با تمام مهر و احترام، روز ملی زبان پشتو، هشتم جوزا را از ژرفای جان به تمام گویندگان، شاعران، نویسندگان، هنرمندان، زبانپژوهان و دوستداران این زبان کهن تبریک میگویم. باشد که این روز نه تنها گرامیداشت گذشتهی افتخارآمیز زبان پشتو باشد، بلکه آغاز فصلی نو در شکوفایی علمی، فرهنگی و انسانی آن نیز گردد. آرزو میکنم زبان پشتو چون چشمهای زلال، همواره در جریان بماند، ذهنها را سیراب سازد، و در پهنهی دانایی و آفرینش بدرخشد.
هیچ زبانی از بدو پیدایش «زبان علمی» نبوده است. زبانها با تلاش پیوسته، با تولید متن، با آموزش، با خلق واژگان تخصصی، و با نهادینهشدن در بستر آموزش و آکادمی به زبان علمی و اداری تبدیل میشوند. برای آنکه یک زبان به زبان علمی و ملی بدل شود، باید معیارهای زیر را دارا باشد:
- تولید واژگان علمی: ایجاد واژهنامههای تخصصی توسط گروههای واژهساز برای علوم، فنآوری، حقوق، اقتصاد، و دیگر رشتهها.
- زبان آموزش در مدارس و دانشگاهها: حضور زبان در نظام رسمی آموزش، از ابتدایی تا عالی.
- ادبیات علمی و پژوهشی: ترجمه و تألیف کتابهای علمی وادبی، مقالات، و منابع آموزشی در آن زبان.
- رسانهها و نشر: گسترش زبان در روزنامهها، تلویزیون، نشریات علمی و فرهنگی.
- پذیرش اجتماعی: احساس تعلق و غرور نسبت به زبان در میان گویشوران و نبود نگاه تحقیرگرانه.
- سیاستگذاریهای علمی و غیرسیاسی: حمایت از زبان در بستری علمی، نه بر پایه ناسیونالیسم افراطی یا تحمیل سیاسی.
اگر نگاهی بیطرفانه به تاریخ معاصر افغانستان بیندازیم، خواهیم دید که شاهان و رؤسای جمهور کشور از قوم پشتون بودهاند. در ظاهر از زبان پشتو حمایت شده؛ اما در باطن، این حمایتها اغلب غیرعلمی، شتابزده و سیاسی بودهاند. به جای کار بر زیرساختهای رشد یک زبان، به ویژه در زمینههای علمی و آکادمیک، بیشتر تلاشها معطوف به محدودسازی زبان فارسی و دیگر زبانهای غیرپشتو شده است. این رقابت ناسالم، همزمان با ناکارآمدی نهادهای تولید علم به زبان پشتو، موجب شد که این زبان علیرغم برخورداری از حمایتهای سیاسی، از «تولید محتوا» عقب بماند.
در واقع، پروژهای که میتوانست به «پروژهای ملی» در تقویت زبان پشتو بدل شود، به پروژهای ضدملی و انحصاری تبدیل شد که نهتنها سایر اقوام را منزوی کرد، بلکه زبان پشتو را نیز در حصاری بسته محبوس ساخت.
زبان پویاست، ایستا نیست؛ یکی از ویژگیهای زبانهای زنده، پویایی آنهاست. زبانی که نتواند پاسخگوی نیازهای علمی، فناوری، و ادبی عصر خود باشد، در معرض تهدید فراموشی قرار میگیرد. زبانشناسان (Linguists) در جهان همواره در حال تولید واژگان نو هستند. نمونهاش زبان فارسی است که فرهنگستان زبان و ادب فارسی در ایران، با ساختاری دقیق و تیمهای تخصصی، سالانه واژگان بیشمار جدید علمی، فلسفی، اقتصادی و رایانهای خلق میکند.
