سازمان همکاریهای شانگهای (SCO) در دو دهه گذشته بهعنوان یکی از مهمترین نهادهای منطقهای، بهویژه در حوزه امنیت، اقتصاد و سیاست، نقش برجستهای ایفا کرده است. این سازمان با حضور قدرتهای بزرگ آسیایی همچون چین، روسیه، هند، پاکستان و کشورهای آسیای مرکزی، به بستری مهم برای همکاریهای چندجانبه تبدیل شده است. در شرایطی که نظام بینالملل تحت سلطه تکجانبهگرایی غرب بهویژه ایالات متحده قرار دارد، شانگهای میتواند الگویی از همکاری برابر، توازن قدرت و مقابله با زیادهخواهیهای غرب باشد.
یکی از مهمترین کارویژههای سازمان همکاریهای شانگهای، ایجاد موازنه در برابر سیاستهای یکجانبه آمریکا و متحدان غربی آن است. از جنگهای غیرقانونی گرفته تا تحریمهای اقتصادی، غرب همواره درصدد تحمیل اراده خود بر دیگر کشورها بوده است. در چنین شرایطی، شانگهای با تکیه بر اصول احترام متقابل، عدم مداخله در امور داخلی کشورها و حلوفصل مسالمتآمیز اختلافات، بستر مناسبی برای ایجاد یک نظم چندقطبی فراهم کرده است.
این سازمان در طول فعالیت خود توانسته است علاوه بر تأمین امنیت منطقهای، بستری برای همکاریهای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی میان اعضا فراهم سازد. حضور دو قدرت بزرگ جهانی یعنی چین و روسیه در کنار کشورهای پرجمعیتی همچون هند و پاکستان، این سازمان را به بلوکی قدرتمند در سطح جهانی بدل ساخته است. شانگهای میتواند با گسترش همکاریها در حوزه انرژی، ترانزیت، تجارت و فناوری، به یک قطب مستقل جهانی تبدیل شود.
ایالات متحده پس از فروپاشی شوروی تلاش کرده است تا با بهرهگیری از سیاستهای سلطهگرایانه، منافع سایر کشورها را قربانی منافع خود کند. از حضور نظامی در آسیای مرکزی و خاورمیانه گرفته تا تحریمهای گسترده علیه روسیه، چین و ایران، آمریکا همواره سعی در گسترش نفوذ خود داشته است. در مقابل، شانگهای با تأکید بر استقلال اعضا و توسعه همکاریهای مشترک، توانسته است مانعی مؤثر در برابر گسترش این نفوذ باشد.
سازمان همکاریهای شانگهای دیگر تنها یک نهاد منطقهای نیست، بلکه به تدریج به بازیگری جهانی در عرصه سیاست و اقتصاد تبدیل میشود. نقش این سازمان در مقابله با تکجانبهگرایی غرب و ایجاد یک نظم عادلانهتر بینالمللی، بیش از هر زمان دیگری اهمیت یافته است. با تداوم همکاریهای اعضا و گسترش حوزه فعالیت، شانگهای میتواند به نماد چندجانبهگرایی و مقاومت در برابر سلطهطلبی آمریکا بدل شود.