حمله اخیر اسرائیل به خاک قطر را میتوان نقطه عطفی در معادلات امنیتی خلیج فارس دانست. قطر طی دو دهه گذشته میلیاردها دالر برای تقویت روابط خود با ایالات متحده هزینه کرده است: از سرمایهگذاری در پروژههای اقتصادی بزرگ در واشنگتن و خرید گسترده هواپیماهای بوئینگ گرفته تا میزبانی از بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا در منطقه و پرداخت هزینههای نگهداری و توسعه آن. دوحه حتی پس از خروج آمریکا از افغانستان، حافظ منافع دیپلماتیک واشنگتن شد و نقش بیبدیل میانجیگر را در بحرانهای منطقهای ایفا کرد.
اما حمله هوایی اسرائیل به دوحه نشان داد که تمام این هزینههای گزاف و همکاریهای استراتژیک، در لحظه بحران، مانع نقض حاکمیت ملی قطر نمیشود. اسرائیل، که خود یکی از متحدان نزدیک آمریکا است، بدون هیچ ملاحظهای به خاک کشوری حمله کرد که در واقع یکی از ستونهای سیاست منطقهای واشنگتن محسوب میشود. این رویداد پیام روشنی برای دولتهای عربی دارد: وابستگی کامل به ایالات متحده نهتنها امنیت نمیآورد، بلکه در شرایط حساس، شما را در برابر تجاوز دشمنان بیدفاع میگذارد.
این رخداد باید زنگ بیدارباشی برای جهان عرب باشد. در حالی که قطر مجهز به سامانههای پدافندی پیشرفته و میزبان پایگاههای آمریکایی است، باز هم نتوانست از تجاوز مصون بماند. این واقعیت نشان میدهد که امنیت منطقه را نمیتوان از بیرون خرید یا به قدرتهای خارجی واگذار کرد.
کشورهای عربی و اسلامی باید درک کنند که سیاستهای سادهانگارانه در قبال حمایت ایالات متحده و مماشات در برابر تجاوزات اسرائیل، نتیجهای جز تکرار این سناریو ندارد. تنها راه تضمین امنیت پایدار، ایجاد قدرت بومی دفاعی، استقلال راهبردی و شکلدهی یک جبهه متحد اسلامی است که بتواند در برابر تجاوزهای آشکار رژیم صهیونیستی بایستد.
حمله به قطر را میتوان هشداری جدی دانست: اگر امروز قطر هدف قرار گرفته، فردا ممکن است نوبت دیگر کشورهای منطقه باشد. زمان آن فرا رسیده که امت اسلامی از خواب غفلت بیدار شود و امنیت جمعی منطقه را بر پایه اتحاد و توانمندی خود بنا کند، نه بر پایه وعدههای قدرتهای خارجی که بارها نشان دادهاند در لحظه حساس پشت متحدان خود را خالی میکنند.