27 سپتامبر/ 5 میزان، روز جهانی گردشگری است؛ روزی که باید از فرصتهای بزرگ اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی سخن بگوید، اما برای افغانستان، بیشتر یادآور فرصتهای سوخته و تاریخ زخمی است. سرزمینی که میتوانست با آثار باستانی چون بامیان، هرات، بلخ و غزنی، به مرکز جهانی گردشگری بدل شود، امروز به دلیل حضور گروههای تروریستی و بیتوجهی حاکمان گذشته و امروز، به دومین کشور خطرناک جهان برای سفر تبدیل شده است.
سازمان جهانی گردشگری ملل متحد، از سال 1980 هر ساله روز 27 سپتامبر را بهعنوان روز جهانی گردشگری گرامی میدارد. هدف این روز، آگاهیبخشی در مورد نقش حیاتی گردشگری در صلح، توسعه اقتصادی و همگرایی فرهنگی ملتهاست. اما برای افغانستان، این روز بیشتر شبیه به آیینهای است که در آن، تصویر روشن فرصتها و همزمان تاریکیِ جنگ و ترور دیده میشود. افغانستان سرزمین قلههای بلند، تاریخ پرشکوه، و آثار باستانی بیبدیلی است که میتوانست همزمان شغلآفرین برای میلیونها جوان کشور باشد و هم روایتگر تمدنی بزرگ برای جهانیان؛ اما افسوس که این گوهر، در دست دشمنان تمدن و حامیان ترور، به تاراج رفته است.
جهانگردی در بسیاری کشورها به یکی از اصلیترین منابع درآمد و اشتغال زایی بدل شده است. کشوری مانند ایران و ترکیه که سالانه میلیاردها دالر تنها از گردشگران خارجی به دست میآورند؛ در حالیکه افغانستان، با وجود شهرهایی چون هرات با معماری اسلامی، غزنی با پیشینه تاریخی، بلخ با یادگارهای عرفان، بامیان با تندیسهای بودا و نورستان با طبیعت بکر، نتوانست حتی بخشی از این ظرفیت را بالفعل سازد. هر یک از این مناطق میتوانست هزاران شغل برای جوانان ایجاد کند و اقتصاد کشور را به حرکت درآورد. اما جنگهای داخلی، فساد و بیکفایتی دولتها، ویرانگر این فرصت طلایی شد.
امروز بیش از بیست گروه تروریستی در افغانستان فعالاند؛ از داعش شاخه خراسان تا القاعده و شبکههای متعدد وابسته به امریکا. این گروهها نه تنها خون مردم بیگناه را ریختهاند، بلکه مانع اصلی درآمدزایی از طریق گردشگری نیز بودهاند. اسلام عزیز، قتل نفس بیگناه را مساوی با کشتن همه بشریت میداند، اما این گروههای وحشی، با نام دین، تمدن انسانی را به خاک و خون کشیدهاند. از منظر اخلاق انسانی، حقوق بشر و حتی منافع اقتصادی، حضور این گروهها فاجعهای جبرانناپذیر است. تا زمانی که افغانستان از وجود این گروههای تروریستی پاک نشود، هیچ گردشگر خارجی جرات سفر به این سرزمین را نخواهد داشت و همینطور شهروندان خود کشور.
طالبان که امروز خود را حاکم افغانستان میدانند، در گذشته یکی از بزرگترین خیانتها را در حق میراث جهانی مرتکب شدند. بیستوچهار سال پیش تندیسهای عظیم بودا در بامیان را با دینامیت و راکت نابود کردند؛ در حالی که در دیگر کشورها حتی یک کوزه شکسته را مرمت کرده و به نمایش میگذارند تا تاریخ خود را به رخ جهانیان بکشند و از آن درآمدزایی کنند. طالبان اما با این اقدام نه تنها تاریخ افغانستان را زخمی کردند، بلکه چهرهای خشن، متحجر و ضدتمدن از کشور به نمایش گذاشتند.
امروز هم طالبان به جای فراهم کردن زمینه برای زنان و مردان کشور تا از جاذبههای کشور بهره ببرند، با ممنوعیتهای سختگیرانه، نیمی از جمعیت کشور را از دیدن میراث خود محروم کردهاند. این رفتار، هم از منظر اخلاقی و هم از نگاه اجتماعی، خیانتی آشکار است.
جنگهای داخلی و حضور بیگانگان نیز آثار تاریخی افغانستان را به یغما برد. بسیاری از دستساختههای تاریخی به خارج انتقال داده شد و در بازارهای سیاه فروخته شد. این غارت، نه تنها ثروت مادی کشور را از بین برد، بلکه حافظه فرهنگی و تاریخی یک ملت را نیز زخمخورده کرد.
روز جهانی گردشگری باید فرصتی باشد برای بازخوانی نقش تمدنها در ساختن جهانی بهتر. افغانستان با تاریخ باشکوه و طبیعت بینظیرش میتوانست قلب تپنده گردشگری منطقه باشد، اما در سایهی تروریزم و حاکمیتهای نالایق، به نمادی از فرصتهای سوخته بدل شده است.
از یک سو طالبان باید بدانند که حفظ آثار باستانی، نه فقط یک وظیفه فرهنگی، بلکه مسئولیتی دینی و انسانی است؛ چرا که این میراث، هم هویت مردم افغانستان است و هم سرمایهای برای نسلهای آینده. از سوی دیگر، مردم باید بیاموزند که حتی در شرایط دشوار، با گردشگری داخلی میتوان تاریخ را شناخت و ریشههای هویتی خود را پاس داشت.
اما فراتر از همه اینها، پیام روشن است: تا زمانی که افغانستان از وجود گروههای تروریستی ویرانگر پاک نشود و یک حکومت مسئول، خردمند و پاسخگو روی کار نیاید، هیچ برنامه توسعهای از جمله «گردشگری» به ثمر نخواهد نشست. صلح، امنیت و آزادی، پیششرط شکوفایی گردشگری و احیای تاریخ سرزمین ماست. و تنها با آگاهی و همبستگی مردم، و با طرد تروریزم میتوان به آیندهای امیدوار شد که در آن، افغانستان به جای کشور «خطرناک»، به کشور «شکوه تاریخ و زیبایی» شناخته شود.