تناقض طالبان در گفتار و عمل

هبت‌الله آخندزاده، رهبر طالبان در دیدار با مسوولان قول اردوهای این گروه تاکید کرد ، اگر طالبان برخلاف شریعت عمل کنند مردم افغانستان در برابر این گروه خواهند ایستاد.
پیش از این نیز مسئولان طالبان تاکید کرده بودند که به دنبال تطبیق شریعت در افغانستان هستند و در این زمینه تلاش می‌کنند، اما با وجود این تاکیدات مکرر از سوی مقامات طالبان، مبنی بر تطبیق شریعت از سوی این گروه در کشور، در بسیاری از موارد مشاهده می‌شود که نه تنها این گروه مبانی شرعی رازیر پا گذاشته‌اند بلکه حقوق اولیه انسان‌ها را نیز نادیده گرفته‌اند.
به عنوان مثال حق تحصیل و آموزش برای زنان، از جمله حقوقی است که هم مبنای شرعی دارد و هم مبنای عقلی، یعنی در تمام دنیا حق آموزش همانطور که برای مردان ثابت است برای زنان نیز ثابت است و هیچ کشوری در عالم زنان را از این حق محروم نساخته است.
طالبان اما بر خلاف مبانی دینی و انسانی، زنان را از این قاعده مستثنی نموده و حق آموزش و تحصیل را از این قشر مهم و نقش‌آفرین جامعه، سلب نموده است.
مسئله دیگری که بر خلاف شریعت و عقلانیت با آن برخورد شده است، موضوع اشتغال زنان است، زیرا در هیچ جای دین نیامده است که زنان حق کار کردن و کسب درآمد ندارند، بلکه با نگاهی به تاریخ اسلام متوجه این واقعیت می‌شویم که زنان بسیار شناخته شده‌ای از صدر اسلام تاکنون بوده‌اند که در عین پاکدامنی و عفت، مشغول به کسب و کار و فعالیت‌های اجتماعی بوده‌اند و بارزترین مثال در این خصوص حضرت ام المؤمنین خدیجه کبری سلام الله علیها است که زنی تاجر و بسیار ثروتمند بود و در عین حال به حدی عفیف و پاکدامن بود که لیاقت همسری پیامبر اسلام (ص) را کسب نمود.
پیامبر اسلام(ص) در مورد فضائل حضرت خدیجه فرموده‌اند: او اولین زنی بود که در مکه با رسول خدا نماز به جماعت خواند، اولین زنی بود که دشمن را از رسول خدا(ص) دفع می‌کرد، اولین زنی بود که تمامی اموال خود را به رسول خدا(ص) بخشید و نیز در اسلام اول زنی بود که ایمانش به حد کمال رسید.
همچنین زنان دیگری در فعالیت‌های اقتصادی صدر اسلام نقش داشته‌اند، مانند «زینب دختر جحش اسدی» که در صنایع دستی شهرت داشت و «قیلۀ انماری» تاجر بوده و در داد و ستد از پیامبر راهنمایی می‌گرفته است و «حولاء» زنی بوده که در مدینه عطاری داشته و «اسماء و آمنه» دختر عنان خواهر عثمان، آرایشگر زنان بودند و پیامبر(ص) در این شغل به آن‌ها اجازه داده بود، همچنین «شفاء» دختر عبدا… ابن عبدالشمس عدوی، کتابت می‌دانسته و به تعلیم آن می‌پرداخته است.
بنابراین به نظر می‌رسد طالبان در خصوص شریعت و تطبیق آن در جامعه دچار تناقض در عمل و گفتار شده‌اند زیرا آنان در عمل ثابت کرده‌اند که بسیاری از تصمیمات آنان نه مبنای شرعی دارد و نه مبنای عقلی.