زمستان سخت، کودکان بی‌پناه و آسیب‌پذیر

زمستان افغانستان همیشه سرد بوده، اما امسال برای کودکانِ بی‌پناه سردتر و خطرناک‌تر است. آنچه این وضعیت را هشداردهنده‌تر می‌کند، نه فقط سرمای هوا بلکه سردی و کندی تصمیم‌گیری است . این در حالی است کع هر روز تأخیر، پنجره نجات را کوچک‌تر می‌کند و هزینه انسانی را افزایش می‌دهد.
زمستان سخت، کودکان بی‌پناه و آسیب‌پذیر

هشدار تازه یونیسف درباره وضعیت بیش از ۲۷۰ هزار کودک زلزله‌زده، زنگ خطری است که نشان می‌دهد بحران پسازلزله در افغانستان وارد مرحله‌ای شده که هرگونه تأخیر می‌تواند مستقیماً به تلفات انسانی منجر شود. سه ماه پس از لرزه‌هایی که خانه‌ها را ویران کرد و هزاران خانواده را آواره ساخت، کودکان هنوز در چادرهای سرد، خانه‌های نیمه‌فروریخته و یا در فضای کاملاً بی‌سرپناه شب‌هایی را سپری می‌کنند که دما به زیر صفر رسیده و احتمال دارد تا منفی ۲۵ درجه نیز سقوط کند. در چنین بستر شکننده‌ای، سرما برای کودکان حکم تهدید مستقیم دارد؛ تهدیدی که هر لحظه می‌تواند به مرگ منتهی شود.

کودکان در خط مقدم این بحران قرار دارند. آن‌ها توان گرم‌نگه‌داشتن خود را ندارند، به لباس کافی یا غذا و خدمات صحی مناسب دسترسی ندارند، و کوچک‌ترین بیماری تنفسی در سرمای خشک زمستان به سرعت می‌تواند وضعیتی مرگ‌بار پیدا کند. هشدار یونیسف درباره افزایش عفونت‌های حاد تنفسی دقیقاً بر همین آسیب‌پذیری انگشت می‌گذارد: وقتی کودک بی‌سرپناه و بدون محافظت باشد، یک بیماری ساده فرصت تبدیل‌شدن به فاجعه را پیدا می‌کند.

اما مشکل اصلی فقط سرما نیست؛ مسئله بزرگ‌تر در شیوه مدیریت بحران نهفته است. بحران اخیر بار دیگر نشان داد که نبود برنامه‌ریزی، ضعف هماهنگی و کمبود زیرساخت‌های پاسخ‌گویی در شرایط اضطراری چگونه می‌تواند یک حادثه طبیعی را به یک فاجعه انسانی گسترده تبدیل کند. هنوز بسیاری از مناطق آسیب‌دیده ارزیابی کامل نشده‌اند، روند توزیع کمک با کندی و گسست همراه است و ساختارهایی که باید در روزهای نخست شکل می‌گرفت، هنوز ناقص و پراکنده مانده‌اند. به بیان روشن‌تر، خلأ مدیریتی به اندازه سرما برای کودکان خطر دارد.

از سوی دیگر، کاهش و یا توقف بخش قابل‌توجهی از کمک‌های خارجی در سال‌های اخیر ظرفیت داخلی را بیش از همیشه تضعیف کرده است. اکنون بار سنگین امدادرسانی عمدتاً بر دوش چند نهاد بین‌المللی افتاده، در حالی که حجم نیازها بسیار فراتر از توان موجود است. این شکاف میان نیاز و ظرفیت، در آستانه زمستان، به سرعت به شکاف مرگ‌بار تبدیل می‌شود.

با این وجود، هنوز راه برای جلوگیری از فاجعه بسته نشده است. اقدام فوری، هماهنگی گسترده و رساندن کمک‌های حیاتی قبل از شدت‌یافتن سرما می‌تواند جان بسیاری از کودکان را نجات دهد. لباس گرم، سرپناه مقاوم در برابر سرما، سوخت، بسته‌های غذایی و خدمات سیار صحی همان چیزهایی‌اند که می‌توانند میان مرگ و زندگی برای یک کودکِ زلزله‌زده تفاوت ایجاد کنند.

زمستان افغانستان همیشه سرد بوده، اما امسال برای کودکانِ بی‌پناه سردتر و خطرناک‌تر است. آنچه این وضعیت را هشداردهنده‌تر می‌کند، نه فقط سرمای هوا بلکه سردی و کندی تصمیم‌گیری است. هر روز تأخیر، پنجره نجات را کوچک‌تر می‌کند و هزینه انسانی را افزایش می‌دهد.
این بحران آزمونی برای وجدان جهانی و آینه‌ای برای نشان‌دادن وسعت خلأ مدیریت در داخل کشور است. کودکان هیچ نقشی در ایجاد بحران ندارند، اما بیشترین قربانیان آن هستند.

Facebook
Twitter
WhatsApp
Telegram
Email
مطالب مرتبط
0 0 رای ها
Article Rating
اشتراک در
اطلاع از
0 Comments
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x