دانشجویان نخبه کشور و عدم بستر لازم برای شکوفایی استعدادها

دانشجویان نخبه کشور و عدم بستر لازم برای شکوفایی استعدادها

مسعود میرزایی شهرابی، در آیین ورودی دانشجویان جدید بین‌المللی دانشگاه فردوسی مشهد، از نخبگی و هوش بالای دانشجویان افغانستانی سخن گفت و بر ضرورت افزایش حضور آنان در این دانشگاه تأکید کرد. او بر این باور است که اگر کشورهای منطقه با یکدیگر همکاری کنند، پیشرفت جمعی حاصل خواهد شد و همه از آن سود خواهند برد. اما این آرمان تا چه حد با واقعیت‌های موجود در افغانستان همخوانی دارد؟ آیا دانشجویان افغانستانی می‌توانند در شرایط فعلی کشورشان، نیروی محرکه‌ای برای توسعه و پیشرفت باشند؟

دانشجویان افغانستانی، به‌ویژه آن‌هایی که در دانشگاه‌های معتبر ایران و سایر کشورهای منطقه تحصیل می‌کنند، بی‌تردید از نخبگان علمی و فکری جامعه خود هستند. این افراد با پشت سر گذاشتن چالش‌های فراوان، به سطحی از علم و دانش رسیده‌اند که می‌توانند نقش‌آفرینان اصلی توسعه کشورشان باشند. اما آیا افغانستان در حال حاضر بستر لازم را برای بازگشت و فعالیت این نخبگان فراهم کرده است؟

با روی کار آمدن طالبان و اعمال محدودیت‌های گسترده، به‌ویژه علیه زنان و جوانان تحصیل‌کرده، چشم‌انداز روشنی برای توسعه علمی، اقتصادی و اجتماعی در افغانستان وجود ندارد. نهادهای آموزشی و دانشگاهی، که باید محور تولید علم و تربیت نیروی انسانی متخصص باشند، به دلیل سیاست‌های محدودکننده طالبان، از کارکرد اصلی خود فاصله گرفته‌اند. بسیاری از اساتید و نخبگان علمی یا به مهاجرت اجباری تن داده‌اند یا به حاشیه رانده شده‌اند.

از سوی دیگر، زیرساخت‌های اقتصادی و صنعتی افغانستان نیز به‌شدت آسیب‌دیده و فاقد ظرفیت لازم برای جذب و بهره‌برداری از دانشجویان بازگشته است. حوزه‌هایی مانند معدن و کشاورزی که رئیس دانشگاه فردوسی مشهد به آن‌ها اشاره کرد، نیازمند سرمایه‌گذاری‌های کلان، فناوری پیشرفته و مدیریت علمی هستند. اما طالبان تاکنون در تأمین زیرساخت‌های لازم برای این حوزه‌ها ناکام بوده‌اند. عدم ثبات سیاسی و امنیتی، نبود سرمایه‌گذاری خارجی، و فساد ساختاری از جمله موانع جدی بر سر راه توسعه اقتصادی کشور هستند.

در چنین شرایطی، بسیاری از دانشجویان افغانستانی پس از فارغ‌التحصیلی، به‌جای بازگشت به کشور و مشارکت در بازسازی آن، ترجیح می‌دهند در کشورهای میزبان یا سایر نقاط جهان به دنبال فرصت‌های شغلی و زندگی بهتر باشند. مهاجرت نخبگان یکی از بزرگ‌ترین تهدیدات برای آینده افغانستان است. این روند، کشور را از سرمایه انسانی ارزشمند خود محروم می‌کند و به تداوم وضعیت بحرانی آن دامن می‌زند.

اما آیا می‌توان امیدی به تغییر داشت؟ بدون شک، ظرفیت‌های انسانی و طبیعی افغانستان، در صورت ایجاد ثبات سیاسی و بهبود شرایط اجتماعی، می‌تواند زمینه‌ساز تحولی بزرگ در کشور شود. اگر حاکمیت طالبان بتواند به جای محدودیت‌ها، سیاست‌های فراگیر و مبتنی بر علم و دانش را اتخاذ کند و تعامل سازنده‌ای با جهان داشته باشد، بسیاری از این دانشجویان می‌توانند به کشور خود بازگردند و در مسیر توسعه آن نقش‌آفرین باشند.

دانشجویان افغانستانی که در دانشگاه‌های منطقه تحصیل می‌کنند، به‌رغم تمام استعدادها و توانایی‌هایشان، در برزخی میان بازگشت به وطن و ماندن در مهاجرت قرار دارند. آینده افغانستان نه در گِرو منابع طبیعی آن، بلکه در دست همین نخبگان علمی و جوانانی است که اگر فرصتی برای شکوفایی بیابند، می‌توانند مسیر توسعه و پیشرفت کشورشان را هموار کنند. اما این فرصت، نیازمند تغییری اساسی در ساختارهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی افغانستان است؛ تغییری که تا تحقق آن، راهی دشوار و طولانی در پیش است.

Facebook
Twitter
WhatsApp
Telegram
Email
مطالب مرتبط