زینب کبری (س)؛ فریاد حقیقت در اسارت و الگوی مقاومت زنان امروز

حضرت زینب (س) الگوی مقاومت فکری، رسانه‌ای، سیاسی و ایمانی است. او یک دانشگاه در حرکت بود. یک بانوی کتاب،بانوی  سخن، بانوی فهم، و بانوی قیام. و دختران افغانستان نیز می‌توانند در این عصر دیجیتال، با داشتن همان روحیه، زینبِ قرن ۲۱ باشند.
زینب کبری (س)؛ فریاد حقیقت در اسارت و الگوی مقاومت زنان امروز

نویسنده: فاطمه سجادی

در میان تاریکی‌هایی که پس از فاجعه‌ی کربلا، افق انسانیت را درنوردیده بود، زنی برخاست که با صلابت کلام، عمق فهم و شجاعت بی‌نظیر، خورشید حقیقت را از ورای نیزه‌ها و زنجیرها طلوع داد؛ حضرت زینب (س)، نه تنها پیام‌آور عاشورا، بلکه نگهبان وجدان بشریت بود. اگر حسین (ع) با خون خویش شجره‌ی اسلام را آبیاری کرد، زینب با زبانش ریشه‌های آن را آبیاری نموده و از طوفان تحریف و سلطه نجات داد.

در تاریخ اسلام، کمتر چهره‌ای را می‌توان یافت که در بزنگاه‌های سیاسی و اعتقادی، چنین فشرده و قدرتمند ایستاده باشد؛ زنی که هم وارث نبوت است و هم مربی شهامت، هم سخنگوی حقیقت است و هم آینه‌ی عقلانیت دینی. حضرت زینب (س) در لحظه‌ای ظهور کرد که رسانه‌های آن زمان ، منبرهای سلطه‌طلب، مسجدهای دست‌نشانده و خطیبان درباری،  در خدمت تحریف دین بودند. او تنها بود اما غریب نبود؛ چرا که با خود، حقیقتی به بلندای تاریخ حمل می‌کرد. اگر امام حسین (ع) در میدان کربلا «با خون» ایستاد، زینب (س) در کوچه‌های اسارت، دربار شام، و خرابه‌های تاریخ، با «زبان»، قیام را تداوم بخشید.

در غیاب امامان و مردان، زینب (س) خود امامِ صبر و عقل و رهبری بود. او در روز عاشورا، نه‌تنها زنان را آرام نگاه داشت، بلکه «حافظ مکتب عاشورا» شد؛ کسی که از دل داغ و درد، ایمان را بیرون کشید و عقلانیت را راهبر خشم کرد. رهبری او در آن روز نه احساسی، بلکه کاملاً فکری، الهی و خردمحور بود.

در حالی که دشمن می‌خواست اهل‌بیت را با زنجیر، تحقیر کند، زینب (س) همان زنجیرها را پُلی ساخت برای رساندن پیام عاشورا به وجدان تاریخ. سخنانش در کوفه، با شجاعت فلسفی و بلاغت علوی، حقیقت را از میان خاکستر دروغ بیرون کشید و مشروعیت ظاهری دشمن را نابود کرد.

حضرت زینب (س) در دربار شام، با بیان خطبه‌ای که لرزه بر کاخ یزید انداخت، نشان داد که حتی یک زن اسیر، اگر حامل حق و خرد باشد، می‌تواند از بلندای تختِ زور، مشروعیت را ساقط کند. او نه تنها یزید را تحقیر کرد، بلکه با واژگانش تاریخ را نوشت.

اگر زینب (س) سکوت می‌کرد، امروز حقیقت عاشورا دفن شده بود. اسلام، همان دین تحریف‌شده‌ی بنی‌امیه بود که خلافت را وارث پیامبری می‌دانست. زینب، مرز روشنی کشید میان دین واقعی و دین سلطنتی. او نگذاشت عاشورا روایت غالب درباری پیدا کند؛ اسلام زنده ماند، چون زینب زنده ماند.

امروز نیز همان جریان یزیدی، در لباس دولت‌ها، احزاب، افراطی‌گری دینی یا سکولاریسم لجام‌گسیخته، علیه پیام عاشورا و مراسم عزاداری، عمل می‌کند. در افغانستان، طالبان با بستن مکاتب، دانشگاه‌ها، و آموزشگاه ها بر روی دختران و همینطور ایجاد محدودیت برای مجالس فکری و عزاداری امام حسین (ع)، خواسته و نخواسته می‌خواهند حقیقت انکارناپذیر را از صحنه حذف کنند. اما تاریخ نشان داده که سرکوب، هرگز پیام عاشورا را خاموش نمی‌کند؛ بلکه خون تازه‌ای در رگ‌های آن می‌دمد.

زنان و دختران افغانستان امروز در وضعیت اسارت‌گونه‌ای به‌سر می‌برند. مکاتب ‌شان بسته، دانشگاه‌ها بر روی شان  تعطیل، صدایشان خاموش و رویاهایشان خفه شده است. اما در چنین شرایطی، حضرت زینب (س) الگویی روشن است؛ او نیز در سخت‌ترین شرایط، در اسارت، در محاصره، در تبعید، با دلی زخمی اما زبانی باز، تبدیل به یک رسانه‌ی متحرک حقیقت شد.

زنان افغانستان، در هر کوچه، خانه یا خرابه‌ای که باشند، می‌توانند که با نوشتن، آگاه‌سازی و آموزش‌های مجازی، رسالت زینبی خود را زنده نگه دارند و با حفظ هویت، مقاومت مدنی و فرهنگی نشان دهند، با سخنرانی، حتی در حلقه‌های کوچک دخترانه، یاد عاشورا را منتقل کنند. زنان و دختران کشور با صبر خردمندانه و روشنگری، ستون‌های جهل را بلرزانند.

حضرت زینب، نه فقط الگوی گریه، بلکه الگوی مقاومت فکری، رسانه‌ای، سیاسی و ایمانی است. او یک دانشگاه در حرکت بود. یک بانوی کتاب،بانوی  سخن، بانوی فهم، و بانوی قیام. و دختران افغانستان نیز می‌توانند در این عصر دیجیتال، با داشتن همان روحیه، زینبِ قرن ۲۱ باشند.

حضرت زینب (س) نه‌تنها یک شخصیت معنوی، بلکه یک اندیشمند انقلابی، یک کنشگر سیاسی و یک زن رسانه‌ای است. او الگویی‌ست برای تمام دوران‌ها؛ از شام تا کابل، از کوفه تا غزنی، از قرون اولیه تا قرن ۲۱.

در زمانه‌ای که دخترانِ افغانستان، از تحصیل و بیان منع شده‌اند، بازگشت به خطبه‌های زینب (س)، هم یک عمل دینی است، هم یک اقدام سیاسی، هم یک واکنش روشنفکرانه و هم یک ابزار مقاومت فرهنگی.

بیایید زینب را نه فقط در اشک، که در اندیشه، رسانه، قلم و ایستادگی بازآفرینی کنیم. چرا که تاریخ منتظر زینب‌های دیگری ‌ست که در عصر استبداد نوین، شمشیرشان، قلم‌شان، و منبرشان، وجدان‌شان باشد.

Facebook
Twitter
WhatsApp
Telegram
Email
مطالب مرتبط