نویسنده: دکتر لنگرزاد
درگیری ۱۲ روزه بین جمهوری اسلامی ایران و رژیم کودک کش صهیونیستی، نقطه عطفی در تاریخ نظامیگری خاورمیانه محسوب میشود. این نبرد کوتاه اما عمیق، به وضوح نشان داد که جنگ الکترونیک و برتری سایبری چگونه میتواند هیمنه به ظاهر تزلزل ناپذیر ائتلاف امریکا و اسرائیل را با چالش هایی بنیادین مواجه ساخته و معادلات امنیتی منطقه را برای همیشه دگرگون کند.
برای دهه ها، قدرت نظامی متعارف، عامل تعیین کننده در موازنه قوای منطقه ای بود. ارتش های بزرگ با تجهیزات پیشرفته، ستون فقرات قدرت را تشکیل میدادند. با این حال، ظهور جنگ الکترونیک و حوزه سایبری، این پارادایم را به کلی دگرگون کرده است. درگیری اخیر ایران و اسرائیل، به عنوان یک مطالعه موردی، عرصه ای برای نمایش این تحول انقلابی بود.
این قلم به تحلیل این واقعه میپردازد و نشان میدهد چگونه ج.ا.ایران با به کارگیری هوشمندانه ابزارهای جنگ الکترونیک، نه تنها به شگرد های «ضربات مهلک به دشمن» دست یافت، بلکه شکاف های اطلاعاتی و فناورانه عمیق در دستگاه امنیتی-نظامی رقیب را نیز عریان ساخت.
گزارشهای میدانی از درگیری اخیر نشان میدهد که جمهوری اسلامی ایران با بهره گیری موفق از فناوری جنگ الکترونیک توانست سامانههای شناسایی، ارتباطی و ناوبری رژیم صهیونیستی را به طور گسترده مختل کند. از کار افتادن تجهیزات پیشرفته اسرائیل تنها بخشی از این دستاورد بود؛ آنچه اهمیت بیشتری دارد، نفوذ و هک سامانههای پدافندی این رژیم است که طبق گزارشها، سبب شد شماری از موشکهای اسرائیلی به اهداف خودی برخورد کنند. این اتفاق نه یک ناکامی تاکتیکی کوچک، بلکه نشانهای از یک ضعف ساختاری در عمیقترین و حساسترین لایههای امنیتی اسرائیل بهشمار میرود.
در همین حال، اتکای شدید ارتش رژیم صهیونیستی به فناوریهای امریکایی، که حاصل همکاریهای راهبردی با پنتاگون است، به نقطه ضعفی جدی تبدیل شد. ناتوانی سامانه «گنبد آهنین» در برابر تهدیدات الکترونیکی و سایبری، پرسشهای مهمی را درباره کارایی واقعی این سامانه در نبردهای مدرن به میان آورده است. این وضعیت همچنین ضعف ایالات متحده در عرصه جنگ الکترونیک و ناتوانیاش در سازگاری با تهدیدات نامتقارن و نوپدید را آشکار ساخت و نشان داد که برتری فناورانه، لزوماً به معنای برتری در میدان نبرد نیست.
موفقیتهای ج.ا.ایران در این حوزه، موازنه قدرت در منطقه را بهطور محسوس دگرگون کرده است؛ زیرا این رخداد، هیمنه نظامی اسرائیل را که دههها عامل بازدارندگی و ابزار اصلی نفوذ آن در خاورمیانه بود، با چالش جدی مواجه ساخت. از دیدگاه حقوق بینالملل، اقدامات ایران را میتوان در چارچوب حق مشروع دفاع از خود در برابر تجاوزها و تحریکهای مکرر رژیم کودک کش صهیونیستی تفسیر کرد، در حالی که عملکرد اسرائیل و حامیانش در نادیده گرفتن حقوق بنیادین ملت فلسطین و تشدید درگیریها، نقض آشکار اصول حقوق بشر و قطعنامههای متعدد سازمان ملل متحد به شمار میرود.
جنگ ۱۲ روزه اخیر، یک تغییر پارادایم جدی در طبیعت درگیریهای نظامی در خاورمیانه ایجاد کرده است. این واقعه ثابت کرد که جنگ الکترونیک به عنوان یک تسلیحات راهبردی، توانایی خنثی کردن برتری های نظامی متعارف را دارد. نمایش تواناییهای ج.ا.ایران و افشای ضعفهای اطلاعاتی و الکترونیکی اسرائیل و امریکا، نه تنها موازنه قدرت در منطقه را بازتعریف کرده، بلکه بنیان های امنیت ملی رژیم صهیونیستی را با پرسش هایی بی سابقه روبرو ساخته است. این تحول، فصل جدیدی در معادلات امنیتی غرب آسیا گشوده است.