۲۱ سپتامبر/ اول میزان، روز جهانی سپاسگزاری است؛ روزی که نه تنها یک مناسبت تقویمی، بلکه فرصتی برای بازاندیشی در زندگی فردی و اجتماعی ماست. سپاسگزاری، یک فضیلت اخلاقی، دینی و انسانی است که میتواند آرامش روح، استحکام روابط اجتماعی و رشد فرهنگی جوامع را تضمین کند. اما پرسش مهم این است: ما در زندگی فردی و اجتماعی خود تا چه اندازه اهل قدردانی بودهایم؟
روز جهانی سپاسگزاری را به همهی مردم افغانستان و جهان تبریک میگوییم؛ روزی که به ما یادآوری میکند در میان دغدغهها و سختیهای زندگی، هنوز دلایل بسیاری برای «شکر» کردن داریم. سری چینموی، اندیشمند هندی که در سال ۱۹۶۵ ایده این روز را مطرح کرد، بر این باور بود که جهان بدون فرهنگ قدردانی، جهانی سرد، بیروح و خالی از عشق خواهد بود. امروزه تحقیقات علمی، آموزههای دینی و تجربههای تاریخی نیز بر همین حقیقت تأکید دارند.
سقراط میگفت: شکرگزاری نه تنها بزرگترین فضیلت است، بلکه مادر همهی فضیلتهاست.»
ویلیام جیمز، روانشناس برجسته امریکایی نیز باور داشت: «عمیقترین اصل در سرشت انسان، میل به قدردانی است.»
چنانچه یک ضرب المثل فارسی نیز می گوید: «شکر نعمت، نعمتت افزون کند؛ کفر نعمت از کفت بیرون کند.»
این سخنان نشان میدهند که سپاسگزاری نه محدود به فرهنگ خاص، بلکه یک زبان جهانی برای رشد روحی و اخلاقی بشر است.
لذا انسان ناسپاس، هیچگاه آرامش درونی ندارد، زیرا همواره بر کمبودها تمرکز میکند. چنین فردی به تدریج گرفتار حسادت، تلخی و بیاعتمادی میشود. در جامعه نیز بیسپاسی، باعث از میان رفتن پیوندهای اخلاقی، کاهش اعتماد اجتماعی و رشد فردگرایی افراطی میگردد. جامعهای که قدردان نیست، سرمایه انسانی خود را از دست میدهد و افراد نیکوکار به انزوا کشیده میشوند.
سپاسگزاری همچون چراغی است که مسیر زندگی را روشن میسازد. تحقیقات روانشناسی نشان داده است که تمرین روزانه قدردانی موجب کاهش اضطراب و افسردگی، افزایش انگیزه، و حتی بهبود عملکرد شغلی میشود. در بُعد اجتماعی، قدردانی روابط انسانی را عمیقتر و اعتماد را تقویت میکند. خانوادهای که اعضای آن قدردان یکدیگرند، کمتر دچار تنش و بیشتر سرشار از محبت است.
اسلام، سپاسگزاری را یکی از اصول بنیادین ایمان میداند. قرآن کریم میفرماید:
«لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ» ابراهیم(۷)
یعنی: «اگر سپاسگزاری کنید، نعمتهایم رابر شما میافزایم؛ و اگر ناسپاسی کنید، بیتردید عذاب من سخت خواهد بود.»
این آیه یک اصل همیشگی را بیان میکند: شکرگزاری، سبب افزایش و دوام نعمتهاست؛ در مقابل، ناسپاسی و کفران نعمت، باعث زوال نعمت و گرفتار شدن به سختیها میشود.
و سپاسگزاری فقط زبانی نیست، شکرگزاری حقیقی تنها با گفتن «الحمدلله» یا «متشکرم» تحقق نمییابد، بلکه شامل سه بُعد است:
- قلبی: اعتراف درونی به اینکه نعمت از جانب خدا و دیگران است.
- زبانی: بیان قدردانی با زبان.
- عملی: استفاده درست از نعمتها و نیکی کردن به دیگران.
این آیه نه تنها درباره رابطه بنده با خداست، بلکه بهطور غیرمستقیم به روابط اجتماعی نیز اشاره دارد؛ جامعهای که اهل سپاسگزاری و قدردانی باشد، نعمت همبستگی و پیشرفت را بیشتر تجربه میکند. اما ناسپاسی اجتماعی، راه را برای اختلاف، فقر اخلاقی و زوال اعتماد باز میکند.
قسمت دوم آیه (وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ…) نشان میدهد که ناسپاسی تنها یک ضعف اخلاقی نیست، بلکه گناهی بزرگ و عواقب آن، هم در دنیا و هم در آخرت دامنگیر انسان خواهد شد.
