تحولات اخیر نشان میدهد که آزادی بیان در افغانستان زیر سلطه طالبان وارد مرحلهای شده است که بسیاری از ناظران آن را یکی از تاریکترین دورههای تاریخ رسانهای کشور میدانند. سخنان نصیر احمد اندیشه، سفیر افغانستان در سویس، در سمپوزیم جهانی آزادی بیان در برلین، بازتابدهندهی همین واقعیت تلخ است؛ جایی که او رسانهها را «آخرین سنگر در برابر نابودی» توصیف میکند. این تعبیر، در عین سادگی، وضعیت کنونی را دقیق و بیپرده بیان میکند: رسانهها امروز نه فقط گزارشگران اوضاع، بلکه مدافعان آخرین روزنههای حقیقتاند.
افزایش فشارها بر رسانهها و خبرنگاران در چهار سال گذشته ـ بیش از ۵۵۰ مورد نقض و خشونت و بیش از ۲۵ دستور محدودکننده ـ یک تصویر روشن از سیاست سیستماتیک طالبان برای مهار جریان آزاد اطلاعات ترسیم میکند. این محدودیتها دیگر صرفاً کنترلی سیاسی نیست؛ جنبه زیستی و فرهنگی پیدا کرده است، بهویژه زمانی که طالبان پخش تصاویر موجودات زنده را ممنوع و بخش بزرگی از رسانههای تصویری را عملاً فلج کردهاند. چنین رویکردی تلاش برای بازتعریف محیط رسانهای و فرهنگی افغانستان بر اساس معیارهای ایدئولوژیک و انحصاری است؛ رویکردی که برخی فعالان حقوق بشر آن را «نسلکشی فرهنگی» نامیدهاند.
در چنین فضایی، نقش رسانههای تبعیدی برجستهتر میشود. اینکه ۷۰ درصد پوشش مستقل از اوضاع افغانستان توسط رسانههایی تولید میشود که بیرون از مرزها فعالیت میکنند، نشاندهندهی انتقال مرکز ثقل اطلاعرسانی به بیرون از کشور است. این امر هم فرصت است و هم هشدار: از یکسو حفظ جریان اطلاعات مستقل را ممکن میکند؛ از سوی دیگر، به معنای از دست رفتن ساختارهای رسانهای داخل کشور و دور شدن خبرنگاران از جامعهای است که باید صدای آن باشند.
گزارشها از ترک کشور توسط بیش از هزار خبرنگار و تعطیلی نیمی از رسانهها یک واقعیت تلخ دیگر را آشکار میکند: اکوسیستم رسانهای افغانستان در حال فروپاشی است. رسانههایی که باقی ماندهاند نیز عمدتاً زیر سانسور، فشار و تهدید فعالیت میکنند، تا حدی که نمیتوان از آنها انتظار انتشار بیطرفانه یا مستقل اطلاعات را داشت.
این در حالی است که جهان روز جهانی تلویزیون را گرامی میدارد؛ روزی که در بسیاری کشورها نمادی از گسترش آگاهی و دموکراسی رسانهای است، اما در افغانستان به یادآور محدودیت، خاموشی و حذف تصاویر زنده از زندگی مردم تبدیل شده است.
با این حال، در دل این تاریکی، پیام اندیشه یک نقطه امید را به نمایش میگذارد: طالبان شاید امروز را محدود کنند، اما آینده را نمیتوانند کنترل کنند. آزاداندیشی، رسانه مستقل و حقیقتگویی، ولو خارج از مرزها، همچنان میتوانند مسیر افغانستان را روشن نگه دارند. حمایت جهانی از رسانههای مستقل نه تنها یک مسئولیت اخلاقی، بلکه یکی از معدود ابزارهای باقیمانده برای جلوگیری از نابودی کامل آزادی بیان در کشور است.
سرنوشت آزادی بیان در افغانستان امروز در یک دو راهی تاریخی قرار دارد: یا جهان به حمایت از رسانههای مستقل ادامه میدهد و فرهنگ حقیقتگویی زنده میماند، یا طالبان موفق میشوند یک سکوت سازمانیافته را تحمیل کنند. آنچه روشن است، این است که مبارزه برای آزادی بیان اکنون بیش از هر زمان دیگر به مقاومت خبرنگاران، اتحاد فعالان حقوق بشر و پشتیبانی جامعه جهانی گره خورده است.



