دستاورد بزرگ یا خیانت تاریخی؟ خروج امریکا از افغانستان زیر ذره‌بین

دستاورد بزرگ یا خیانت تاریخی؟ خروج امریکا از افغانستان زیر ذره‌بین

اظهارات اخیر آنتونی بلینکن، وزیر خارجه امریکا، مبنی بر اینکه خروج نیروهای امریکایی از افغانستان یک دستاورد بزرگ برای دولت بایدن به شمار می‌رود، نه تنها نادرست و گمراه‌کننده است، بلکه یک خیانت آشکار به مردم افغانستان و تاریخ کشور ما محسوب می‌شود. این اظهارات، که به نوعی تلاش برای سفیدنمایی تصمیمات فاجعه‌بار دولت امریکا در دو دهه اخیر است، واقعیت‌های تلخ و آسیب‌های عمیق ناشی از حضور و خروج نیروهای امریکایی را نادیده می‌گیرد.

از ابتدای ورود امریکا به افغانستان در سال ۲۰۰۱، سیاست‌های امریکا بر پایه‌ای از فرصت‌طلبی، بی‌توجهی به واقعیت‌های جامعه افغانستان و تحمیل دولت‌های دست‌نشانده بنا شد. دولت‌هایی نظیر حکومت حامد کرزی و سپس اشرف غنی احمدزی، با حمایت مستقیم امریکا، تبدیل به نمادهایی از بی‌کفایتی، فساد و خیانت به منافع ملی کشورشدند. این دولت‌ها، که نه توانایی مدیریت کشور را داشتند و نه اراده‌ای برای تغییر مثبت، تنها به فکر پر کردن جیب‌های خود و خویشاوندانشان بودند.

افرادی چون حامد کرزی، اشرف غنی، عطا محمد نور، عبدالله عبدالله، محمد کریم خلیلی، امرالله صالح، بخشی از نمایندگان پالمان و بسیاری دیگر از رهبران سیاسی و وزرای جمهوریت، به جای ایجاد اصلاحات ساختاری و پایدار، منابع انسانی و اقتصادی کشور را به فنا دادند و فرصت‌های تاریخی برای پیشرفت افغانستان را از بین بردند. آنها نه تنها در مقابله با فساد ناتوان بودند، بلکه خود به عامل اصلی آن تبدیل شدند. این افراد، که می‌توانستند با ایجاد اتحاد و همبستگی ملی تحولی مثبت ایجاد کنند، تنها به منافع شخصی و گروهی خود اندیشیدند.

پس از دو دهه حضور نظامی امریکا و هزینه‌های هنگفت انسانی و اقتصادی، خروج شتاب‌زده نیروهای امریکایی از افغانستان در آگوست ۲۰۲۱ منجر به سقوط سریع دولت جمهوریت و بازگشت طالبان به قدرت شد. این اقدام امریکا، که با بی‌مسئولیتی و عدم برنامه‌ریزی دقیق همراه بود، ضربه‌ای مهلک به آرزوهای مردم کشور ما برای دستیابی به صلح و ثبات وارد کرد.

دولت بایدن و وزیر خارجه‌اش، آنتونی بلینکن، خروج نیروها را به عنوان یک “دستاورد بزرگ” مطرح می‌کنند، در حالی که این خروج به معنای تکمیل خیانت تاریخی امریکا به مردم افغانستان بود. حضور امریکا در افغانستان از ابتدا یک اقدام فرصت‌طلبانه و مداخله‌جویانه بود که نه تنها نتوانست مشکلات کشور را حل کند، بلکه به افزایش فساد، بی‌ثباتی و نابودی زیرساخت‌های ملی انجامید.

خروج شتاب‌زده و بی‌مسئولیتانه نیروهای امریکایی نیز، بدون هیچ توجهی به سرنوشت مردم افغانستان، تنها باعث شد تا کشور ما در برابر گروهی قرار گیرد که در دو دهه گذشته بارها حقوق بشر، آزادی‌های مدنی و کرامت انسانی را زیر پا گذاشته‌اند. این اقدام نه تنها خیانت به مردم کشور ما بود، بلکه اعتبار امریکا را در جهان به شدت خدشه‌دار کرد.

زلمی خلیلزاد، نماینده ویژه امریکا در امور صلح افغانستان، نیز یکی از مهره‌های اصلی در این خیانت تاریخی بود. توافقنامه دوحه که با طالبان امضا شد، نه تنها به تقویت طالبان انجامید، بلکه جمهوریت افغانستان را تضعیف کرد و امیدهای مردم برای آینده‌ای بهتر را از بین برد. خلیلزاد، با رویکردی بی‌مسئولانه و بدون در نظر گرفتن منافع مردم افغانستان، در واقع زمینه‌ساز سقوط جمهوریت و بازگشت طالبان شد.

رهبران سیاسی افغانستان، از جمله بخشی از نمایندگان پارلمان، وزرای دولت نیز در این فاجعه شریک هستند. آنها، که می‌توانستند با اتخاذ سیاست‌های سازنده و اتخاذ تصمیمات شجاعانه کشور را از بحران نجات دهند، تنها به فکر منافع شخصی و قدرت‌طلبی بودند. این افراد، با کوتاهی‌ها و خیانت‌هایشان، نقش بزرگی در نابودی امیدها و آرزوهای مردم کشور ایفا کردند.

تاریخ افغانستان و نسل‌های آینده هرگز خیانت‌های امریکا، دولت‌های دست‌نشانده و رهبران بی‌کفایت سیاسی را فراموش نخواهند کرد. ادعای بلینکن مبنی بر دستاورد بودن خروج نیروهای امریکایی، توهینی آشکار به مردم افغانستان و تمامی قربانیانی است که در این دو دهه برای آرمان‌های آزادی و صلح جان خود را از دست دادند.

امریکا نه تنها نتوانست اهداف ادعایی خود را در افغانستان محقق کند، بلکه با سیاست‌های اشتباه و اقدامات خودخواهانه‌اش، این کشور را در وضعیت بحرانی‌تر رها کرد. این خیانت تاریخی هرگز از یادها نخواهد رفت و باید درسی عبرت‌آموز برای تمامی کشورها و مردم جهان باشد.

نویسنده: م. کهریزنوی

Facebook
Twitter
WhatsApp
Telegram
Email
مطالب مرتبط