در مورد زبان پشتو اما، نبود ساختار نظاممند واژهسازی، عدم توجه دانشگاهها و نهادهای فرهنگی، و بیاعتمادی عمومی به نهادهای زبانمحور، باعث شده است که این زبان در بسیاری از حوزهها محتاج ترجمه یا قرضگیری باشد. در چنین فضایی، متاسفانه زبان پشتو نتوانسته شخصیت علمی مستقلی بیابد.
در دهههای گذشته، بهجای آنکه زبان پشتو به عنوان سرمایهای ملی برای تولید معرفت، علم و ادبیات تقویت شود، از آن به عنوان ابزاری سیاسی برای حذف دیگران بهره گرفته شده است. تحمیل زبان در فضای چندزبانه، نه تنها توسعه نمیآفریند بلکه واکنش منفی، تعصب متقابل و مقاومت فرهنگی ایجاد میکند. بسیاری از نخبگان پشتو به ویژه سیاستمداران پشتون بهجای آنکه زبان خود را به تولید معنا، شعر، دانش و تخیل پیوند زنند، آن را به چماقی برای حذف زبانهای دیگر تبدیل کردند.
زبان فارسی در طول تاریخ، زبانی همگانی، زبان شعر و ادب، چندلایه و بینیاز از نگاههای تنگنظرانه، آموزشی و علمی باقی مانده است. این زبان، زبان دادوستد فرهنگی میان اقوام مختلف که جغرافیای بزرگی را دربرمیگرفته و توانسته است در طی قرون، پذیرای واژگان عربی، ترکی، مغولی، و حتی اروپایی باشد. زبان فارسی همچنین هزاران متن علمی، فلسفی، دینی و ادبی در سطوح عالی که جهان نیازمند به آنهاست تولید کرده است.
در مقابل، زبان پشتو هرچند ریشهدار و کهن است، ولی با فقدان تولیدات علمی، کمبود زیرساختهای فرهنگی، سیاستزدگی افراطی و جداسازی از زبانهای دیگر، نتوانسته جایگاهی چون فارسی بیابد. پشتو هنوز در بسیاری از دانشگاهها، زبان تدریس علوم پایه یا انسانی نیست. سیاستمداران پشتو زبان به جای ساختن، بیشتر درگیر حذف دیگران بودهاند.
زبان پشتو، زبانیست پرآوا، موسیقایی، ریشهدار و پر از تصاویر شاعرانه. از خوشنویسیهای خوشحالخان ختک تا شور حماسی حمید مومند و بیداری فکری غنیخان، این زبان توانایی آن را دارد که هم در عرش شعر بنشیند و هم در بستر علم بدمد. آنچه زبان پشتو نیاز دارد، حمایتی آگاهانه، برنامهریزی علمی، و شفافیت فرهنگی است.
آرزو میکنم که این زبان، فارغ از سیاستزدگی، با تولید واژه، تربیت مترجم و نویسنده، تأسیس مراکز زبانشناسی و نشر علمی، به یک زبان علمی و جهانی بدل شود.
هیچ زبانی ذاتاً برتر یا فروتر نیست. اما برخی زبانها در تاریخ، فرصتهای رشد یافتهاند، برخی دیگر نه. زبان پشتو، علیرغم داشتن بیش از 50 میلیون گوینده در سراسر جهان، هنوز آنطور که شایستهاش است به زبان دانش، پژوهش، یا ارتباطات جهانی تبدیل نشده است.
اگر نخبگان پشتو زبان، این زبان را نه ابزار انحصار، بلکه میراثی مشترک و ابزار آفرینش بدانند، و اگر سیاستگذاران فرهنگی از حاشیهسازی فاصله بگیرند، زبان پشتو میتواند دوباره برخیزد. در غیر اینصورت، همچنان در مظلومیت پنهانی که ناشی از افراط در حمایت سیاسی است، باقی خواهد ماند.
روز ملی زبان پشتو مبارک باد؛ باشد که این روز، نه تکرار شعاری یک تقویم، بلکه آغاز یک نوزایی زبانی، فرهنگی و انسانی باشد.
نویسنده: دکتر حسینی