زمین‌های ماین‌زده؛ میراث شرم آور چهار دهه قدرت‌طلبی

انفجارهای مرمی‌ها و ماین‌های باقی‌مانده از چهار دهه جنگ، هنوز در خاک افغانستان نفس انسان را می‌گیرد. هر ماه ده‌ها شهروند افغانستان در اثر انفجار مهمات منفجر‌نشده کشته یا معلول می‌شوند؛ قربانیان خاموشی که نتیجه مستقیم جنایات قدرت‌ طلبان دیروزی و بی‌مسئولیتی حاکمان امروزی‌اند. از شوروی و دولت‌های کمونیستی گرفته تا گروه های تروریستی چون داعش و دیگر گروه های تروریستی در افغانستان، ناتو، امریکا، طالبان و دولت‌های فاسد کرزی و غنی، همگی در این فاجعه سهم دارند؛
زمین‌های ماین‌زده؛ میراث شرم آور چهار دهه قدرت‌طلبی

نویسنده: ز. نظری

هیچ کشوری در جهان مانند افغانستان زخمی از جنگ و ماین بر تن ندارد. خاک این سرزمین نه تنها از خون سربازان و مردم عادی رنگین شده، بلکه هنوز از انفجار خاموش ماین‌ها و مرمی‌های منفجر‌نشده نفس می‌کشد. انفجاری که ممکن است هر لحظه زیر پای کودکی رخ دهد، کودکی که شاید فقط به دنبال چراندن گوسفند خود باشد.
گزارش‌های تازه از ننگرهار و آمارهای سازمان ملل نشان می‌دهد که این فاجعه، نه بخشی از تاریخ گذشته، بلکه زخم باز و جاری امروز است. هر ماه حدود ۵۴ شهروند افغانستان در اثر انفجار ماین‌ها و مهمات منفجر‌نشده جان می‌دهند و ۷۷ درصد قربانیان، کودکان‌اند. این یعنی نسل آینده افغانستان هنوز در میدان ماین به دنیا می‌آید.

نخستین بذرهای این فاجعه در دوران اشغال شوروی در دهه ۱۳۵۰ خورشیدی کاشته شد. میلیون‌ها ماین ضد نفر و ضد وسایط، توسط ارتش شوروی سابق و حکومت‌های دست‌ نشانده آن (ترکی، امین و نجیب‌الله) در خاک افغانستان کاشته شد.
این ماین‌ها نه در برابر ارتش دشمن، بلکه در زمین‌های زراعتی، کنار جاده‌ها و در روستاها کار گذاشته شدند تا مردم را از مقاومت باز دارند. شوروی و دولت‌های کمونیستی وقت، آشکارا قوانین بین‌المللی و حقوق بشر را نقض کردند؛ آنان نه تنها انسان را، بلکه زمین و طبیعت را هم به قتلگاه بدل کردند.

با سقوط دولت کمونیستی، مجاهدین که خود را منجی مردم می‌دانستند، کشور را به میدان جنگ داخلی بدل کردند. در این دوران، گروه‌های مسلح برای تصرف مناطق و سرکوب رقیب، بار دیگر از ماین و مواد منفجره استفاده کردند. آنان از گذشته درس نگرفتند، بلکه همان راه ویرانی را ادامه دادند.
در این میان، مردم عادی و کودکان، نه در میدان جنگ، بلکه در کوچه و مزرعه قربانی شدند. رهبران جهادی هرگز درباره پاک ‌سازی ماین‌ها سخن نگفتند، چون هیچ‌گاه امنیت و زندگی مردم دغدغه آنان نبود؛ دغدغه ‌شان قدرت بود، نه انسان.

