دانش، گناه نیست؛ جهل، سیاست نیست

طالبان 11 انستیتوت علوم صحی را صرفاً به دلیل آموزش کمک‌های اولیه به دختران و زنان بسته‌اند.
دانش، گناه نیست؛ جهل، سیاست نیست

در حالی که زخم‌های عمیق محرومیت آموزشی هنوز بر پیکر جامعه ما تازه است، گزارش‌هایی که اخیراً از کابل منتشر شده‌اند، بار دیگر قلب هر انسان آزاده‌ای را به درد می‌آورند:

طالبان ۱۱ انستیتوت علوم صحی را صرفاً به دلیل آموزش کمک‌های اولیه به دختران و زنان بسته‌اند.

بیایید صریح و بی‌پرده بگوییم: بستن دروازه‌های دانش، آن هم به روی دخترانی که قصد داشتند روزی نجات‌بخش جان بیماران این سرزمین باشند، نه تنها بی‌خردانه و غیرمنطقی است، بلکه در تعارض مستقیم با وجدان انسانی، تعالیم دین اسلام، و اصول بنیادین حقوق بشر قرار دارد. آموزش کمک‌های اولیه، ابتدایی‌ترین دانشی که می‌تواند جان مادری، خواهری یا کودکی را در لحظه‌ای بحرانی نجات دهد، چگونه می‌تواند تهدید باشد، مگر برای کسانی که از آگاهی می‌هراسند و با نور دانش سرِ ستیز دارند؟

از نظر دینی نیز این تصمیم طالبان، نه‌تنها ریشه در قرآن و سنت ندارد، بلکه آشکارا در تضاد با اصول اسلامی قرار دارد. مگر نه این‌که پیامبر اسلام (ص) فرمود:

پس بر چه مبنایی، با کدام منطق شرعی، طالبان علم‌آموزی را تنها برای نیمی از جامعه «حرام» اعلام کرده‌اند؟ و سؤال بزرگ‌تر اینکه، اگر زنان و دختران شما، رهبران طالبان، روزی نیازمند درمان باشند، آیا ترجیح می‌دهید توسط مردان معاینه و درمان شوند و سوزن زده شوند یا پزشکان زن؟ آیا با وجدان، غیرت و شریعت‌تان سازگار است که بدن زنان‌تان به ناچار در برابر مردان نامحرم قرار گیرد، فقط به این دلیل که زمانی دخترانی را از تحصیل در علوم صحی منع کرده‌اید؟

بیشتر بخوانید:  وزیر خارجه اندونزیا: سازمان همکاری اسلامی تعامل با افغانستان را ادامه دهد

از زاویه انسانی و اجتماعی، این رویکرد زن‌ستیزانه فقط محروم‌کردن دختران از کلاس و کتاب نیست؛ این یعنی بریدن ریشه‌های توسعه، خاموش کردن چراغ‌های امید، و دفن‌کردن آینده نسلی که می‌توانست ستون‌های پیشرفت این کشور بحران‌زده را بسازد.

از سال ۱۴۰۰ تا امروز، هزاران دختر با آرزوهای پزشکی، حقوق، مهندسی و ادبیات، از دانشگاه‌ها اخراج شده‌اند. دخترانی بودند که فقط چند واحد مانده بود تا فارغ‌التحصیل شوند، برخی پایان‌نامه‌شان را نوشته بودند، حتی دفاع کرده بودند، اما دروازه‌های دانشگاه بسته شد و درهای آینده به روی‌شان قفل شد. امروز، آنان در خانه‌اند؛ با مدرکی که هرگز دریافت نکردند، با رؤیایی که در آستانه شکوفایی پرپر شد، و با روحی که میان بی‌عدالتی و ناامیدی گرفتار مانده است.

ما امروز در کشوری زندگی می‌کنیم که نه تنها زنان از حقوق اولیه انسانی‌شان، بلکه از حقوق بدیهی دینی و مدنی‌شان نیز محروم شده‌اند. در این سرزمین، دختر بودن جرم شده و دانستن گناه. اما این رویکرد، نه نشانه قدرت، که نشانه ضعف و ترس است. ترس از دانایی، ترس از استقلال فکری، ترس از زنان آگاه.

از لحاظ اقتصادی نیز، چنین تصمیماتی فاجعه‌بارند. محروم‌کردن نیمی از جمعیت کشور از مشارکت در توسعه و خدمات، به‌ویژه در حوزه‌هایی چون بهداشت و درمان، موجب کاهش کیفیت زندگی و افزایش وابستگی می‌شود. کشور ما اکنون بیش از هر زمان دیگری به پزشکان، پرستاران و نیروی متخصص نیاز دارد. محروم‌کردن دختران از تحصیل در این حوزه‌ها، تنها بحران بهداشت و سلامت را تعمیق خواهد کرد و نسل‌های آینده را نیز متضرر خواهد ساخت.

بیشتر بخوانید:  طالبان در دوراهی: حمایت از تروریسم یا تأمین امنیت مردم افغانستان؟

حکام فعلی کشور! اگر دلسوز این خاک و مردم‌اید، دست از این لجاجت بردارید. اجازه دهید دختران ما بیاموزند، بسازند، درمان کنند و آینده را روشن کنند. علم و دانش، دشمن شما نیست. جهل است که وطن را نابود می‌کند؛ و شما، دانسته یا نادانسته، جهل را نهادینه می‌کنید.

طالبان اگر واقعاً به خیر این ملت می‌اندیشند، باید در تصمیمات خود بازنگری عمیق کنند. آنچه امروز با سهل‌انگاری و تعصب از بین می‌برید، بازسازی‌اش دهه‌ها زمان خواهد برد. بستن ۱۱ انستیتوت صحی به جرم آموزش کمک‌های اولیه به زنان، لکه ننگی است بر پیشانی سیاست‌هایی که هیچ ربطی به دیانت ندارند. زنان افغانستان، نیمی از پیکره این ملت‌اند؛ و هیچ ملتی، با نادیده‌گرفتن نیمی از وجودش، زنده نمی‌ماند.

آینده کشور در گرو دانایی است؛ دانایی دختران، پسران، مردان و زنان. محروم‌کردن دختران از آموزش، نه سیاست است، نه تدبیر. این، تنها آپارتاید جنسی است؛ ظلمی تاریخی که روزی در دادگاه وجدان جهانی پاسخ خواهد خواست.

بیایید پیش از آن‌که دیر شود، در برابر جهل بایستیم و به آینده‌ای روشن ایمان بیاوریم. وگرنه، فرزندان ما روزی از ما خواهند پرسید:

Facebook
Twitter
WhatsApp
Telegram
Email
اړونده منځپانګه