در میان بحرانهای پیچیده و دنبالهدار افغانستان مظلوم، تغییرات در سیاستهای روسیه و سایر قدرتهای جهانی به شدت بر وضعیت مردم افغانستان تأثیر گذاشته است. تصمیم اخیر روسیه برای حذف طالبان از فهرست گروههای تروریستی، تنها بخش کوچکی از یک بازی ژئوپولیتیکی است که بر اساس منافع استراتژیک و اقتصادی شکل گرفته است. این تصمیم روسیه نه برای مشروعیت بخشیدن به طالبان، که برای منافع روسیه و برای رقابتهای ژئوپولیتیکی انجام شده است.
در سالهای اخیر، افغانستان به میدانی برای رقابتهای ژئوپولیتیکی تبدیل شده است که کشورهای مختلف بهویژه روسیه، ایالات متحده، پاکستان، عربستان سعودی و دیگر قدرتها، با استفاده از طالبان و مخالفان آن، به دنبال پیشبرد منافع خود هستند. روسیه که پیشتر یعنی 25 سال قبل در مخالفت با طالبان و حمایت از گروههای مخالف آن بود، اما امروز تصمیم گرفته است که این گروه را از فهرست تروریستی خود حذف کند. این تغییر نه تنها نمایانگر تغییر در سیاستهای روسیه است، بلکه نشاندهنده یک جابجایی استراتژیک در جهت مقابله با نفوذ غربی در منطقه و تقویت جایگاه خود در برابر ایالات متحده است.
در گذشته، حمایت روسیه از مخالفان طالبان و تلاشهای آن در کشتن طالبان بخاطر منافع خاص خود، با حمایت امریکا و پاکستان از طالبان در تضاد بود. امریکا و متحدانش در تلاش بودند تا گروههایی را که مخالف طالبان بودند را از بین ببرند و در مقابل، پاکستان، بهویژه از طریق حمایتهای نظامی و مالی، به طالبان کمک میکرد تا قدرت خود را در افغانستان مستقر کند.
حالا، با تغییر در سیاستها، روسیه طالبان را بهعنوان یک متحد استراتژیک در برابر غرب میبیند و ایالات متحده نیز بر حسب شرایط ممکن است بهدلیل نقض تعهدات از سوی طالبان، از مخالفان طالبان حمایت کند.
این تغییرات و رقابتهای جهانی در نهایت هیچ تأثیر مثبتی بر مردم افغانستان نداشته است و نه دارد. مردم افغانستان همچنان قربانی بازیهای قدرت در سطح جهانی هستند، که در آن سرنوشت و جان آنها در دستان قدرتهای خارجی و گروههای جنگطلب قرار گرفته است.
در تمام این سالها، که قدرتهای بزرگ و منطقهای به دنبال منافع خود در افغانستان بودهاند، هیچگاه منافع مردم افغانستان در اولویت قرار نگرفته است. طالبان، با توجه به روابط نزدیک با گروههای افراطی، می تواند تهدیدی برای امنیت و ثبات داخلی افغانستان و کشورهای همسایه باشد. این گروه با توجه به روابط خود با القاعده و گروههای افراطی دیگر، از این خاک بهعنوان پناهگاه استفاده میکند و در مقابل، قدرتهای جهانی همچنان در تلاشاند تا طالبان را بهعنوان ابزار دستیابی به اهداف خود بهکار گیرند.
پاکستان، که همیشه در حمایت از طالبان نقش داشته است، بهعنوان یک بازیگر کلیدی در این بحران شناخته میشود. در عین حال، عربستان سعودی نیز بهعنوان یکی از حامیان مالی طالبان در گذشته، در سیاستهای خود تغییراتی داشته است. در این میان، هیچکدام از این کشورها تا به حال به وضعیت انسانی و شرایط بحرانی مردم افغانستان توجه نکردهاند.
با توجه به وضعیت فعلی افغانستان، به طالبان توصیه میشود که بهجای نگرانی از تأمین منافع کوتاهمدت خود، به فکر منافع درازمدت مردم کشور باشند. تنها در صورتی که طالبان حکومت همهشمولی تشکیل دهد و از تمام اقوام و مذاهب افغانستان نمایندگی کند، میتوانند حمایت داخلی و مشروعیت واقعی را بهدست آورند. حکومت باید بهگونهای باشد که قدرت خود را از مردم افغانستان بگیرد، نه از قدرتهای خارجی مانند روسیه و امریکا که هرکدام بهدنبال منافع شخصی خود هستند.
از سوی دیگر، به مخالفان طالبان نیز توصیه میشود که بهجای تلاش برای مقابله با این گروه از طریق خشونت، به دپلماسی و گفتگو با طالبان پرداخته و راهحلهایی را پیدا کنند که به نفع مردم افغانستان باشد. در چنین شرایطی، هرگونه درگیری داخلی تنها به بهای رنج بیشتر مردم تمام خواهد شد.
برای پایان دادن به بحرانهای کنونی، ضروری است که هم طالبان و هم مخالفان آن از خودخواهی و دستوپا زدن برای تأمین منافع شخصی دست بردارند. اگر همه گروهها بهجای تمرکز بر رقابتهای ایدئولوژیک و قدرتطلبانه، به فکر منافع مشترک مردم و کشور باشند، راهحلهای ممکن برای بحرانهای کشور بیشتر خواهد شد. افغانستان به هیچوجه نباید بهعنوان صحنهای برای رقابتهای خارجی یا داخلی باشد؛ بلکه باید بهعنوان یک کشور مستقل و آباد به منافع مردم خود توجه شود.
در نهایت، تصمیم روسیه برای حذف طالبان از فهرست گروههای تروریستی، نمونهای از سیاستهای متناقض و گزینشی قدرتهای جهانی است که هیچگاه منافع مردم افغانستان را در نظر نگرفتهاند، اما باید و به ناچار به فال نیک گرفت!
بگذریم که در این میان، تنها کسانی که از این بازیهای پیچیده آسیب میبینند، مردم افغانستان هستند که در بین این رقابتها گرفتار شدهاند. با توجه به این واقعیت، برای بهبود وضعیت افغانستان، همه طرفها باید به دقت به منافع درازمدت مردم و ثبات کشور توجه کنند و از خودخواهی و تقابلهای بیپایان دست بردارند. تنها در این صورت است که میتوان امید به آیندهای بهتر برای افغانستان داشت.
نویسنده: دکتر لنگرزاد
تذکر: آرا و نظرات درج شده در این مقاله الزاما بازگوکننده آرای بنیاد رسانه ای معمار نیست!