خلیل الرحمان حقانی سرپرست وزارت عودت مهاجرین و کاکای سراج الدین حقانی (وزیر داخله و رهبر جناح غلجاییها در درون گروه طالبان) طی یک انفجار انتحاری در دفتر کارش (وزارت عودت مهاجرین) همراه به ده نفر دیگر کشته شد.
بلافاصله گروه تکفیری ـ تروریستی داعش مسئولیت این ترور را به عهده گرفت. سخنگوی امارت اسلامی (ذبیح الله مجاهد) و وزیر خارجه (امیر خان متقی) نیز بیدرنگ انگشت اتهام را به سوی داعش نشانه رفتند.
قتل خلیل الرحمان هرگاه توسط داعش یا القاعده یا سایر شبکههای تروریستی ـ تکفیری انجام گرفته باشد، یک اقدامِ کاملاً بیهوده و بیثمر است و هیچ تأثیری بر سرنوشت و آیندۀ مردم و کشور افغانستان و نیز بر سرنوشت و موقعیت امارت طالبان نخواهد داشت؛ زیرا ترور و حذف فیزیکی یک چهره و مهره، منشأ هیچ تحول سیاسی و دگرگونی اجتماعی نخواهد شد و تغییری در اوضاع امنیتی و سیاسی کنونی به وجود نخواهد آورد. نهایتاً یک مهره و چهره حذف میشود و دیگری جای او را میگیرد.
اما چنانچه این ترور نه توسط مخالفان و دشمنان بیرونی؛ بلکه توسط جناحهای رقیب در درون گروه طالبان انجام گرفته باشد، بسیار حایز اهمیت و درخور توجه است و میتواند سرآغازِ تحولات گسترده و غیرمنتظره در سطح کشور و ساختار دورنی طالبان باشد؛ زیرا اکنون تنها روزنهی امید جهت تغییر بنبست فعلی، تشدید شکافها و اصطکاکهای درونی طالبان و تبدیل شدن آن به جنگ قدرت و تنازع بقا است.
شکافها و جناحبندیهایی که علیرغم تلاش رهبران این گروه جهت کتمان و پنهان کردن آنها، گهگاه در اظهارات مبهم و کنایهآمیز برخی از سران امارت آشکار میشود؛ چنانکه سه روز قبل از ترور وزیر عودت مهاجرین، سراج الدین حقانی وزیر داخله و رهبر جناح حقانیها طی اظهاراتِ کمسابقه در پایتخت، از انحصار قدرت و نادیده گرفتن حقوق مردم، انتقاد کرده بود که آگاهان سیاسی آن سخنان را تعریض و کنایه نسبت به ملا هیبت الله رهبر گروه طالبان دانسته بودند. سه روز بعد از آن اظهارات، خلیل الرحمان حقانی طی یک عملیات انتحاری در محل وزارت کشته شد.
اگر این گمانهزنی (که قراین و شواهدی نیز آن را تأیید میکند) واقعیت داشته باشد، باید منتظر اقدام تلافیجویانهی جناح غلجاییها (حقانیها) در برابر جناح درانیها (قندهاریها) بود و این میتواند سر آغازِ جنگ قدرت و تشدید فرایند انتقامگیری متقابل در درون طالبان باشد.
نویسنده : مسیح ارزگانی