اسرائیل طی دو ماه اخیر تعدادی از سران و سرداران گروههای مقاومت فلسطین و لبنان را به شهادت رسانده است. شهید سید حسن نصر الله دبیرکل جنبش انقلابی حزب الله لبنان، شهید اسماعیل هنیه نخست وزیر پیشین دولت خودگردان فلسطین و رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس، شهید یحیی سنوار رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس و فؤاد شُکر فرماندۀ ارشد حزب الله لبنان از چهرههای شاخص شهدای ترورها و حملات اخیر صهیونیستها بودهاند.
رسانهها و تحلیلگرانِ سیاسی غرب طی یک جنگ روانی گسترده و پرحجم، این ترورها را «ضربات مهلک و بنیانبرانداز» بر پیکر حماس و حزب الله میخوانند و از سرنوشت و آیندۀ مبهم این جنبشها و خاموشی و نابودی جریان مقاومت و پیروزی قاطع اسرائیل سخن میگویند.
در حالی که جنبشها و سازمانهای مذکور، ریشه در امت بزرگ اسلامی و ملتهای فلسطین و لبنان دارند و هرکز متکی به شخص یا اشخاص نیستند؛ تا با رفتن یک سردار، قافله از حرکت باز بماند یا دچار کندی و سستی گردد. تا زمانی که امت بزرگ اسلامی و ملتهای مقاوم فلسطین و لبنان پا برجا هستند، جنبشهای حماس و حزب الله نیز آبدیدهتر و پرخروشتر از گذشته به مبارزات و پیکار با غاصبان و جانیان و حامیان بیرونی آنها ادامه خواهند داد. تجربیات پرشمار گذشته، حقیقت مذکور را به اثبات رسانده است که در اینجا به تعدادی از آنها اشاره میکنم:
شیخ احمد یاسین روحانی نابینای فلسطینی و پدر معنوی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) در حملهی چرخبال اسرائیلی به این پیرمردِ نابینا و پیشوای مذهبی در غزه، مظلومانه به شهادت رسید؛ اما شهادت این بنیانگذار حماس نه تنها مقاومت اسلامی فلسطین را نابود یا تضعیف نکرد؛ بلکه شهادت او چراغ راهِ فرزندان و جوانان مبارز فلسطینی گردید و پس از آن رویداد «حماس» پرچم مبارزه را به دوش کشید.
دکتر فتحی الشقاقی رهبر سازمان جهاد اسلامی فلسطین، توسط تروریستهای موساد در کشور «مالت» ترور شد و به شهادت رسید؛ اما شهادت او هیچ خلل و آسیبی بر عزم و ارادۀ مبارزان آن سازمان ایجاد نکرد.
دکتر عبد العزیز الرنتیسی از رهبران ارشد جنبش حماس نیز توسط دژخیمان اسرائیلی، جام شهادت نوشید؛ اما پرواز ملکوتی او هیچ خللی در صفوف مبارزان و مجاهدان حماس وارد نکرد.
به همین قیاس و سیاق، شهادت دو رئیس دفتر سیاسی و رهبر میدانی جنبش حماس (شهید اسماعیل هنیه و شهید یحیی سنوار) طی دو ماه اخیر، هیچ چیزی را در میدان مبارزه و معادلهی مقاومت تغییر نخواهد داد؛ زیرا امت اسلام و ملت فلسطین و سازمان حماس همچنان پا برجا هستند و صدها هنیه و سنوار از بستر زایندۀ آنها خواهد رویید.
در مورد جنبش انقلابی حزب الله لبنان نیز حکایت همین است. دومین دبیر کل جنبش انقلابی حزب الله (شهید سید عباس موسوی) نیز قبلاً با موشک هواپیمای اسرائیلی به شهادت رسیده بود؛ اما با شهادت عباس موسوی، حسن نصر الله بر جایگاه او تکیه زد که حزب الله را به ابرقدرت خاورمیانه و دنیای عرب تبدیل نمود و ارتش اسرائیل را در جنگ ۳۳ روزه با شکست و تلخکامی مواجه ساخت.
شهید عماد مغنیه (حاج رضوان) فرمانده ارشد حزب الله و عامل شکست ارتش اسرائیل در جنگ ۳۳ روزه نیز توسط تروریستهای موساد در دمشق ترور شد؛ اما امروز صدها حاج رضوان در صفوف مبارزان و فرماندهان حزب الله حضور دارند که هر کدام کابوس صهیونیستها هستند.
بر پایهای آنچه گفته شد، ترور رهبران و سردارانِ سازمانهای مقاومتِ فلسطین و لبنان، هیچ تغییری در معادلهی جنگ و استراتیژی مقاومت و پایداری ایجاد نخواهد کرد. مقاومت علیه اشغالگری و ایستادگی در برابر استیلاجویی استکبار غرب، یک تفکر و اندیشه و آرمان است که در مغز و قلب ملتهای منطقه و امت اسلامی جای دارد و با شهادت افراد و چهرهها، خلل و آسیبی به اصل جریان و جبههی مقاومت وارد نخواهد شد. هرگاه پرچم مقاومت از دست سرداری به زمین بیفتند، دهها سردار دیگر، آن را به دوش خواهند کشید. حتی اگر (بنابر فرض محال) سردمداران امریکا و غرب و اسرائیل موفق به شکست مقاومت شوند، باز هم پرچم مقاومت و استکبارستیزی به زمین نخواهد ماند و سرداران دیگری این پرچم عزت و شرف مسلمین را به اهتزار درخواهد آورد.
مسیح ارزگانی