پنجم اکتوبر/ 13 میزان، روز جهانی معلم، فرصتی است برای ادای احترام به همه معلمین جهان، بهویژه معلمان رنجدیده افغانستان که سالهاست در میان فقر، محرومیت و محدودیتهای سنگین به رسالت خود ادامه میدهند. اما امسال در افغانستان، حکومت طالبان حتی این اندک دلخوشی را نیز از معلمان کشور گرفت و تجلیل از این روز را ممنوع کرد. آیا این رویکرد با آموزههای دین اسلام، با اصول انسانی و با ضرورتهای اجتماعی همخوانی دارد؟
یونسکو در سال 1994 میلادی، پنجم اکتوبر را بهعنوان روز جهانی معلم نام گذاری کرد تا جهان، یک روز در سال به یاد مقام معلم بایستد، از فداکاریهای او یاد کند و درباره مشکلات این قشر بیبدیل گفتگو شود. در افغانستان، تا سالهای اخیر نیز همزمان با جهان، این روز گرامی داشته میشد. اما امروز در شرایطی که طالبان بر کشور حکم میرانند، معلمان نه تنها از حقوق مادی و معنوی شایسته خود محروماند، بلکه حق برگزاری مراسم سادهی بزرگداشت روز معلم را هم از دست دادهاند. این مسئله نه تنها بیمهری به معلمان است، بلکه حملهای مستقیم به بنیانهای آموزش، فرهنگ و آینده کشور است.
در متون اسلامی، معلم جایگاهی بسیار رفیع دارد. پیامبر اکرم(ص) فرمودند: خداوند مرا نفرستاده است تا بر مردم سخت بگیرم یا آنان را به زحمت اندازم؛ بلکه مرا بهعنوان «معلم» آسانگیر برانگیخته است.
این حدیث شریف نشان میدهد که رسالت پیامبر اسلام در جوهره خود آموزش، تربیت و آسانسازی راه هدایت بوده است. پیامبر اکرم نهتنها خود معلم بشریت است، بلکه معلمی را یکی از برترین مأموریتهای الهی معرفی کرده است. بنابراین، حرمت معلم در امتداد حرمت رسالت قرار دارد؛ و بیاحترامی به معلم، بیاعتنایی به رسالت نبوی و اصل آموزش در اسلام است.
همچنین قرآن کریم در وصف پروردگار میفرماید: «عَلَّمَ الإِنسَانَ مَا لَمْ يَعلَمْ» (العلق/۵) یعنی خداوند به انسان آموخت آنچه را نمیدانست.» خداوند در این آیه جایگاه علم و معلم را در مرکزیت خلقت و تعالی انسان معرفی میکند!
این آیه در ادامه آیات آغازین وحی بر پیامبر اکرم (ع) آمده است: «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ…»، و نشان میدهد که تعلیم و یادگیری، نخستین پیام آسمانی اسلام بوده است.
خداوند انسان را موجودی نادان و بیخبر آفرید، اما با نعمت علم و تعلیم او را به اشرف مخلوقات رساند. این آیه جایگاه آموزش و معلمی را به عنوان یک عمل الهی معرفی میکند. یعنی همانطور که خداوند، معلم نخست انسانهاست، هر معلمی در حقیقت ادامهدهنده این سنت الهی است. مفسران گفتهاند: منظور از «ما لم یعلم» همه علوم و دانشهاست؛ چه علوم دینی، چه علوم عقلی و تجربی. بنابراین، هر دانشی که به انسان منتقل میشود، ریشه در اراده و تعلیم خداوند دارد.
بنابراین، بیحرمتی به معلم، در حقیقت بیاعتنایی به علم و حتی به سنت الهی و نبوی است. اسلام، که معلم را چراغ هدایت جامعه میداند، هرگز با ممنوعیت تجلیل از او سازگار نیست. معلم، معمار انسان و جامعه است. او سواد میآموزد، اخلاق میپروراند، فرهنگ میسازد و روحیه شهروندی و همزیستی را در نسلها تزریق میکند. هیچ جامعهای بدون معلم توان پیشرفت ندارد. کشوری که به معلم بیاعتنا باشد، در حقیقت آینده خود را تباه کرده است.
در افغانستان، با همه رنجها و کمبودها، معلمان در خط مقدم مبارزه با بیسوادی و جهل ایستادهاند. اما متأسفانه، نه معاش کافی دارند، نه جایگاهی که شایسته شان باشد، و نه حتی امنیت شغلی. این بیمهری تاریخی، که در دورههای مختلف حکومتها تکرار شده، امروز با طالبان به اوج خود رسیده است.