با ورود ناتو و امریکا در سال ۲۰۰۱، جهان انتظار داشت که پس از دهه‌ها جنگ، افغانستان از شر ماین‌ها و مواد منفجر‌نشده نجات یابد. اما واقعیت تلخ این است که بسیاری از عملیات‌های نظامی خارجی‌ها نیز به انباشت مهمات منفجر‌نشده انجامید.
بمباران‌های هوایی ناتو و امریکا، در کنار جنگ‌های زمینی، حجم تازه‌ای از مرمی‌ها و بمب‌های منفجر‌نشده را در خاک افغانستان برجای گذاشت. در حالی که میلیاردها دالر به ‌نام بازسازی و امنیت به افغانستان سرازیر شد، اما زمین‌های ماین ‌زده هنوز همان است. این یک تناقض شرم‌ آور است: آنان که مدعی «نجات» افغانستان بودند، خود بخشی از فاجعه شدند.

حامد کرزی و اشرف غنی، دو چهره‌ای که بیست سال «دولت ‌سازی» را نمایندگی می‌کردند، در واقع، نمایندگان فساد، قوم ‌گرایی و بی‌ رحمی در برابر مردم بودند.
در حالی که جامعه جهانی میلیاردها دالر برای بازسازی، ماین‌ پاکی و توسعه افغانستان اختصاص داد، این دو دولت به جای صرف آن در نجات جان کودکان، آن را در حساب‌های بانکی خود و اطرافیان‌شان ذخیره کردند.
در هیچ دوره‌ای از جمهوریت، یک برنامه ملی و جدی برای پاک‌ سازی کامل مین‌ها اجرا نشد. افغانستان در دوران آنان بیش از هر زمان، «سرزمین پروژه‌ها» شد؛ پروژه‌هایی برای پول‌ سازی و تبلیغ، نه خدمت. این خیانت نه ‌تنها سیاسی، بلکه اخلاقی و انسانی است.

امروز طالبان در قدرت‌اند، اما فاجعه ماین‌ها همچنان ادامه دارد. در حالی که آنان خود در گذشته از ماین به‌عنوان ابزار جنگ استفاده کردند، اکنون نیز اراده و ظرفیت رفع این فاجعه را ندارند.
در ولایت‌هایی مانند ننگرهار، غزنی و پکتیا و… کودکان هنوز با مرمی‌ها و ماین‌های جنگ‌های گذشته بازی می‌کنند و جان می‌بازند. سکوت و بی مسئولیتی طالبان در برابر این مسئله، نشان می‌دهد که در قاموس آنان، امنیت انسانی جایی ندارد.

سازمان ملل هشدار داده است که به‌ دلیل کمبود بودجه، تیم‌های ماین ‌پاکی در آستانه تعطیلی قرار دارند. این یعنی در سال آینده، ممکن است صدها کودک دیگر در افغانستان قربانی شوند.
جامعه جهانی، اگر اندکی وجدان انسانی دارد، باید افغانستان را فراموش نکند. همان‌گونه که در کنوانسیون منع ماین‌های ضد نفر، کشورها متعهد شده‌اند، اکنون باید برای نجات مردم افغانستان، به ‌ویژه کودکان، اقدام فوری و مؤثر کنند.
جهان نباید اجازه دهد که خاک افغانستان همچنان گور خاموش نسل‌های آینده باشد.

ماین‌ها تنها در زمین نیستند؛ در ذهن و سیاست رهبران نیز کاشته شده‌اند. ماین‌های تعصب، حرص قدرت، و بی‌رحمی انسانی، که در بیش از چهار دهه گذشته افغانستان را به ویرانه بدل کرده است.
هیچ کشوری بدون پالایش از گذشته‌اش آینده ندارد. افغانستان تنها زمانی نجات می‌یابد که همه بازیگران دیروز و امروز، از گروه های مجاهدین تا طالبان، از امریکا تا جمهوریت فاسد، در محک وجدان جهانی پاسخگو شوند.
ماین‌ها باید از زمین پاک شوند، اما پیش از آن، ذهن‌ها باید از نفرت و خودخواهی پاک گردد.
تا زمانی که مردم کشور بر خاک ماین ‌زده بین مرگ و زندگی می گذرانند، صلح، امنیت و پیشرفت تنها واژگانی شعاری و بی معنا است.

 

Facebook
Twitter
WhatsApp
Telegram
Email
مطالب مرتبط
0 0 رای ها
Article Rating
اشتراک در
اطلاع از
0 Comments
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x