بنابراین، این آیه ما را به یک حقیقت اساسی میرساندو آن اینکه؛ سپاسگزاری رمز برکت است و ناسپاسی کلید زوال.
پیامبر اسلام (ص) نیز فرمودهاند: «کسی که از مخلوق خداوند سپاسگزاری نکند، در حقیقت شکر خالق را نیز بهجا نیاورده است.»
این حدیث بیان میکند که سپاسگزاری تنها در برابر خداوند معنا پیدا نمیکند، بلکه هر نعمتی که از طریق دیگران به ما میرسد، وظیفهای برای قدردانی ایجاد میکند.
وقتی فردی به ما خدمتی میکند، در حقیقت خداوند او را وسیله خیر قرار داده است. ناسپاسی نسبت به انسانها نوعی ناسپاسی نسبت به خداوند تلقی میشود.
این آموزه پیامبر (ص) در حقیقت یک بنیان اخلاقی و اجتماعی است: جامعهای که در آن مردم از یکدیگر قدردانی کنند، سرشار از اعتماد و محبت خواهد شد.
بنابراین، هم قرآن و هم حدیث پیامبر اکرم (ص) به ما میآموزند که سپاسگزاری یک وظیفه قلبی، اخلاقی و اجتماعی است، نه صرفاً یک ادب زبانی.
این آموزهها نشان میدهند که سپاسگزاری نه فقط نسبت به خداوند، بلکه نسبت به انسانها نیز یک وظیفه دینی و اخلاقی است.
و اما پرسشهایی میشود برای اندیشیدن مطرح کرد؛آیا ما در زندگی روزمره از پدر و مادر، معلم، دوست یا همکار خود قدردانی کردهایم؟ چند بار شده که فردی کار ما را راه انداخته و ما تنها با یک «تشکر» سطحی او را بدرقه کردهایم، بیآنکه حقیقتاً قدردان باشیم؟ اگر فرهنگ سپاسگزاری در جامعه ما ضعیف است، چه مسئولیتی بر دوش ما قرار دارد؟
افغانستان سرزمینی است که مردم آن در طول تاریخ با سختیها و بحرانهای فراوان روبهرو بودهاند. با این حال، یکی از ویژگیهای فرهنگی و دینی مردم ما روحیهی قدردانی و احترام است. در بسیاری از خانوادهها و محافل سنتی، کوچکترین نیکی با جملههایی چون «خدا خیرت بدهد» یا «عمرت دراز» پاسخ داده میشود. این خود نشان میدهد که ریشههای سپاسگزاری در فرهنگ ما زنده است و مردم ما، در اصل، اهل قدردانیاند.
اما در کنار این خصلت نیکو، متأسفانه عدهای نیز وجود دارند که حتی هنگام دریافت لطف و کمک، نه در زبان و نه در دل قدردان نیستند. چنین افرادی گاهی از دیگران فقط سوءاستفاده میکنند و سپاسگزاری را یک تکلیف بیاهمیت میشمارند. اسلام چنین رفتاری را محکوم کرده و از نظر اخلاقی نیز، این ناسپاسی بذر بیاعتمادی را در جامعه میکارد. وظیفه ما این است که از چنین رفتارهایی دوری کنیم و همینطور از چنین افرادی نیز دوری کنیم و در عوض، روحیه سپاسگزاری و قدردانی را در روابط فردی و اجتماعی تقویت کنیم.
روز جهانی سپاسگزاری تنها یک مناسبت نیست؛ بلکه یک تلنگر عمیق برای انسان معاصر است. در جهانی پرهیاهو که اغلب بر فقدانها تمرکز دارد، سپاسگزاری یادآور این حقیقت است که خوشبختی نه در داشتن بیشتر، بلکه در دیدن و قدردان بودن از آنچه داریم نهفته است.
برای ما، این روز فرصتی ست تا بیندیشیم: آیا توانستهایم قدردان پدر و مادر، خانواده، معلمان، دوستان و حتی وطن خویش باشیم؟ یا گرفتار بیسپاسی و فراموشی شدهایم؟
اگر میخواهیم جامعهای سرشار از اعتماد، محبت و آرامش داشته باشیم، باید فرهنگ سپاسگزاری را بهعنوان یک سبک زندگی در دل و عمل خود نهادینه کنیم.
بیایید از امروز و در هر روز زندگی، با صداقت و از دل، شکرگزار باشیم؛ شکرگزارِ نفس کشیدن، شکرگزارِ محبت خانواده و دوستان، شکرگزارِ وطن و سرزمینمان، و شکرگزارِ هر انسانی که در مسیر زندگی چراغی برای ما افروخته است.