نمایندگی اتحادیه اروپا در افغانستان به مناسبت روز جهانی زمین اعلام کرده است که از مردم افغانستان در برابر تأثیرات منفی تغییرات اقلیمی حمایت خواهد کرد. این اتحادیه بر تعهد خود برای کمک به کاهش پیامدهای اقلیمی در کشور تأکید کرده است. نمایندگی اتحادیه اروپا در کابل، روز سهشنبه در صفحه رسمی خود در شبکه اجتماعی ایکس نوشت که تغییرات اقلیمی به طور جدی زراعت، امنیت غذایی و اقتصاد روستایی در افغانستان را با تهدید مواجه کرده است. این نهاد افزوده است که خشکسالیهای شدید و کاهش منابع آب زیرزمینی از جمله چالشهای اصلی ناشی از این تغییرات در افغانستان بوده است.
اتحادیه اروپا، بدون ارائه هیچ جزئیاتی از برنامههای خود، از «اقدامات نوآورانه و مقاوم در برابر تغییرات اقلیمی» سخن گفته، اما دقیقاً نگفته است این اقدامات چیست، با چه پشتوانهای صورت میگیرد و چگونه قرار است در افغانستانی اجرا شود که ساختار حاکمیتیاش در نتیجه سالها اشغال و بیثباتسازی، هنوز در حال بازسازی و تثبیت است.
سؤال اصلی اینجاست: آیا چنین بیانیههایی تلاشی برای همدردی واقعی با مردم افغانستان است یا بخشی از پروژه نفوذ فرهنگی و سیاسی غرب در دل بحرانهای انسانی؟ تجربه نشان داده است که غرب از مفاهیم کلانی چون حقوق بشر، دموکراسی و اکنون محیط زیست، بهعنوان ابزارهایی برای تحکیم نفوذ خود در کشورهای جهان سوم استفاده میکند. هنگامی که این مفاهیم بدون پشتوانههای اجرایی روشن و بدون احترام به حاکمیت ملی ارائه میشوند، دیگر نمیتوان آنها را بیطرفانه یا صرفاً انساندوستانه تلقی کرد.
از سوی دیگر، افغانستان واقعاً در وضعیت وخیم اقلیمی قرار دارد؛ خشکسالیهای ممتد، کاهش منابع آب زیرزمینی و سیلابهای مرگبار، مردم را در آستانه فاجعه قرار داده است. اما راه حل این بحرانها، نه در نسخههای کلی و مبهم نهادهای غربی، بلکه در بازسازی زیرساختهای بومی، تقویت اقتصاد محلی، ترویج الگوهای تولید و مصرف پایدار بومی و حمایت صادقانه از نهادهای فنی داخلی نهفته است.
چالشهای اقلیمی افغانستان باید با تکیه بر ظرفیتهای درونی و همکاریهای صادقانه منطقهای و فرامنطقهای حل شود، نه با اتکا به ژستهای دیپلماتیک نهادهایی که سابقه آنها در افغانستان، بیشتر به ویرانی و تحمیل وابستگی گره خورده است تا آبادانی و استقلال.
بنابراین تعهدات اتحادیه اروپا، اگر در چارچوب احترام به حاکمیت ملی، شفافیت در عملکرد، و پاسخگویی به نیازهای واقعی مردم افغانستان نباشد، بیش از آنکه گرهگشا باشد، به ابزاری برای استمرار سیاستهای نفوذ نرم غرب در منطقه بدل خواهد شد. افغانستان نیازمند اقدامات واقعی، نه شعارهای تزئینی در مناسبتهای جهانی است.