رادیو؛ صدایی که افغانستان را بیدار کرد

با توجه به شرایط امروز افغانستان، محدودیت‌های اقتصادی، مهاجرت خبرنگاران، سانسور رسمی و افزایش بی‌اعتمادی، رادیو همچنان می‌تواند نقشی راهبردی ایفا کند؛ به شرط آن‌که با خرد و آگاهی، راه را به‌سوی آینده بگشاید
رادیو؛ صدایی که افغانستان را بیدار کرد

از “کوتی لندنی” تا امواج امروز؛ رادیو چگونه روح آگاهی را در جان مردم افغانستان دمید؟

در روزگاری که جهل و تعصب تاریکی گسترده‌ای بر فضای اجتماعی افغانستان سایه افکنده بود، رادیو به‌عنوان نخستین رسانه شنیداری، صدای نو را به خانه‌ها آورد. از پخش نخستین برنامه در دوره امان‌الله خان تا دوران پر فراز و نشیب دهه‌های اخیر، رادیو در افغانستان تنها یک ابزار فنی نبود، بلکه پلی بود میان مردم و دانایی، میان سنت و تجدد. این مقاله، ضمن بازخوانی تاریخی تولد رادیو در افغانستان، تأثیرات فرهنگی، اجتماعی و آگاهی‌بخش آن را بررسی کرده و راهکارهایی برای تقویت نقش این رسانه در جامعه امروز افغانستان پیشنهاد می‌دهد.

نود و نه سال پیش، صدای رادیو از ساختمان «کوتی لندنی» در کابل به گوش رسید؛ رسانه‌ای نوظهور که با موجی کوچک، افقی بزرگ را در برابر جامعه افغانستان گشود. هرچند به‌دلیل ناآرامی‌های سیاسی، این صدا چندی خاموش شد، اما با تلاش دولتمردان و کارشناسان، در سال ۱۳۲۰ دوباره برخاست و از آن پس تا امروز، همچنان در گوش مردم نجوا می‌کند. رادیو، در تاریخ معاصر افغانستان، نقش پیونددهنده‌ای میان مردم، فرهنگ، آگاهی و حتی موسیقی ایفا کرده است. اما رادیو تنها یک خاطره تاریخی نیست؛ همچنان یکی از موثرترین و محبوب‌ترین رسانه‌ها در افغانستان است.

وقتی نخستین دستگاه رادیویی به‌دست مهندس عطاالله از آلمان به کابل رسید، شاید کمتر کسی تصور می‌کرد که این ابزار به رسانه‌ای ملی و فرهنگی بدل خواهد شد. رادیو کابل، با پخش زنده برنامه‌ها، اخبار، شعر و موسیقی، نقطه عطفی در پیوند میان حکومت و مردم، نخبگان و جامعه، زنان و فضاهای عمومی شد.

رادیو افغانستان نه تنها پل ارتباطی میان دولت و ملت شد، بلکه با پخش صدای زن، تابویی دیرپا را شکست و راه را برای مشارکت تدریجی زنان در عرصه رسانه گشود. تجربه‌هایی چون خواندن اطلاعیه‌ها توسط یک دختر خردسال یا پخش ترانه‌های دختران جوان از جمله فرشته، شهلا، آزاده و پروین، نشان از انقلابی فرهنگی دارد که از دل امواج رادیویی برخاست.

تفاوت میان رادیو و تلویزیون برای مردم افغانستان؛ تلویزیون رسانه‌ای تصویری است که وابسته به برق، تجهیزات گران‌قیمت و زمان فراغت بصری است؛ در حالی که رادیو با صدا، تخیل شنونده را به کار می‌اندازد و قابلیت شنیدن در هر زمان و مکان را فراهم می‌آورد.
رادیو، در میان کار و راه، در دشت و کوه، در شهر و روستا، همراه مردم است. در افغانستان که بسیاری از مناطق هنوز با مشکل برق و زیرساخت‌های تصویری مواجه‌اند، رادیو با هزینه کم و پوشش گسترده، نقشی بی‌بدیل در اطلاع‌رسانی، آموزش و پیوند فرهنگی ایفا کرده است.

رادیو، چه در دهه‌های سلطنت و چه در دوران جمهوریت، نقشی بی‌نظیر در رشد فرهنگ شنیداری، آموزش غیررسمی و تقویت وحدت ملی داشته است. برنامه‌های ادبی، داستان‌های شبانه، نمایش‌های رادیویی و موسیقی‌های محلی، موجب احیای فرهنگ ملی، گسترش زبان‌های محلی و افزایش سواد رسانه‌ای مردم شده است.
رادیو برای مردم افغانستان نه‌فقط یک رسانه، بلکه یک خاطره مشترک، صدای خانه، شعر مادر، قصه‌های شب، آواز کودک، و گاه پچ‌پچ امید در دل جنگ و مهاجرت بوده است.

با توجه به شرایط امروز افغانستان، محدودیت‌های اقتصادی، مهاجرت خبرنگاران، سانسور رسمی و افزایش بی‌اعتمادی، رادیو همچنان می‌تواند نقشی راهبردی ایفا کند؛ به شرط آن‌که با خرد و آگاهی، راه را به‌سوی آینده بگشاید:

الف. ترویج سواد رسانه‌ای از طریق رادیو

رادیو باید آموزش‌های پایه‌ای درباره شایعه‌پراکنی، تفکر انتقادی و تفکیک حقیقت از تبلیغات را ساده و جذاب برای مخاطب عام مطرح کند.

ب. تمرکز بر فرهنگ و زبان بومی

استفاده از داستان‌های شفاهی، موسیقی محلی و اصطلاحات بومی در برنامه‌ها، نه‌تنها موجب حفظ میراث فرهنگی می‌شود بلکه احساس هویت و تعلق را در میان جوانان تقویت می‌کند.

پ. ایجاد برنامه‌های تعاملی با مردم

ایجاد بخش‌هایی برای پیام‌های مردمی، قصه‌گویی، پرسش و پاسخ دینی، مشاوره اجتماعی و گفت‌وگوهای خانوادگی، موجب مشارکت گسترده و اعتماد عمومی می‌شود.

ت. توانمندسازی زنان در رادیو

تجربه موفق صدای زنان در رادیوهای گذشته باید ادامه یابد. رادیو می‌تواند سکویی برای بیان اندیشه‌های زنان، آموزش دختران، و طرح مسائل اجتماعی از منظر مادران و معلمان باشد.

ث.  افزایش همکاری با هنرمندان محلی

رادیو باید همچنان محل معرفی هنرمندان بومی، شاعران نوپا و موسیقی‌دانان سنتی باشد تا نسل نو در فضای فرهنگی اصیل رشد کند.

رادیو، صدایی بود که در سکوت قرون برخاست و با آهنگی لطیف اما نافذ، بذر آگاهی، فرهنگ و همبستگی را در دل مردم افغانستان افشاند. این رسانه، در سایه همت دولتمردان آگاه، هنرمندان دلسوز، و شنوندگان مشتاق، تبدیل به بخشی از حافظه جمعی این سرزمین شد.
در عصری که گاه رسانه‌ها ابزار تفرقه و افراط می‌شوند، رادیو هنوز می‌تواند صدای عقل، همدلی و فهم مشترک باشد؛ به‌شرط آنکه از تجربه گذشته آموخته، به نیازهای امروز گوش سپرده، و به آینده‌ای انسانی، آزاد و خردمندانه چشم بدوزد.

نویسنده: دکتر حسینی

Facebook
Twitter
WhatsApp
Telegram
Email
مطالب مرتبط