تضاد میان شعار و واقعیت؛ جایگاه آموزش جوانان در افغانستان

افغانستان امروز، بیش از هر زمان دیگر، نیازمند فضایی است که در آن استعدادهای جوان شکوفا شود، نه سرکوب. آینده‌سازی، نیازمند تعامل با دانش، علم، تکنولوژی و حقوق انسانی است، نه صرفاً تکیه بر گذشته‌ای که ثمره‌ای جز تداوم بحران نداشته است.
تضاد میان شعار و واقعیت؛ جایگاه آموزش جوانان در افغانستان

معاون اداری ریاست‌الوزرای طالبان، در مراسم تقدیر از ۱۰ پیشتاز امتحان کانکور و مدارس دینی سال ۱۴۰۴ در کابل گفت که آینده افغانستان به تلاش جوانان وابسته است و از آنان خواست تا در بازسازی کشور نقش ایفا کنند.

وی با اشاره به تجربه‌های گذشته، تأکید کرد که انتظار برای بازسازی کشور توسط خارجی‌ها نتیجه‌ای جز ویرانی نداشته است. حنفی افزود که حکومت طالبان برای فراهم‌سازی امکانات آموزشی تلاش می‌کند تا جوانان متخصص نیازهای کشور را برآورده کنند. 

سخنان عبدالسلام حنفی از یک‌سو حامل پیام‌هایی امیدبخش برای نسل جوان افغانستان بود، اما از سوی دیگر، تضادهای آشکار میان گفته‌ها و واقعیت‌های میدانی کشور را نیز به نمایش گذاشت. حنفی با تأکید بر تلاش حکومت طالبان برای فراهم‌سازی امکانات آموزشی، جوانان را به تسلط بر علوم دینی و مدرن و خدمت به کشور فراخواند. او همچنین تصریح کرد که اتکاء به خارجی‌ها نتیجه‌ای جز ویرانی نداشته و مسیر بازسازی باید از درون کشور پی‌ریزی شود.

در این میان، نمی‌توان از واقعیت تلخ و نگران‌کننده‌ای چشم پوشید که هم‌اکنون بخش عظیمی از جمعیت جوان کشور، به‌ویژه دختران، از حق مسلم آموزش محروم‌اند. در حالی که شاگردان ممتازی چون سید موسی، رتبه نخست کانکور سال ۱۴۰۴ را کسب می‌کنند و مورد تقدیر قرار می‌گیرند، میلیون‌ها دختر با استعداد حتی از حضور در این رقابت علمی محروم‌اند. این تبعیض ساختاری، نه‌تنها یک بی‌عدالتی عمیق آموزشی و انسانی است، بلکه تهدیدی برای آینده توسعه و ثبات در افغانستان نیز محسوب می‌شود.

وضعیت اقتصادی نابسامان، بیکاری فراگیر و محدودیت‌های اجتماعی موجب شده است تا بخش زیادی از جوانان افغان، مسیر مهاجرت را انتخاب کنند. مهاجرتی که اغلب با خطرات فراوان همراه است اما در نگاه آنان، نسبت به ماندن در کشوری که چشم‌انداز روشنی ندارد، گزینه‌ای قابل قبول‌تر جلوه می‌کند. این روند، زنگ خطری جدی برای هر حکومتی است که ادعای ثبات، توسعه و خودکفایی دارد.

شایسته است کسانی که امروز در موقعیت تصمیم‌گیری در افغانستان قرار دارند، به جای تاکید صرف بر شعارهای مذهبی و تکرار تجربه‌های گذشته، به بازنگری در سیاست‌های خود بپردازند. نظامی که در آن همه اقشار جامعه از جمله زنان، اقلیت‌ها و مخالفان فکری، از حقوق برابر برخوردار نباشند، در بلندمدت نه‌تنها نمی‌تواند پایدار بماند، بلکه به تقویت جریان‌های معارض و افزایش بی‌اعتمادی اجتماعی دامن خواهد زد.

افغانستان امروز، بیش از هر زمان دیگر، نیازمند فضایی است که در آن استعدادهای جوان شکوفا شود، نه سرکوب. آینده‌سازی، نیازمند تعامل با دانش، علم، تکنولوژی و حقوق انسانی است، نه صرفاً تکیه بر گذشته‌ای که ثمره‌ای جز تداوم بحران نداشته است. به‌جای آن‌که جوانان را به مهاجرت سوق دهیم، باید ظرفیت‌های آنان را در داخل کشور به‌کار گیریم و با ایجاد نظام آموزشی فراگیر، بستر مشارکت همه‌جانبه را فراهم سازیم. تنها در چنین چارچوبی است که می‌توان به بازسازی واقعی افغانستان امیدوار بود.

Facebook
Twitter
WhatsApp
Telegram
Email
مطالب مرتبط