بر اساس این گزارش، ۱۷.۴ میلیون نفر در زمستان پیشرو با گرسنگی حاد روبهرو خواهند شد، درحالیکه کمکهای غذایی فعلی تنها به ۲.۷ درصد جمعیت میرسد. این آمار که امروز سهشنبه، ۲۵ قوس منتشر شده، نهتنها نشاندهنده عمق بحران انسانی است، بلکه هشداری جدی درباره فروپاشی تدریجی ظرفیت بقای میلیونها خانواده افغان محسوب میشود.
بحران کنونی ریشه در لایههای متعدد و درهمتنیدهای دارد که سالهاست بر پیکره اقتصاد و جامعه افغانستان سایه افکنده است. تضعیف طولانیمدت اقتصاد، خشکسالیهای مکرر، کاهش چشمگیر کمکهای بشردوستانه، زمینلرزههای ویرانگر و بازگشت گسترده مهاجران، زنجیرهای از عوامل تشدیدکننده را شکل دادهاند که افغانستان را به سوی یک فاجعه انسانی سوق میدهند. در این میان، زنان و کودکان بهعنوان آسیبپذیرترین اقشار، بیشترین فشار را متحمل میشوند و قادر به تأمین حداقل نیازهای غذایی خود نیستند.
مقایسه آمار امسال با سالهای گذشته، روندی نگرانکننده را نشان میدهد. درحالیکه در سال ۱۴۰۲ حدود ۱۵ میلیون نفر با ناامنی غذایی مواجه بودند، این رقم امسال به ۱۷.۴ میلیون نفر رسیده است. این افزایش ۲.۴ میلیوننفری در شرایطی رخ داده که کمکهای بینالمللی نیز به شدت کاهش یافته و شکاف میان نیاز و امکانات عمیقتر شده است.
تناقض اصلی در این معادله پیچیده، فاصله میان ادعاهای حکومت طالبان درباره ثبات امنیتی و واقعیت تلخ امنیت غذایی است. در حالیکه مقامات طالبان مدعی برقراری نظم و کنترل کامل بر سرزمین افغانستان هستند، میلیونها شهروند در تأمین نان شب خود با بحران مواجهاند. این شکاف نشان میدهد که امنیت واقعی فراتر از فقدان درگیریهای مسلحانه است و شامل تضمین حقوق اساسی شهروندان، بهویژه حق دسترسی به غذا، میشود.
در کنار این، محدودیتهای اجتماعی و اقتصادی تحمیلشده بر زنان، انزوای بینالمللی ناشی از سیاستهای حکومت و عدم توجه کافی به توسعه بخش زراعت، عوامل ساختاری هستند که بحران را تشدید کردهاند. کاهش ۹۷.۳ درصدی دسترسی به کمکهای غذایی نشان میدهد که سیاستهای داخلی و بینالمللی در تعامل با حکومت کنونی، به قیمت جان و معیشت مردم عادی تمام شده است. در این شرایط، نیاز مبرم به بازنگری جدی در سیاستهای مدیریت بحران احساس میشود.
با این همه، زمستان پیشرو میتواند آزمون سرنوشتسازی برای افغانستان زیر اداره طالبان باشد. بدون اقدام فوری و هماهنگ از سوی حکومت، نهادهای بینالمللی و جامعه جهانی، میلیونها نفر در معرض خطر جدی قرار دارند. ضرورت دارد که مسئولیتپذیری، شفافیت در توزیع کمکها و اولویتدهی به نیازمندان، اصول راهبردی مواجهه با این بحران قرار گیرند. در غیر این صورت، تاریخ این روزها را بهعنوان فصلی سیاه در حافظه جمعی افغانستان ثبت خواهد کرد.




