سالروز حمله عربستان و متحدان عربی- غربی به یمن در حالی فرا رسیده که این جنگ نابرابر و تحمیلی، تبعات وسیعی را بر یمن و منطقه به همراه داشته است. عربستان سعودی با حمایت کشورهای آمریکا و انگلیس و همچنین تعدادی از کشورهای عربی، سعی داشتند تا از قدرت گرفتن حوثیها در این کشور جلوگیری کنند، زیرا وجود آنان را در تعارض با منافع و موجودیت خود پنداشته و آرمانهای بزرگ آنان را ظرفیتی برای شکلگیری یک جبهه بزرگ و قوی در برابر خود میدانستند.
جنگ یمن تلفات جانی و خسارات سنگینی را به بار آورد، به نحوی که دهها هزار نفر از مردم، قربانی شده و هزاران خانه و مراکز تولیدی و اقتصادی نابود شدند؛ شبکه بهداشت و درمان با کمبود اقلام دارویی و درمانی روبهرو شد و بیماریهای گوناگونی نیز گریبانگیر ملت یمن گردید.
با این حال، آبشخور این جنگ از مبادی دیگری و باهدف مهار محور مقاومت، سرچشمه میگرفت؛ غربی ها و مخصوصا آمریکا با شکستی که گروهای تکفیری و تجزیه طلب از جبهه مقاومت خورده بودند، بیمناک از این بودند تا یمن با رشادتهای حوثیها تبدیل به ضلعی دیگر از محور مقاومت نگردد که البته فرضیه و گمان آنان درست و مطابق با واقعیت بود. امروزه جبهه یمن بخشی از محور مقاومت علیه استکبار و اشغالگری تبدیل شدهاست و بازیگری مهم در تعیین معادلات منطقه به حساب می آید. و این دستاوردی است که از ایستادگی و مقاومت، به دست آورده است.
غرب همواره تلاش دارد تا ایران را به عنوانی تهدیدی برای کشورهای عربی و اسلامی معرفی نماید تا از این فرصت، بتواند از از کشورهای عربی و کسانیکه با ایران زاویه دارند اخاذی نماید. البته باید پذیرفت که غربیها در این هدف تا حدودی دست یافتند اما مقاومت و ایستادگی ملت یمن، معادلات را به گونهای دیگر تغییر داد. غربیها اساسا به دنبال سیاست تفرقه افکنی و منافقت در جهان اسلام است و سعی میکنند تا از شکلگیری <<امت واحده>> در جهان اسلام جلوگیری نمایند.
نکته حایز اهمیت در جنگ یمن، پیروزی مبارزان پابرهنه و دستخالی است که نشان میدهد، اگر ایستادگی برای دفاع از تمامیت ارضی،منافع ملی و باورها باشد، در نهایت، پیروزی را به همراه خواهد داشت، گرچند جبهه مخالف، با ائتلاف و تجهیزات پیشرفته وارد جنگ شده باشند.
تجاوز به یمن یک پیام مهم را به سعودی ها گوشزد کرد که با تناب غربیها غرق شدن، نجاتی را به همراه نخواهد داشت و همچنین تا کشورهای اسلامی و عربی نتوانند مشکلات خود را از داخل و با گفتگو حل و فصل نکنند، ناجیان غربی هیچگاه برای آنان صلح و برادری نمیخواهند.
غربی با دامن زدن به اختلافات جزئی بین مسلمانان، تلاش دارند تا رژیم غاصب و کودککش اسراییل را توجیه کنند و با میانجیگری برای تعامل کشورهای اسلامی و عربی با اسراییل، ملت فلسطین را به حاشیه برانند لذا کشورها و ملتهای اسلامی در این خصوص هوشیار باشند.
دشمنی غربیها با اسلام و کشورهای اسلامی قدرتمند و مقتدر به عنوان یک تهدید را نمی توان نادیده گرفت، در نتیجه باید سران کشورهای اسلامی در رویکردها و سیاست های خود با آنان تجدید نظر نمایند. تاریخ به وضوح نشان داده است که دشمان اسلام از هر ابزاری برای ضربه زدن به مسلمانان استفاده کرده تا از قدرت گرفتن اسلام پیشگیری نموده و حتی استکبار جهانی برای محقق ساختن اهداف شیطانی خویش، جنگ افروزی بین امتاسلامی را هم دنبال کردهاند.
بنابر این شایسته است که کشورهای اسلامی به ظرفیتهای داخلی خود توجه نموده و در تحکیم روابط و حل اختلافات با حسننیت وارد میدان شوند. در شرایط کنونی این برادران دینی هستند که میتوانند تکیهگاه و شریک قابل اعتماد برای یکدیگر باشند نه کسانی که در باورها، فرهنگ و افکار با مسلمانان سنخیتی ندارند. انتظار می رود روند نزدیکی و تفاهم کشورهای اسلامی روبه روز بیشتر گشته و با مذاکرات و مثبت اندیشی، ریشههای اختلافات از میان برداشته شده و امتاسلامی در کنار همدیگر به سربلندی و اعتلای دین مقدس اسلام و امت اسلامی اهتمام نمایند تا اولین رهاورد این همگرایی حل و فصل موضوع یمن و پایان درگیری در این کشور اسلامی باشد.