سهسال از تسلط طالبان بر افغانستان گذشت و اکنون مردم ما با چالشهای متعددی مواجه میباشند. از ممنوعیت آموزش برای زنان گرفته تا فقر فراگیر و انزوای افغانستان. هر چند در دوره جمهوریت، نواقص زیادی وجود داشت، ولی مشارکت مردم در امور سیاسی و همچنین برخورداری از آزادیهای مشروع و قانونی چشمگیر بود.
پیش از طالبان، مردم و رسانهها قادر بودند آزادانه در مورد مسایل حکومتی، اظهار نظرکنند و مطالباتشان را بدون هراس بیان کنند، ولی در اداره طالبان کسی قادر نیست که از ضعف ها و مشکلات سخن بگوید، زیرا ترس از بازدشت و بازجویی، جرات را از مردم گرفته است.
در جمهوریت به دلیل وجود شرایط مطلوب، فعالیتهای اقتصادی و تجاری رونق زیادی داشت اما در حاکمیت طالبان، کاهش چشمگیری یافته است، به نحوی که بسیاری از مردم افغانستان در مرز فقر مطلق به سر میبرند و توان تامین احتیاجات ضروری خویش را ندارند.
قبل از طالبان، آزادیهای اجتماعی در کشور وجود داشت که مردم میتوانستد به راحتی و آزادانه به امور گوناگون ورود کنند اما پس از طالبان با محدودیت شدید مواجه شدند.
صرف نظر از اینکه که دولت قبل در افغانستان با رای مردم یا تقلب روی کار آمد، اما مردم سالاری و رای گیری در افغانستان وجود داشت و آنان در انتخاب رییس جمهور و نمایندگان پارلمان نقش داشتند ولی در حکومت طالبان، مردم نه تنها نقشی در تعیین سران حکومت نداشته بلکه حق اعتراض و نقد را نیز ندارند؛ یعنی طالبان حکومت خود را بر مردم تحمیل نموده و دموکراسی و آرای مردم در «امارت اسلامی» جایگاهی ندارد.
دولت قبل در میان سایر کشورها و سازمانهای بین المللی رسمیت داشت و تا کنون بسیاری از نمایندگیها و سفارت خانهها در اختیار کارمندان پیشین قرار دارد اما حکومت طالبان را هیچ کشوری به رسمیت نشناخته و طالبان نیز نتوانسته اند اعتماد جامعه جهانی را برای رسمیت شناخته شدن حکومت خویش به دست آورند. لذا طالبان در میان کشورهای جهان با بحران عدم مشروعیت و رسمیت مواجه است. علاوه بر این مردم افغانستان نیز از گروه طالبان رضایت ندارند؛ بنابر این طالبان نه مقبولیت داخلی دارد و نه رسمیت جهانی.
زنان در حکومت طالبان با محدودیت و محرومیتهای بی سابقه ای روبه رو شده اند. بانوان کشور ما حق تحصیل و کار ندارند؛ و از ابتدایی ترین حقوق، که برای زنان وجود دارد محروم شده شده اند. زنان در گذشته در حوزههای مختلف حضور داشتند و میتوانستند نقش آفرینی کنند؛ زنان و دختران در زمینه علمی، سیاسی و فرهنگی به فعالیت مشغول بودند و حتی وزیر و نمایندگانی از آنان در حکومت انجام وظیفه میکردند.
هر چند طالبان توانسته اند در برخی موارد، موفقیت نسبی به دست آورند اما در حوزههای گوناگون حکومتی، نواقص زیادی دارند که تا کنون برای رفع آنها اقدامی نکردهاند و عزمی نیز برای بهبود اوضاع ندارند.
حاکمیت طالبان نه بر اساس انتخاب مردم بنا شده و نه مردم با آنان همراه است؛ لذا نوعی شکاف عمیق میان مردم و طالبان قرار دارد، در نتیجه به نوعی عدم سِنخیت بین مردم ما و طالبان دارد که آنان را از همدیگر دور ساخته و مانع همراهی و تعامل میگردد.
بنابر این طالبان باید به این نتیجه رسیده باشند که یکجانبهگرایی و تحمیل خواستههای این گروه بر ملت افغانستان نه تنها چالشها را حل نمیکند بلکه اوضاع را روز به روز پیچیده تر میسازد. آنان باید به حقوق مردم و انتخاب آنان احترام گذاشته و زمینه مشارکت مردم را در زمینههای مختلف فراهم سازند؛ تا افغانستان از انزوا نجات یافته و مردم به ثبات و آرامش پایدار دست یابند.