردنی بر سراسر کشور مسلط گردید.
نظام سیاسی پنجاه ساله و قوای مسلحِ آبدیده و رزمدیدۀ سوریه طی یازده روز جنگ و گریز (که هیچ نشانی از مقاومت و اراده برای جنگ و ایستادگی در آنها دیده نمیشد) به طور کامل فروپاشید و قلمرو حکومت بشار اسد بدون مقاومت جدّی به تصرف مخالفان مسلح درآمد. ارتش و دولت سوریه که طی سیزده سال جنگ داخلی و حضور برخی
قدرتهای خارجی (مثل امریکا و ترکیه) با چنگ و دندان از موجودیت خود دفاع کرده بود و شهرهای سوریه را وجب به وجب از اشغال تکفیریها خارج نموده بود؛ اینبار حتی یازده روز هم در برابر یورش گروههای مسلح ایستادگی نکرد و طی این مدت کوتاه، گروههای شکستخوردۀ تکفیری از ادلب و حلب در شمال سوریه تا دمشق و درعا در جنوب این کشور پیشروی کردند.
همانگونه که سرعت سرسامآور تحولات در افغانستان و سقوط بدون مقاومت شهرها و ولایات و پایتخت، نشانگر تبانی سیاسی و معاملهی عیان و پنهان با طالبان بود؛ سرعت باورنکردنی تحولات در سوریه و فروپاشی نظام سیاسی و ارتش مجهز و منظم این کشور طی یازده روز نیز حکایت از تبانی و تعاملات پشت پرده در رویدادهای پرشتاب سوریه دارد. آنچه طی یازده روز گذشته از ادلب و حلب در شمال تا درعا و دمشق در جنوب اتفاق افتاد، جنگ و مقاومت و شکست و پیروزی نبود؛ بلکه عقبنشینی و واگذری و تسلیمدهی بود.
حال پرسش اساسی این است که کدام عناصر یا مجموعهها (اعم از داخلی و خارجی) در این تبانی و فروپاشی بزرگ، دست و نقش داشتند؟ به نظر میرسد از بازیگران منطقهای و خارجی، محور ترکیه ـ قطر به طور قطع در تسلیح، تجهیز، تمویل و ایجاد هماهنگی میان گروههای مسلح، نقش برجسته داشتهاند. اظهارات رهبران ترکیه و قطر در استقبال از تحولات سوریه، شاهد روشن این مدعاست. آیا امریکا، اسرائیل، اروپا و سایر دولت های غربی و سازمانهای استخباراتی آنها از گروههای مسلح سوری که اکنون دمشق را در کنترل دارند، حمایت نمودهاند؟ در این زمینه اطلاعات موثق در دست نیست. بعید به نظر میرسد که این کشورها از گروههای تندرو اسلامگرا که سابقۀ همکاری و همسویی با القاعده را دارند، حمایت کنند.
در جبهۀ داخلی (دولت اسد، ارتش سوریه و حزب حاکم بعث) نیز نشانهها حکایت از تبانی و معامله دارد؛ اما اینکه کدام مجموعهها و عناصر یادشده در این تبانی دست داشتهاند، باید منتظر نشر اطلاعات و جرئیات بیشتر ماند.
نویسنده : مسیح ارزگانی