توماس نیکلاسون، نمايندهی ویژه اتحادیه اروپا برای افغانستان میگوید که در دومین نشست نمایندگان ویژهی کشورها در امور افغانستان به میزبانی دبیرکل سازمان ملل متحد، تعهد قوی نمایندگان کشورها به این کشور و مردمش را دریافته است.
نیکلاسون گفته است که در این نشست اکثریت قریب به اتفاق، از جمله کشورهای دارای اکثریت مسلمان و اتحادیه اروپا بر رعایت حقوق زنان و دختران از حق تحصیل و کار بهعنوان اولویتهای کلیدی از منظر حقوق بشر، دین اسلام و توسعهی اقتصادی و اجتماعی تأکید کردند و مطالبات شهروندان افغانستان را بازتاب دادند.
او افزوده است: من از قصد اعلامشدهی منطقه برای تعامل با طالبان استقبال میکنم اما این فرایند باید به رهبری سازمان ملل متحد صورت گیرد و فرمتهای منطقه ای باید مکمل آن باشد، نه جایگزین آن.
نیکلاسون گفته است که آینده افغانستان و شیوه تعامل آنان با جهان باید توسط خود مردم افغانستان تعیین و ترسیم شود و سایر کشورها تنها میتوانند نقش حمایت کننده داشته باشند.
در مورد محتوا وخروجی نشست دوحه روایتهای مختلفی شده است. برخی از آنرا مفید و سازنده خوانده و عدهای این نشست را شکست خورده و بدون نتیجه میدانند.
روسیه به عنوان یکی از کشورهای همسو با طالبان، نشست دوحه را بیفایده و بدون خروجی دانسته است. اما اتحادیه اروپا و تعداد زیادی از کشورهای دیگر نشست دوحه را پر بار و مفید قلمداد نموده اند. روسیه طالبان را نماینده مردم افغانستان میداند و از سوی دیگر جامعه مدنی افغانستان و مخالفان را نادیده گرفته است. در مقابل، کشورهای اروپایی بر روی جامعه مدنی تمرکز نموده و به مسائل حقوق بشری و مشارکت زنان تاکید داشته اند.
عدم حضور طالبان در دوحه سبب شده است که روایت های گوناگونی در مورد خروجی این نشست انجام شود؛ اما سوالی که طرح میشود این است که آیا طالبان نماینده تمام مردم افغانستان محسوب میشوند یا بخشی از واقعیت افغانستان به شمار میآیند؟
مخالفان طالبان چنین استدلال میکنند که حکومت طالبان بر اساس رای مردم و اصول دموکراسی شکل نگرفته و آنان نمیتوانند نماینده همه مردم افغانستان باشند. آنان معتقدند که طالبان گروهی است که تنها به منافع گروهی و قومی خویش متمرکز شده و حقوق سایر اقوام و اقلیت ها را نادیده گرفته اند، در نتیجه نه مشروعیت داخلی دارد و نه مقبولیت خارجی. در همین راستا برخی چنین میپندارند که طالبان حاکمان و صاحبان افغانستان حساب میشوند و آنان باید به عنوان نماینده مردم افغانستان محسوب گردند.
صرف نظر از منافع کشورهای منطقه در افغانستان، چه کشورهای منطقه و غیر منطقه باید به افغانستان به دیدهی منطقی ببینند و حقوق و موجودیت مردم را فدای بازیهای سیاسی و منافع ملی خویش ننمایند. افغانستان زمانی از بحران نجات مییابد که واقعیتهای افغانستان به صورت عادلانه و منطقی در نظر گرفته شود و تا زمانیکه کشمکشهای داخلی و خارجی پایان نیابد، افغانستان به ثبات و صلح دست نخواهد یافت.