در روزی که باید لبخند مادران افغانستان با گل و مهر آراسته شود، در میان گردباد فقر، مهاجرت، محرومیت و دلشکستگی، صدای مادر وطن از عمق جان به گوش میرسد. روز مادر، این نماد جهانی عشق بیقید، در کشور ما نه با مراسم باشکوه بلکه با اشک و اندوه، با دعای راه دور، با دستان خالی و دلهای پر، گرامی داشته میشود. مادری که نان ندارد، فرزندی که در غربت پیام تبریکی میفرستد، و حکومتی که دروازه های مکاتب، دانشگاه ها و آموزشگاه ها را به روی مادران آینده بسته اند، همه در یک قاب متناقض، تصویر تلخ امروزی مادران وطن را ترسیم میکنند.
بیستوچهارم جوزا، روز مادر در افغانستان، روزی است که باید با عطر محبت، سخاوت فرزندان و آرامش خانوادگی گره بخورد. اما واقعیت تلخ امروزکشور چنین نیست.
درود و تبریک صمیمانه به تمام مادران، بهویژه مادران رنجدیده و صبور افغانستان که در بحبوحهی فقر و ناامنی، شانههای خستهشان سنگینی جهان را تحمل میکند. برای تمامی مادران جهان، و بهویژه مادران وطنم، آرزوی سلامتی، دلخوشی، دیدار دوباره فرزندانشان و سربلندی دارم.
مادر، نامی است که بیآنکه نیاز به تعریف داشته باشد، انسان را به کرنش وا میدارد. اما آیا ما فرزندان واقعاً قدر این گوهر را میدانیم؟ گاهی فقط کافیست در چشمهای پیر و منتظر مادری بنگریم تا بفهمیم، فرصت شاد کردن دلش بسیار کوتاهتر از آن است که خیال میکنیم.
کاش روز مادر، فقط یک روز در سال نباشد، بلکه نَفَسی باشد در تمام لحظات زندگی ما.
در افغانستان، روز مادر بهجای آنکه فرصتی برای ستایش مقام مادر باشد، به نماد درد و تهیدستی بدل شده است. در جامعهای که اکثر مادران درگیر پیدا کردن نان شب هستند و فرزندانشان در اقصینقاط دنیا در تبعید و مهاجرت بهسر میبرند، روز مادر یادآورِ غیبتِ حمایت، عشق و امنیت است.
مادر افغان امروز نه تنها مادر است، بلکه نانآور است، پناه است، معلم خاموش است، قربانی خاموش است.
حاکمان فعلی کشور، با تصمیمات زنستیزانهی خود، نه تنها زنان و دختران را از حقوق اساسیشان محروم کردهاند، بلکه نسل آینده مادران این سرزمین را در تاریکی مطلق جهالت و بیسوادی فرو بردهاند.
تحصیل را تا صنف ششم محدود کردن، یعنی حکم بیسوادی مطلق برای دختران. این تصمیم، در عصر دانایی، نه تنها عقبگردی بزرگ برای زنان است، بلکه خیانتی بزرگ به آیندهی افغانستان است.
در روایات معتبر اسلامی، از رسول اکرم (ص) آمده است که: طلب علم بر هر زن و مرد مسلمان واجب است. چگونه کسانی که مدعی حکومت اسلامیاند، چنین صریح، حکم خداوند را زیر پا میگذارند؟
این محدودیتها تنها از منظر اسلام مردود نیست، بلکه از منظر حقوق بشر نیز جنایتی خاموش علیه نیمی از پیکر جامعه است. دختری که امروز از تحصیل بازماند، مادر فردایی است که نسل بعد را در تاریکی تربیت خواهد کرد. این چرخهی خطرناک، اساس تمدن را فرو میپاشاند.
اگر حکام کشور اندک درکی از روح قرآن و سنت پیامبر (ص) دارند، باید بدانند که اسلام هرگز زن را زندانی نمیخواهد. اسلام، خدیجه (س)، فاطمه (س)، زینب (س) را به عنوان نمادهای قدرت، علم، خرد و ایثار به ما معرفی کرده است. پس چرا امروز در افغانستان، در نام اسلام، دختران را از راه علم محروم میکنید؟ اگر حقیقتاً دغدغه دین دارید، به حق شرعی زنان احترام بگذارید!
اگر میخواهید رضایت خدا را جلب کنید، درهای علم، عزت و آزادی مشروع را به روی دختران و زنان باز کنید.
به به مادران کشور نه با نگاه تهدید، بلکه به عنوان ستون بقا و ترقی این ملت بنگرید.
روز مادر در افغانستان، امروز تبدیل به آیینهای شده که در آن میتوان تصویر ناعدالتی، مهاجرت، بیعدالتی جنسیتی و رنج بیپایان را دید. اما همچنان، این روز حامل پیامی امیدبخش است: مادری که در میان تمام این تاریکیها ایستاده، هنوز در دلش نور مهر دارد؛ هنوز دعا میکند، میبخشد و میسازد.
بیایید بیصدا اما صمیمانه، تعهد کنیم: تا زمانی که مادری هست که در جستجوی نان است، ما باید در جستجوی عدالت باشیم. تا زمانی که مادری هست که از فرزندان دور است، ما باید برای صلح و بازگشت تلاش کنیم. و تا وقتی دختری از تحصیل باز میماند، ما باید فریاد عدالت و آموزش را بلندتر کنیم.
روز مادر را نه تنها با یک شاخه گل، که با مبارزه برای حقوق، آزادی و کرامت مادران گرامی بداریم.
مادران افغانستان، شمایید که ستون این ملتید؛ و ما، مدیون شجاعت خاموش شما.
نویسنده: م. کهریزنوی