تمام دولتهای گذشته در افغانستان، از سلطنت تا جمهوری و اکنون طالبان، به معلمان ستم کردهاند. حقوق ناچیز، نبود حمایت اجتماعی، و فقدان توجه به کرامت معلم، نتیجهای جز افزایش فقر، مهاجرت مغزها، و افت کیفیت آموزشی نداشته است. وقتی معلم در فقر زندگی کند، مجبور است برای بقا شغل دوم و سوم اختیار کند، انرژی آموزشیاش تحلیل میرود و نسل آینده در جهالت باقی میماند. و جامعهای که معلم آن بیقدر باشد، در حقیقت محکوم به عقبماندگی است.
در گذشته، حتی با همه مشکلات، روز معلم در مکاتب تجلیل میشد. شاگردان، با هدیههای کوچک و پیامهای محبتآمیز، معلم خود را خوشحال میکردند. این روز، گرچه بار مادی چندانی نداشت، اما دلخوشی بزرگ معنوی برای معلمان بود.
اما امروز طالبان با استدلالهای محدود و غیرمستند فقهی، این روز را «بدعت» دانسته و تجلیل از آن را ممنوع کردهاند. این رویکرد، نهتنها بدون پایهی دینی است، بلکه نقض آشکار حقوق انسانی و آموزگاری است. در حالی که اسلام، قدرشناسی از اهل علم را واجب میداند، طالبان قدرشناسی را «حرام» اعلام میکنند! این تناقض آشکار، نشان میدهد که مشکل طالبان نه دین، بلکه برداشت تنگنظرانه و ابزاری از دین است.
در جامعه افغانستان سه قرائت نسبت به موضوعاتی چون روز معلم وجود دارد:
- قرائت «جزمگرایانه» طالبان که هر امر نو را بدعت میدانند.
- قرائت «عقلگرایانه» که اصل را بر اباحت میگذارد و تجلیل از روز معلم را در سیره عقلا میپذیرد.
- قرائت «ذوق سلیم» که هر امر نیکو و مطابق فطرت انسانی را مشروع میداند.
از منظر عقل، شرع و اخلاق، دو قرائت دوم و سوم برتر و انسانیترند. طالبان با تکیه بر قرائت نخست، در حقیقت در حال محرومسازی جامعه از ارزشهای مشترک انسانیاند.
ممنوعیت تجلیل از روز معلم توسط طالبان را میتوان از سه منظر محکوم کرد:
- از منظر دین اسلام:قرآن و حدیث، احترام به اهل علم را واجب میدانند. ممنوعیت بزرگداشت معلم، به نوعی انکار این اصل قرآنی است.
- از منظر حقوق بشر: حق آموزش و حق تقدیر از معلم، حقوق بنیادین انسانیاند. طالبان این حقوق را نقض کردهاند.
- از منظر حقوق معلمین: معلم در جامعه افغانستان جزو محرومترین قشرهاست. گرفتن همین اندک روز تجلیل، ظلم مضاعف بر آنان است.
ای کاش روزی فرا رسد که معلمان کشورم در جایگاه واقعی خود بنشینند؛ حقوق کافی داشته باشند، از کرامت اجتماعی برخوردار شوند و بدون ترس و محدودیت، به رسالت خود ادامه دهند. آرزو دارم که هر معلم زن در کشورم، که امروز به جرم زن بودن از حق تدریس در دانشگاه ها محروم است، دوباره به دانشگاه ها و لیسه ها بازگردند و چراغ دانش را در دست گیرد.
روز جهانی معلم، روزی برای اندیشیدن به سرنوشت آموزش و آینده کشورهاست. در افغانستان، این روز یادآور یک حقیقت تلخ است: جامعهای که به معلم بیمهری کند، آیندهای تاریک در پیش خواهد داشت. طالبان با ممنوعیت تجلیل از این روز، نه دین را پاس داشتهاند و نه کرامت انسان را. آنان در حقیقت بر گور دانش، گل و خاک میریزند.
اما امید همچنان زنده است. چون معلم، حتی در فقر و محرومیت، باز هم چراغ خرد را روشن میکند. این چراغ خاموش نمیشود، زیرا آینده افغانستان و جهان بر دوش همین معلمان است. و روزی خواهد رسید که این چراغ، درخشانتر از همیشه، ظلمت جهل و استبداد را خواهد شکافت.