این نهاد تأکید دارد که این بحران نه تنها سلامت و ایمنی کودکان را به مخاطره میاندازد، بلکه پایههای اقتصادی وابسته به زراعت را متزلزل میسازد.
یونیسف امروز دوشنبه، ۱ جدی اعلام کرده که برای مقابله با آثار این پدیده، کمکهای نقدی به حدود سه هزار خانواده در ولایت تخار توزیع شده، با همکاری صندوق اضطراری سازمان ملل در ماه جون سال جاری. این اقدام، هرچند موقت، نشاندهنده عمق بحران و نیاز به حمایتهای فوری است.
افغانستان بیش از چهار سال است که در چنگال خشکسالی شدید ناشی از تغییرات اقلیمی گرفتار آمده، پدیدهای که منابع آبی را به شدت کاهش داده و دسترسی به غذا را محدود کرده است. سازمان ملل بارها نسبت به پیامدهای این بحران هشدار داده و خواستار کمکهای بینالمللی برای مقابله با آن شده، در حالی که اداره ملی حفاظت محیط زیست افغانستان زیر اداره طالبان، نیاز به ۲۲ میلیارد دالر برای مبارزه با این معضل را مطرح میکند.
بر اساس گزارشهای اخیر یونیسف در نوامبر ۲۰۲۵، بیش از نیمی از منابع آبی در ولایات خشکسالیزده خشک شده و هشت نفر از هر ده افغان به آب آلوده دسترسی دارند. همچنین، برنامه توسعه سازمان ملل تخمین میزند که تغییرات آب و هوایی سالانه بیش از ۲۰۰ هزار شهروند را متأثر میکند.
در حالی که خشکسالی به عنوان یک بحران خاموش عمل میکند، تضادهای آشکاری در وضعیت افغانستان وجود دارد؛ از یک سو، بازگشت بیش از ۲.۶ میلیون پناهنده در سال ۲۰۲۵ فشار بر منابع محدود را افزایش میدهد، و از سوی دیگر، بحرانهای موازی مانند بیکاری، فقر و انزوای بینالمللی، جامعه را در چرخهای از آسیبپذیری فرو میبرد. این تناقضات، جایی که طبیعت و سیاست دست در دست هم میدهند، افغانستان را به لبه پرتگاه میرسانند.
در مقایسه با سایر کشورهای درگیر تغییرات اقلیمی، افغانستان با آسیبپذیری بالا و وابستگی شدید به زراعت، بیشتر از همسایگان خود مانند پاکستان رنج میبرد، کشوری که سیستمهای آبیاری پیشرفتهتر مانع از بحرانهای مشابه شده است.
گزارشها حاکی از آن است که عدم توجه به خشکسالی، مهاجرتهای داخلی گسترده را تشدید کرده و تراکم جمعیت در شهرها را افزایش میدهد، شهرهایی که خود فاقد برنامهریزی بلندمدت هستند و با تهدیدات زیرساختی روبرو میباشند. این مهاجرتها نه تنها تعادل اجتماعی را برهم میزنند، بلکه به بیثباتی اقتصادی دامن میزنند.
علاوه بر این، اقتصاد زراعتی افغانستان که بیش از نیمی از نیروی کار را در بر میگیرد، در معرض نابودی قرار دارد؛ بدون سرمایهگذاری فوری و بلندمدت در این زمینه، چرخه فقر و گرسنگی ادامه خواهد یافت و کودکان، به عنوان آسیبپذیرترین گروه، بیشترین بها را خواهند پرداخت.
چشمانداز آینده افغانستان در مواجهه با این بحران، نیازمند نگاهی راهبردی و جامع است؛ اتخاذ تدابیر فوری مانند توزیع کمکهای بشردوستانه و بلندمدت همچون سرمایهگذاری در زیرساختهای آبی و آموزشهای اقلیمی، میتواند کشور را از فروپاشی نجات دهد. در غیر این صورت، ترکیب خشکسالی با بحرانهای سیاسی-اقتصادی، به ایجاد چرخهای از بیثباتی منجر خواهد شد که نسلهای آینده را نیز درگیر خواهد کرد.



