روز جهانی سالمندان زمانی است برای بازاندیشی در جایگاه و وضعیت یکی از حساسترین گروههای اجتماعی. در حالی که سالمندی در بسیاری از کشورها دورهای از رفاه، امنیت و آرامش به شمار میرود، در جوامعی چون افغانستان اغلب با فقر، محرومیت و انزوا همراه است.
سالمندان در حقیقت سرمایههای اجتماعیاند؛ آنان حاملان حافظه تاریخی، ارزشهای فرهنگی و تجربههای عملی هستند که میتواند نسلهای جوان را در مسیر رشد هدایت کند. با این حال، نبود سیاستهای حمایتی و ضعف نظامهای رفاهی سبب شده است که این قشر در افغانستان بیش از آنکه بهعنوان سرمایه شناخته شوند، گاهی بهعنوان باری بر دوش خانواده و جامعه تلقی گردند.
نبود نظام بازنشستگی کارآمد و فرصتهای حمایتی کافی، محرومیت از امنیت مالی را به دنبال داشته و کمبود خدمات بهداشتی و درمانی نیز سلامت جسمی و روانی سالمندان را به خطر انداخته است. افزون بر این، جنگها، مهاجرت گسترده و فروپاشی بخشی از روابط سنتی، سالمندان را در معرض انزوا قرار داده است. در حالی که احترام به بزرگتران در فرهنگ افغانستان جایگاه ویژه دارد، تغییرات سریع اجتماعی باعث شده این ارزش در عمل کمرنگتر شود.
جامعه افغانستان نیازمند بازتعریف جایگاه سالمندان است؛ نگاه به آنان باید از «نیازمند کمک» به «شریک اجتماعی» تغییر یابد. اگر زمینه مشارکت آنان فراهم گردد، میتوانند در آموزش سنتها، انتقال تجربههای حرفهای و حتی میانجیگری در منازعات اجتماعی نقش سازنده ایفا کنند.
در این مسیر، دولت مسئولیت دارد که نظامهای حمایتی، خدمات درمانی و رفاهی متناسب با نیاز سالمندان طراحی و اجرا کند؛ خانوادهها باید نخستین و مهمترین نهاد حمایتگر باقی بمانند و احترام به سالمندان را در عمل نشان دهند؛ و جامعه مدنی و رسانهها نیز میتوانند با فرهنگسازی، صدای سالمندان را بلندتر کنند.
سالمندان افغانستان میراثداران رنج و تجربهاند. آنان پس از دههها زحمتکشی سزاوار آرامش و کرامتاند، نه فقر و فراموشی. جامعهای که به سالمندان خود بیاعتنا باشد، در حقیقت بخشی از ریشههای فرهنگی و اخلاقی خویش را از دست میدهد. روز جهانی سالمندان یادآور این حقیقت است که پاسداشت آنان نه یک تشریفات، بلکه ضرورتی اجتماعی و انسانی است.