اما این اعتراف آشکار به ناتوانی در کنترل آسمان کشور، پرده از واقعیتی تلخ برمیدارد که سالهاست بر امنیت ملی افغانستان سایه افکنده است. سخنان وزیر طالبان که امروز سهشنبه، ۲۷ عقرب در جریان افتتاح پروژهای در شورابک قندهار بیان شد، نه تنها نشان از ضعف ساختاری در عرصه دفاع هوایی دارد، بلکه گواه تداوم بحرانی است که ریشه در دهههای جنگ و فروپاشی زیرساختهای نظامی کشور دارد.
پس از استیلای دوباره طالبان در سال ۱۴۰۰، آسمان افغانستان به منطقهای بیصاحب و خلوت تبدیل شده است. پرواز هواپیماهای بدون سرنشین امریکایی بر فراز کابل، بمباران مناطق مرزی توسط جنگندههای پاکستانی در ولایتهای کابل، کنر و پکتیکا و همچنین حضور مکرر پهپادهای ناشناس، همگی نشانگر این حقیقت انکارناپذیرند که افغانستان فاقد حداقل ظرفیت دفاع هوایی برای حفظ حاکمیت خویش است. این وضعیت نه تنها اصل استقلال و تمامیت ارضی کشور را زیر سوال میبرد، بلکه آسیبپذیری راهبردی افغانستان را در برابر تهدیدات منطقهای و فرامنطقهای به نمایش میگذارد.
در عصر حاضر، حاکمیت سرزمینی محدود به کنترل خاک و مرزهای زمینی نیست؛ فضای هوایی بخش جداییناپذیر از حاکمیت ملی محسوب میشود. نقض مکرر حریم هوایی افغانستان بدون هیچ واکنش موثر، نشان میدهد که این کشور در معادلات قدرت منطقهای به بازیگری منفعل و بیدفاع تنزل یافته است. این آسیبپذیری فرصتی برای برخی قدرتهای متخاصم فراهم آورده تا در هر زمان مطلوب، اهداف نظامی و اطلاعاتی خود را بدون هیچ هزینهای دنبال کنند.
تاریخ معاصر افغانستان گواه روزگاری است که این کشور از توان قابل ملاحظهای در دفاع هوایی برخوردار بود. نیروی هوایی افغانستان در دهههای پیش از جنگهای داخلی، مجهز به جنگندههای مدرن و سامانههای پدافند هوایی، جزو نیروهای فعال منطقهای محسوب میشد. اما چهار دهه جنگ، این زیرساختها را به کلی ویران کرد و امروز افغانستان در نقطهای قرار دارد که حتی شناسایی و رصد هواپیماهای متجاوز نیز برایش دشوار است.
از سوی هم، بازسازی توان دفاع هوایی افغانستان نیازمند اقدامات بنیادین و هزینهبر است. فقدان جنگندههای نسل جدید، نبود سامانههای موشکی زمینبههوا، ناکارآمدی رادارهای رصد و هشداردهنده، و مهمتر از همه، غیاب اراده سیاسی و حاکمیت مقتدر، این خلأ را عمیقتر ساخته است. طالبان با وجود کنترل زمینی بر کشور، فاقد ظرفیت مالی، فنی و دیپلماتیک برای تأمین این نیازهای حیاتی هستند.
اعتراف وزیر طالبان به این ناتوانی، هرچند گامی به سوی شفافیت تلقی میشود، اما در غیاب برنامهای عملیاتی و حمایت بینالمللی، صرفاً اعترافی بیپیامد خواهد ماند. تا زمانی که افغانستان به یک حکومت مشروع و بینالمللی شناخته شده دست نیابد و منابع لازم برای بازسازی زیرساختهای دفاعی را تأمین نکند، آسمان کشور همچنان میدانی خلوت برای تعرضات خواهد بود.




