به ابتکار یک پژوهشگر و فیلسوف افغانستانی زادروز مولانا جلال الدین محمد بلخی به عنوان روز جهانی احترام به دیگری نامگذاری میشود.
به گزارش خبرگزاری معمار، در کنفرانس بینالمللی «سهم مولانا جلالالدین محمد بلخی در گسترۀ فرهنگ جهانی» به مناسبت ۸۱۵ امین سالگرد مولانا در مقر یونسکو، زادروز این شاعر و عارف نامدار به پیشنهاد سید حسین اشراق، فیلسوف و پژوهشگر افغانستانی و با تایید یونسکو به عنوان «روز جهانی احترام به دیگری» نامگذاری میشود.
این کنفرانس علمی – بینالمللی توسط یونسکو و با همکاری جمهوری تاجیکستان و انجمن رودکی در فرانسه برگزار شد.
در گزارشی از این کنفرانس که در صفحه فیسبوک سید حسین اشراق نشر شده، آمده است:
این همایش با حضورِ دانشمندان و محققان برجسته از کشورهای مختلف جهان، فرصتی برای بررسی و تبادل نظر پیرامون اندیشههای مولانا فراهم آورد.
این جانب ( سید حسین اشراق ) نیز در این کنفرانس برای ارائهٔ سخنرانی دعوت شده بودم.
من در سخنرانی خود با عنوان “جایگاه دیگری در انسان شناسی مولانا”، به بررسی نقش و اهمیتِ “دیگری” در اندیشه های مولانا پرداختم و اظهار نمودم که مولانا را میتوان یکی از سخنگویان برجستۀ وجدان فرهنگی حوزۀ تمدنی ما دانست. او از مطرحکنندگان پرآوازۀ “انسانیت” در گسترۀ فرهنگ و تمدن بشری است.
من در ادامه به این پرسش پرداختم که: آیا پیام مولانا در زمانۀ کنونی نیز کارآمد است و آیا میتوان از آموزههای وی در دوران پیچیدهٔ مدرن بهره برد؟.
از نظر من، اندیشۀ مولانا منشوری کثیرالوجوه است که در آن رنگهای متنوعی از “دانش” و “زندگی” مشاهده می شوند، همچنان رژیم زبانی پارادوکسیکال و سمبولیک وی همراه با مهارت موسیقیایی در کلاماش، در ترویج “آشتی جهانی” به کار رفته و نگاه وی به “دیگری” را برجسته کرده است.
به باور من مولانا در انسان شناسی خود به انسان نه به عنوان برساختۀ اجتماعی، بلکه با نگاه هستی شناسانه اهمیت قائل گردیده و از نسبتِ هستیای “من” با “دیگری” سخن به میان آورده است. از همین رو هستی شناسی او حاکی از آن است که جانِ انسانی به عنوان یک هستنده بدون در نظر گرفتن هستی “دیگری” قابل فرض نیست.
منتقدانِ یکسویگی مدرنیت نیز به این باور رسیده اند که نظام کانتی از عدم التفات به جایگاه کانونی بیناسوژهای ناشی شده و دلواپسی برای “دیگری” را در حاشیه قرار داده است.
من با اشاره به اندیشمندانی چون لویناس، مارتین بوبر، گابریل مارسل، مارتین هایدگر و میخائیل باختین و دیگران یادآور گردیدم: آنهایی که برای راه حلی برونرفت از بحران تک ساحتی شدنِ انسان در دوران مدرن اندیشیدهاند بیتردید پیامهای مولانا برایشان جذابیت داشته / دارد.
در آن سخنرانی یادآور گردیدم که مولانا افزون بر اقلیم معنوی فرهنگی شرق بر حوزههای فرهنگی جهان غرب نیز اثرگذار بوده است، از همین رو هانس ماینکه، شاعر آلمانی، مولانا را “تنها امید برای دورهٔ تاریکی کنونی” توصیف نموده و نیکلسون مولانا را “بزرگترین شاعرِ عارف همه زمان ها” دانسته است، همچنان کولمن بارکس نیز معتقد است که “مولانا امریکا را فتح کرده است” و فیلیس تیکل نیز گفته است:”محبوبیت مولانا در ایالات متحده مسئلۀ گرسنگی عظیم معنوی ماست.
من در نتیجهگیری یادآور گردیدم که پیام مولانا در دوران کنونی نیز کارآمد است و جایگاه “دیگری” در انسانشناسی او میتواند پاسخگوی بحران معنوی و معرفتی دوران ما باشد.
پیام مولانا ما را یار میرساند که بر اهمیت شکلگیری رابطه دیالکتیکی میان “من” و “دیگری” در چارچوب مفاهیم “میان ذهنی” یا “میان فرهنگی” تأکید نماییم، چیزی که نشان میدهد انسانشناسی او با زمانۀ ما سازگار است و میتواند ما را یاری برساند که با بهرهگیری از دیالوگ دیالکتیکی در تنقیح پیشداوریهای خویش جدی باشیم و در زمینۀ “مذهب عشق” بیشتر بیندیشیم و نظریه پردازی نماییم.
یادآور شدم که جهان امروز، با وجودِ فاصلۀ زمانی بسیار با دوران مولانا، همچنان نیازمندِ ترویج انسانشناسی اوست. از همین رو تأکید نمودم مولانا الهامبخش جوامع انسانی برای در نظر گرفتنِ تقدم “بیناذهنیت” بر “ذهنیت” جهتِ شکوفایی ظرفیتهای گفتگویی میانِ “خود” و “دیگری” است، روندی که یاری میرساند “رخدادِ فهم به عنوان یک بازی” عینیت پیدا کند، بنابراین مولانا در انسانشناسی خود برای “دیگری” جایگاه ویژهای قائل است و برای انسانهای معاصر و جوامع مدرن نیز حرفهای بسیاری برای گفتن دارد، او همانندِ متنِ قابل تأویل، میتواند هر مخاطبی را انگیزه بدهد که با تفکرات ویژۀ خود با آن مواجهه نماید، اما قدر مسلم این است که مخاطب وقتی ارتباط بیشتری با اشعار و افکارِ مولانا برقرار کند افقهای نوینی را در آراء و نظریات وی پیدا میکند، پویایی و سیالیت ویژگیهای اساسی اندیشههای مواج و هرمنوتیکال مولاناست، به همین دلیل است که بحثِ “نیاز به مولانا” برای پژوهشگران اهمیت پیدا میکند.
در سخنرانی خودم پیشنهاد نمودم که روز تولدِ مولانا به عنوان روزِ جهانی “احترام به دیگری” گرامی داشته شود. این پیشنهاد در پایان کنفرانس به رٲی گذاشته شد و با اتفاق آراء مورد تٲیید قرار گرفت، موضوعی که یونسکو روند اداری آن را دنبال خواهد کرد.