حج؛ سفر به درون یا نمایش بیرونی؟

حج باید منشأ دگرگونی باطنی، پالایش اخلاقی و احیای فطرت انسانی باشد.حاجی‌ای که از حج بازمی‌گردد، باید دوری از گناه، نرم‌خویی، انصاف، فروتنی، صداقت، و سعه صدر را تمرین کرده باشد
حج؛ سفر به درون یا نمایش بیرونی؟

در نگاهی تحلیلی به گزارش حضور حجاج افغانستان در مراسم حج، فرصت مغتنمی فراهم می‌شود برای پرداختن به چند لایه مهم اجتماعی، دینی، اقتصادی و اخلاقی در بستر جامعه کشور.فریضه حج، ستون پنجم اسلام، آیینی است که هم بُعد عبادی دارد و هم ظرفیت اجتماعی عظیمی در خود نهفته است. حضور ۳۰ هزار افغانستانی در حج امسال، در کنار انبوهی از آداب فرهنگی و رسوم سنتی، گرچه تصویری زیبا از پیوند دین و جامعه ارائه می‌دهد، اما همزمان فرصت بازنگری در مفاهیم بنیادینی همچون تحول اخلاقی، مسئولیت اجتماعی، عدالت اقتصادی و حکومت ‌داری مبتنی بر دین را نیز فراهم می‌کند. به‌ویژه در شرایطی که افغانستان زیر سایه حکومتی است که با نام دین، گاهی خشونت و تبعیض را اعمال می‌کند، ضروری است که معنا و پیام حج فراتر از ظاهر مناسک آن تبیین شود. طبق گزارش رسانه ها، بیش از ۶۰ هزار شهروند کشور برای ادای حج ثبت‌نام کرده‌اند که نیمی از آنان موفق به سفر شده‌اند. این رقم به‌وضوح نشان می‌دهد که ده‌ها هزار خانواده، در شرایطی که کشور از فقر مزمن، بیکاری، ناامنی غذایی و بحران‌های بهداشتی رنج می‌برد، توانایی پرداخت بیش از ۳۸۰۰ دالر برای سفر حج را داشته‌اند. این مسئله سؤالی اخلاقی و اجتماعی مطرح می‌کند: آیا در شرایطی که همسایه های اطراف منزل ما و هموطنان ما در رنج‌اند، اولویت با سفر است یا با احسان و مواسات؟اسلام در کنار شعائر عبادی، مسئولیت اجتماعی را نیز ارزش‌گذاری کرده است. آیا آن ۳۰ هزار نفری که از حج بازماندند، نمی‌توانستند با همان سرمایه، در مناطق محروم مکاتب بسازند، دارو تهیه کنند، برای یتیمان سرپناه فراهم کنند یا فقرای اطراف خود را در خوراک و پوشاک یاری دهند؟ این همان پرسش فقه اخلاقی است که میان «مستحب عبادی» و «واجب اجتماعی» تمایز قائل می‌شود.سؤال اساسی‌تر این است که حج باید چه تأثیری در انسان بگذارد؟ آیا صرف رفتن به مکه، طواف و سعی و پوشیدن لباس احرام، نشانه کمال ایمان است؟ پیامبر اسلام (ص) فرمود: «من حجّ فلم یرفث ولم یفسق رجع کیوم ولدته أمه»؛ یعنی کسی که حج کند و از گناه و فحش دوری کند، چون روزی که زاده شده بازمی‌گردد. این حدیث تأکید می‌کند که حج باید منشأ دگرگونی باطنی، پالایش اخلاقی و احیای فطرت انسانی باشد.حاجی‌ای که از حج بازمی‌گردد، باید دوری از گناه، نرم‌خویی، انصاف، فروتنی، صداقت، و سعه صدر را تمرین کرده باشد. باید در برخورد با فرودستان مهربان‌تر، در قضاوت‌ها عادل‌تر و در گفتار خویش مسئولانه‌تر شده باشد. اگر چنین نشود، حج او فقط یک سفر پرهزینه است، نه یک مکتب اخلاقی.حاکمان طالبان که امسال در مراسم حج شرکت کردند، و پیشوند امارت اسلامی را نیز برنوع حکومت خود نام گذاشته‌اند، باید بیش از هرکس دیگر آیین حج را در جان و عمل خود پیاده کنند. آنان که خود را طالبان دین می‌دانند، اگر در حکومت‌داری و مردم‌داری بر محور کرامت انسانی، عدالت، شفافیت، آزادی و مدارا رفتار نکنند، ادعای‌شان پوچ و توخالی است. آیین حج برای آنان باید معنایش این باشد که حقوق مردم را رعایت کنند، زنان را به عنوان انسان‌های کامل ببینند، شیعیان و اقلیت‌ها را محترم شمارند، و با رأفت اسلامی حکومت کنند.حج برای طالبان یک آزمون بزرگ است؛ آیا آنان بعد از ادای مناسک، حاضرند به‌جای شلاق و سانسور و تبعیض، لبخند و گفتگو و عدالت را جایگزین کنند؟ آیا حقوق رعیت، آزادی بیان، عدالت جنسیتی و حق مشارکت مردم را به رسمیت خواهند شناخت؟در جامعه‌ای مثل افغانستان که عمیقاً از آسیب‌های روانی، نابرابری‌ها و چندپارگی اجتماعی رنج می‌برد، حاجیان باید به عنوان «الگوی اخلاقی» در بازگشت ظاهر شوند. حاجی واقعی کسی است که بعد از حج، صدایش پایین‌تر، نگاهش مهربان‌تر و دستش بازتر باشد. سنت دیرین «دعای بدرقه»، «دعوت برای امامت جماعت» و «هدیه سفر» زیباست؛ اما این سنت‌ها باید با مفاهیم عمیق اخلاقی پیوند بخورند. به جای تجمل‌گرایی در بازگشت، کاش هر حاجی تعهد کند که در محله‌اش یک کار خیر انجام دهد، یک خانواده مستحق را کفالت کند یا در تربیت کودکان بی‌سرپرست سهمی بگیرد.حج، اگرچه فریضه‌ای عبادی است، اما نباید در تنگنای مناسک باقی بماند. گزارش رسانه ها از سفر حاجیان افغانستان به حج، صحنه‌ای است از پیوند فرهنگ، دین، اقتصاد و سنت؛ اما تحلیل این پدیده نشان می‌دهد که نیاز مبرمی به بازتعریف آن داریم.در جامعه‌ای که اکثریت در فقر مطلق‌اند و حکومتی خشن و تبعیض‌گرا بر مردم حکومت می‌کند، مسئولیت اجتماعی حاجیان دوچندان است. طالبان اگر داعیه دینداری دارند، باید نخست درس‌های حج را در خلق‌وخوی و سیاست خود جاری کنند. و حاجیان، به‌جای غرور از «رفتن»، باید در تواضع و خدمت و دگرگونی اخلاقی بکوشند.حج، اگر آغاز تحول نباشد، فقط یک سفر است؛ اما اگر فهمیده و زیسته شود، پلی است از مناسک به انسانیت، از ظاهر به باطن، و از خویشتن به جامعه. نویسنده: دکتر لنگرزاد

Facebook
Twitter
WhatsApp
Telegram
Email
اړونده منځپانګه