تکرار جنایت تنها پس از چند روز، اما این بار در دانمارک که دارای سوء پیشینه در زمینه توهین به مقدسات اسلامی استو پیش از این نیز بارها از در این کشور به صورت رسمی به پیامبر اسلام(ص) و قرآن کریم که از مقدسات دین اسلام به شمار میروند توهین شده است و مقامات این کشور با حمایت از اینگونه اقدامات همواره به بهانه آزادی بیان، فضای امنی برای حرمت شکنان و توهین کنندگان ایجاد کردهاند.
این در حالی است که تنها چند روز پیش از این، سوئد با دادن مجوز رسمی به فرد هتاکی که پیشتر اقدام به اعمال ناشایست نسبت به قرآن کریم کرده بود، سبب شد تا وی بار دیگر در یک مکان عمومی اقدام به توهین و بی احترامی به قرآن کریم کند.
نکته قابل توجه در این اتفاقات، حمایت مقامات صهیونیستی از این اقدامات است که گمانه ها را در خصوص اینکه رژیم صهیونیستی، کارگردان اصلی این وقایع باشد را تقویت میکند، زیرا در این رژیم در وخیمترین و بحرانیترین شرایط خویش از ابتدای آغاز به کار اشغالگرانه خود در فلسطین به سر میبرد و از یک سو تحت فشار بسیار زیاد افکار عمومی در میان شهرک نشینان قرار دارد و از سوی دیگر به شدت در مقابل قدرت مقاومت اسلامی منطقه، مستاصل و درمانده گشته است.
شاید در چنین شرایطی، مقامات اسراییلی با حمایت از اینگونه اقدامات هتاکانه نسبت به مقدسات اسلامی به نوعی در صدد انتقامجویی و تلافی شکستهایی هستند که از مقاومت اسلامی در طول سالهای گذشته متحمل شدهاند.
از سوی دیگر یکی از تکیهگاههای صهیونیستها حین مواجهه با بحران شدید داخلی حمایت بینالمللی از سوی آمریکا و کشورهای اروپایی بوده است اما اکنون اما چنین حمایتی وجود ندارد و برخی کشورهای غربی نیز تا حدی به این جمعبندی رسیدهاند که تداوم حاکمیت گنگسترهای نیمهدیوانه در تلآویو هزینههای بینالمللی بیسابقهای برای آنها خواهد داشت.
بنابراین کاملا طبیعی و قابل پیشبینی است که این رژیم اشغالگر، اکنون در پی یافتن راههایی برای مجبور کردن کشورهای غربی به از سرگیری حمایت همهجانبه خود از تلآویو باشد.
نتانیاهو به خوبی میداند جنگ بعدی نه حتی از غزه، بلکه از درون کرانه باختری و حتی عمق بیتالمقدس، بسیار نزدیک است و با حمایت ناچیزی که دولت او در جامعه بینالمللی از آن برخوردار است محتمل است چنین جنگی به سقوط دولت وی همانند آنچه پس از نبرد «سیفالقدس» رخ داد منجر شود.
به این ترتیب کاملا طبیعی است اسرائیل پشت موضوع باشد و سابقه این رژیم نیز نشان میدهد وقتی یک مساله را امنیتی بداند هیچ خط قرمزی برای خود قائل نیست لذا انتخاب سوئد به عنوان دولتی ضعیف که همواره تحت نفوذ دولتهای بزرگ غربی و جولانگاه سرویسهای اطلاعاتی آنها بوده برای این پروژه نیز کاملا طبیعی و قابل تحلیل در چارچوب سناریوی کلیتر است.
تحقق هدف نهایی رژیم مستلزم آن است که این حرکت شنیع ادامه یابد و حتی رادیکالتر شود زیرا تنها در صورت وقوع یک رویارویی مذهبی بزرگ با جهان اسلام است که غرب احتمالا آماده خواهد بود اختلافات عمیق خود با دولت نتانیاهو را موقتا کنار بگذارد و از آن در مقابل چالش بیسابقهای که گریبانش را گرفته حمایت کند.
اکنون نیز با ورود دانمارک به مساله و تکرار این جنایت در این کشور توسط گروهی افراطی، پیش بینی ها در خصوص وارد شدن بازیگران جدید به میدان محقق شد و در صورت عدم اتخاذ سیاست بازدارنده از سوی کشورهای جهان و خصوصا کشورهای اسلامی در این خصوص ممکن است، ابعاد مساله گسترش یافته و هتاکان پا را از ان نیز فراتر بگذارند زیار عملا آنان از خط قرمزها عبور کردهاند.
لذا نقش مسلمانان و کشورهای اسلامی در برخورد با این اقدامات غیرانسانی و هتاکانه، بسیار حساس و سرنوشت ساز است به گونهای که هرگونه مسامحه و کوتاه آمدن در قبال متهمان این حوادث راه را برای هتاکیهای بیشتر باز خواهد کرد و ممکن است دامنه آن تا درون کشورهای اسلامی نیز کشیده شود.
بنابراین اکنون که برخی از کشورهای اسلامی در خصوص دیپلماتهای سوئدی موضع مناسبی اتخاذ کردند و آنها را یا اخراج کردند یا سفرای جدید را نپذیرفتند، در مقابل دیپلماتهای دانمارک نیز باید چنین اقداماتی صورت بگیرد و کشورهای اسلامی بیشتری دست به اینگونه اقدامات شجاعانه بزنند، تا جاییکه دیگر کشورهای اروپایی و غربی به خود چنین اجازهای ندهند.