طالبان بار دیگر نشان داد که نه دین را میفهمد، نه حقوق بشر را به رسمیت میشناسد، و نه ذرهای از اخلاق و کرامت انسانی بویی برده است. دو گزارش اخیر درباره تجسس خانهبهخانه برای کشف لوازم آرایش زنان و همچنین یورشهای خودسرانه به منازل مردم در کابل، شاهدی دیگر بر استبداد کور و بیمنطق این گروه است. در این تحلیل، از سه منظر دینی، حقوق بشری و فلسفه اخلاق به این اقدامات پرداخته میشود تا مشخص شود که طالبان نه تنها خلاف اسلام، بلکه دشمن سرسخت تمدن، عقلانیت و کرامت انسانی است.
در اسلام، زیبایی و آراستگی برای زنان نه تنها منع نشده بلکه مورد تشویق قرار گرفته است. آیات متعددی در قرآن کریم به زینت و زیبایی اشاره دارد. در سوره اعراف، آیه ۳۲، خداوند میفرماید:
“بگو چه کسی زینتهای الهی را که برای بندگان خود آفریده و روزیهای پاکیزه را حرام کرده است؟”
در سنت پیامبر اکرم (ص)، توصیههای فراوانی به زنان و مردان برای رعایت نظافت، آراستگی و استفاده از وسایل زیبایی شده است. روایتهای متعددی داریم که همسران پیامبر (ص) از وسایل زینتی استفاده میکردند و پیامبر (ص) نه تنها آنها را منع نکرد بلکه توصیه نیز فرمود. طالبان اما با قرائتی بسته، خشن و جاهلانه از دین، زنان را از ابتداییترین حقوقشان، حتی حق زیبایی محروم میکند.
افزون بر این، توجیه طالبان برای ممنوعیت لوازم آرایشی – یعنی اینکه این وسایل خلاف شرع است – کاملاً بیاساس است. اگر چنین بود، چرا در تاریخ اسلام هیچیک از فقها، چه در صدر اسلام و چه در قرون بعدی، چنین حکمی صادر نکردهاند؟ طالبان در حقیقت یک ایدئولوژی منحرف ساخته که هیچ ارتباطی با اسلام ندارد.
یورش طالبان به خانههای مردم، نمونه بارز نقض حریم خصوصی و تجاوز به کرامت انسانی است. در اسلام، حرمت خانهها چنان بالا است که حتی پیامبر (ص) نیز بدون اجازه وارد خانهای نمیشد. در قرآن کریم، سوره نور، آیه ۲۷، آمده است:
“ای کسانی که ایمان آوردهاید، به خانههایی غیر از خانه خود وارد نشوید، مگر آنکه اجازه بگیرید و بر اهل آن سلام کنید.”
اما طالبان نه قرآن را میفهمد و نه به سنت نبوی پایبند است. آنان با شکستن حریم خانهها، نشان دادند که چیزی از اسلام واقعی نمیدانند و صرفاً از دین به عنوان ابزاری برای تحمیل خشونت و سلطه استفاده میکنند.
از دیدگاه حقوق بشر نیز، ورود بیاجازه به خانهها نقض آشکار ماده ۱۲ اعلامیه جهانی حقوق بشر است که تصریح دارد: «هیچکس نباید مورد مداخله خودسرانه در زندگی خصوصی، خانواده، خانه یا مکاتباتش قرار گیرد.» این بدان معناست که طالبان نه تنها به اسلام، بلکه به بدیهیترین اصول حقوق بشر نیز بیاعتنا است.
یکی از تازهترین اقدامات طالبان، یورش خانهبهخانه در منطقه ۳۱۵ خیرخانه کابل است و آنهم با سلاحهای سنگین به خانههای مردم وارد شدند که باعث وحشت زنان و کودکان شده است. این عملیات که بدون هیچ هشدار قبلی انجام شد، موجب وحشت گسترده میان مردم شده است.
این اقدامات نشان میدهد که طالبان به دنبال کنترل مطلق جامعه است و با هر ابزاری، از جمله ایجاد وحشت، تلاش میکند مردم را به سکوت وادار کند. آنچه در کابل رخ داده است، صرفاً یک عملیات امنیتی نیست، بلکه بخشی از یک سیاست بلندمدت سرکوبگرانه است که قصد دارد آزادی، حریم خصوصی و امنیت روانی مردم را از بین ببرد. طالبان، با چنین اقداماتی، نشان میدهد که در برابر هرگونه مخالفت، حتی کوچکترین شکل آزادی فردی، تحمل ندارد.
در فلسفه اخلاق، احترام به آزادی و کرامت افراد یکی از بنیادیترین اصول است. کانت، فیلسوف برجسته خردگرایی، میگوید: “هر انسانی باید به عنوان یک غایت در نظر گرفته شود، نه به عنوان وسیلهای برای تحمیل ارادهی دیگران.” اما طالبان، زنان و شهروندان افغانستان را نه تنها به عنوان ابزار، بلکه به عنوان بردگانی میبیند که هیچ حق انتخابی ندارند.
جای تأسف است که این گروه واپسگرا، با ترویج ترس، سرکوب و تحقیر، تلاش دارد جامعهای را که قرنها با فرهنگ، تمدن و عقلانیت زیسته، به عصر جاهلیت بازگرداند. آنان با هر اقدام خود، ثابت میکنند که جز نابودی، سرکوب و تاریکی، هیچ دستاوردی برای افغانستان ندارند.
طالبان باید بداند که با تحمیل چنین محدودیتهایی نمیتواند زنان را از حق زندگی، کار و زیبایی محروم کند. تاریخ نشان داده است که استبداد هرگز پایدار نمیماند و ظلم هیچگاه دوام نخواهد داشت. روزی خواهد رسید که زنان افغانستان، همچون خواهرانشان در سراسر جهان، با حفظ اعتقادات دینی آزادانه زندگی کنند، زیبایی خود را جشن بگیرند و در برابر هرگونه سرکوب ایستادگی نمایند. تا آن روز، باید صدای حقطلبی را بلندتر کرد، آگاهی را گسترش داد و با قلم و خرد، در برابر تاریکی ایستاد. طالبان نمیتواند نور آگاهی را خاموش کند، همانطور که تاریخ نشان داده است، ظلم پایدار نیست و حق سرانجام پیروز خواهد شد.
نویسنده: دکتر لنگرزاد