منابع رسمی طالبان اما گفتهاند در این انفجار ۳ تن کشته و ۱۲ دیگر زخمی شده اند؛ آماری خیلی کمتر از آنچه که رسانههای آزاد به نقل از منابع صحی و محلی در قندهار گزارش دادهاند.
گفته میشود این انفجار عمدتا آن عده نیروهای طالبان را هدف قرار داده که برای گرفتن معاششان به بانک مراجعه کرده بودند. منابع میافزایند که شماری از غیرنظامیان نیز جزو قربانیان این حمله بودهاند.
به تازگی گروه تروریستی داعش مسئولیت این حمله را به عهده گرفته و گفته که اعضای طالبان را در آن هدف قرار دادهاند.
حمله قندهار در دومین روز سال نو و آن هم در شهری که به عنوان مرکز اقتدار طالبان شناخته میشود و رهبر این گروه در آن مستقر است، ظاهرا حامل پیامهای گوناگون برای حاکمیت این گروه میتواند باشد.
این حمله درحالی رخ میدهد که مقامات طالبان پس از تسلط دوباره بر افغانستان در آغازین روزهای حکومتداریشان از ختم دوران جنگ و ناامنی سخن گفته و وعده سپردند که امنیت سراسری را در کشور تامین خواهند کرد.
طی بیش از دو و نیم سالی که از عمر طالبان میگذرد افغانستان اما شاهد گسترش دامنه ناامنی در ابعاد گوناگون آن بوده است؛ از افزایش جرایم جنایی گرفته تا موج حملات انتحاری و انفجارها که هرازگاهی از هموطنان قربانی گرفته است.
طالبان و معمای امنیت افغانستان
حمله مرگبار دیروز در قندهار بار دیگر این پرسش را در اذهان عمومی ایجاد خواهد کرد که آیا طالبان با آن همه شعارهایی که سر دادند، آیا در میدان عمل قادر به حل معمای امنیتی افغانستان خواهند شد یا این بحران کماکان ادامه خواهد یافت!
گزارشها حاکی از آن است که از زمان تسلط دوباره طالبان بر افغانستان تاکنون حدود ۳۸۰۰ نفر غیرنظامی در حملات انتحاری و انفجارها که بیشتر آن از سوی داعش انجام شده، جان باختهاند.
البته پیش از روی کار آمدن دوباره طالبان هم افغانستان با آمار بلند قربانیان جنگ، طی دو دهه اخیر در صدر فهرست کشورهای ناامن قرار داشت و تقریبا همهساله شاهد ۲۰ الی ۴۰ هزار نفر تلفات بوده است.
با این حال، میتوان گفت که مسئله ناامنی در افغانستان معضلی نیست که تنها دامن حکومت فعلی طالبان را گرفته باشد، بلکه در بیش از نیم قرن اخیر هر حکومتی کم و بیش با این پدیده مواجه بوده است.
واقعیت این است که یکی از دلایل اصلی سقوط وعدم استقرار حکومتهای گذشته هم ناکامی آنها در تامین امنیت عمومی بوده است؛ آنچنان که ضعف حکومت مرکزی کابل در این راستا، موج نارضایتیهای مردمی را به دنبال میداشت و میان حکومت و مردم فاصله عمیق ایجاد میکرد.
براساس یک اصل کلی، حکومتها در هر جامعهای مسئول تامین امنیت کشور و شهروندان است و اگر حکومتی در تامین این اصل مهم ناکام باشد یعنی که فلسفه وجودی آن زیر سوال رفته است.
با توجه به سوابق امنیتی افغانستان، به نظر میرسد اگر این بار حکومت سرپرست طالبان هم نتواند در تامین امنیت موفقیت و درخشش داشته باشند روز به روز با نارضایتی مردمی مواجه خواهد شد که این میتواند دوام حکومت آنان را در درازمدت به چالش بکشد.