تنش‌های طالبان و پاکستان؛ بن‌بست دیپلماسی و بازگشت به زبان زور

آنچه در این معادله نگران‌کننده است، گزینش راه‌حل نظامی در شرایطی است که دیپلماسی هنوز ظرفیت‌های خود را از دست نداده است. تهدید به جنگ و استفاده از لحن تحقیرآمیز نه تنها مسیر گفتگو را مسدود می‌کند، بلکه بار دیگر نشان می‌دهد که پاکستان همچنان به سیاست‌های یکجانبه و زورمدارانه متوسل است.
تنش‌های طالبان و پاکستان؛ بن‌بست دیپلماسی و بازگشت به زبان زور
لینک کوتاه: https://memar.press/?p=157430
منتشر شده در 3 ساعت پیش
شماره خبر 157430
7 عقرب 1404

شکست مذاکرات استانبول میان هیئت‌ طالبان و حکومت پاکستان، فصل تازه‌ای از تنش‌های مزمن میان دو همسایه را رقم زد. آنچه در ظاهر به عنوان تلاشی برای دستیابی به آتش‌بس پایدار آغاز شده بود، با لحن تهدیدآمیز و غیردیپلماتیک وزیر دفاع پاکستان به پایان رسید؛ پایانی که نشان می‌دهد اسلام‌آباد بار دیگر به جای گفتگو، زبان تهدید را برگزیده است.

خواجه محمد آصف، وزیر دفاع پاکستان، در واکنشی بی‌سابقه اداره طالبان را به «نابودی» و «بازگشت به غارها» تهدید کرد. این بیانیه که فاقد هرگونه ملاحظات دیپلماتیک بود، نشان از عمق بحران و ناتوانی اسلام‌آباد در مدیریت مسائل امنیتی داخلی خود دارد. در حالی که پاکستان مدعی است تحریک طالبان پاکستان (تی‌تی‌پی) در افغانستان پناهگاه دارد، این ادعا نمی‌تواند پوششی برای ناکامی‌های ساختاری این کشور در تأمین امنیت داخلی باشد.

واقعیت آن است که بحران امنیتی پاکستان حاصل سیاست‌های چهار دهه اخیر این کشور است؛ سیاست‌هایی که افغانستان را به عنوان «عمق استراتژیک» و میدان رقابت با هند تلقی کرده است. پرورش و حمایت از گروه‌های شبه‌نظامی، دخالت در امور داخلی همسایگان و ابزارسازی از بحران، محور اصلی سیاست خارجی پاکستان بوده که اکنون به بومرنگی تبدیل شده و دامن خود این کشور را گرفته است.

آنچه امروز به عنوان تهدید امنیتی در پاکستان مطرح است، محصول همان سیاست‌های بحران‌آفرین گذشته است که اسلام‌آباد همواره از پذیرش مسئولیت آن طفره رفته است.

طالبان نیز در واکنش به این تهدیدها، مذاکرات استانبول را به دلیل «خواسته‌های غیرمنطقی» پاکستان ناکام خوانده و از پاسخ قاطع در برابر هرگونه تعرض سخن گفته است. این موضع‌گیری متقابل، نگرانی‌ها از تشدید درگیری‌های مرزی و از هم پاشیدن آتش‌بس شکننده فعلی را افزایش داده است. مذاکرات دوحه که با میانجیگری قطر و ترکیه به آتش‌بس منجر شده بود، قرار بود در استانبول به نتایج ملموس‌تری برسد، اما انتظارات غیرواقع‌بینانه پاکستان این فرصت را نیز تبدیل به بن‌بست کرد.

آنچه در این معادله نگران‌کننده است، گزینش راه‌حل نظامی در شرایطی است که دیپلماسی هنوز ظرفیت‌های خود را از دست نداده است. تهدید به جنگ و استفاده از لحن تحقیرآمیز نه تنها مسیر گفتگو را مسدود می‌کند، بلکه بار دیگر نشان می‌دهد که پاکستان همچنان به سیاست‌های یکجانبه و زورمدارانه متوسل است. این رویکرد نه فقط به حل بحران کمکی نمی‌کند، بلکه آتش بی‌ثباتی منطقه‌ای را دامن می‌زند.

با این وصف، بزرگ‌ترین قربانیان این سیاست‌های ماجراجویانه، مردم دو سوی مرز خواهند بود. جنگ، فقر و بی‌ثباتی را افزایش می‌دهد و راه‌حل‌های پایدار را دورتر می‌سازد. آنچه منطقه به آن نیاز دارد، گفتگوی مبتنی بر احترام متقابل و پذیرش واقعیت‌ها است؛ نه تهدید و تحقیر. پاکستان باید بپذیرد که بحران‌های امنیتی آن در درجه نخست، ناشی از سیاست‌های خود اوست و راه‌حل آن نیز در اصلاح این سیاست‌ها نهفته است، نه در تهدید همسایگان.

Facebook
Twitter
WhatsApp
Telegram
Email