خطر عادی‌انگاری وضع موجود؛ تهدید خاموش علیه آینده افغانستان

جهان اگر امروز نخواهد یا نتواند تغییری در مسیر افغانستان ایجاد کند، فردا ناگزیر خواهد بود با پیامدهای ناگوار آن مواجه شود؛ از موج جدید مهاجرت و رادیکالیسم گرفته تا بی‌ثباتی‌های منطقه‌ای. بنابراین، اصل بحث بنت درباره ضرورت آغاز یک روند سیاسی تازه، تنها یک خواسته حقوق‌بشری نیست؛ بلکه تلاشی است برای جلوگیری از فاجعه‌ای وسیع‌تر.
خطر عادی‌انگاری وضع موجود؛ تهدید خاموش علیه آینده افغانستان

ریچارد بنت، گزارش‌گر ویژه سازمان ملل متحد در امور حقوق بشر برای افغانستان، در نشست دیدبان حقوق بشر سازمان ملل هشدار داد که وضعیت کنونی افغانستان نباید به‌عنوان یک امر دائمی پذیرفته شود. او تأکید کرد که حاکمیت طالبان همیشگی نیست و بحران جاری در کشور را نه فقط داخلی، بلکه جنایت علیه بشریت توصیف کرد. بنت خواستار واکنش جدی جهانی و آغاز یک روند سیاسی شد که احترام به حقوق بشر را تضمین کند. وی همچنین همه کشورها و نهادهای بین‌المللی را در قبال وضعیت افغانستان مسئول دانست.

سخنان تازه‌ی ریچارد بنت بیش از آن‌که صرفاً هشدار حقوق‌بشری باشد، هشداری است علیه یک روند خطرناک: “عادی‌سازی اقتدارگرایی در افغانستان” جهانی که به بحران‌ها عادت می‌کند، پیش از آن‌که به آن‌ها پایان دهد، آن‌ها را به رسمیت می‌شناسد. اکنون ترس واقعی نه صرفاً از سرکوب، بلکه از سکوت جهان است؛ سکوتی که به‌مرور بدل به پذیرش و سپس همکاری می‌شود.

بنت به‌درستی بر یک نکته کلیدی دست گذاشته است: «تاریخ افغانستان ثابت کرده که هیچ قدرتی در آن ابدی نیست.» این جمله در ظاهر ساده، اما در واقع حاوی یک حقیقت تاریخی و سیاسی عمیق است. هیچ حاکمیتی در افغانستان بدون پشتوانه مردمی، مشروعیت درونی، و توازن منطقه‌ای پایدار نمانده است. از داوود خان تا طالبان، از کمونیست‌ها تا جمهوری‌خواهان، همگی دیر یا زود با موج تغییرات ساختاری مواجه شده‌اند. اگر طالبان امروز خود را تثبیت‌شده می‌پندارند، بیشتر ناشی از خلأ جایگزینی و سکوت بیرونی است تا مشروعیت واقعی.

تحلیل ریشه‌ای وضعیت فعلی نشان می‌دهد که ساختار کنونی نه‌تنها ناپایدار بلکه خودویران‌گر است. سرکوب زنان، حذف مخالفان، سیاست حذف قومی و عقیدتی، و قطع رابطه با جامعه جهانی، به‌مثابه چاشنی‌های انفجار دیرهنگام‌اند. طالبان در حال ساختن دولتی هستند که بر اساس منطق حذف شکل گرفته، نه شمول و مصالحه. چنین ساختاری اگر هم در کوتاه‌مدت با زور دوام آورد، در بلندمدت حتماً یا فرومی‌پاشد یا متحول می‌شود.

اما مسئله فقط به درون افغانستان محدود نیست. هشدار بنت یک دعوت است؛ دعوت به بازاندیشی در مسئولیت جامعه جهانی. آن‌چه امروز در افغانستان رخ می‌دهد، تنها نتیجه عقب‌نشینی آمریکا یا شکست جمهوریت نیست؛ بلکه محصول چنددهه بی‌برنامگی، نگاه ابزاری و بعضاً معامله‌گرانه جهان با افغانستان است. سخن بنت مبنی بر این‌که مسئولیت این وضعیت فقط بر دوش غرب نیست، به‌خوبی گویای آن است که نه‌تنها غرب بلکه کشورهای منطقه و حتی نهادهای بین‌المللی نیز در این بی‌ثباتی مزمن سهم دارند.

جهان اگر امروز نخواهد یا نتواند تغییری در مسیر افغانستان ایجاد کند، فردا ناگزیر خواهد بود با پیامدهای ناگوار آن مواجه شود؛ از موج جدید مهاجرت و رادیکالیسم گرفته تا بی‌ثباتی‌های منطقه‌ای. بنابراین، اصل بحث بنت درباره ضرورت آغاز یک روند سیاسی تازه، تنها یک خواسته حقوق‌بشری نیست؛ بلکه تلاشی است برای جلوگیری از فاجعه‌ای وسیع‌تر.

در مجموع مهم‌ترین خطر در افغانستان امروز، نه فقط خشونت مستقیم، بلکه نرمال‌سازی وضع موجود است. نظام حاکم می‌خواهد که هم مردم و هم جهان به این شرایط عادت کنند. و این، دقیقاً همان چیزی است که باید در برابرش ایستاد.

Facebook
Twitter
WhatsApp
Telegram
Email
مطالب مرتبط