جنرال اکرامالدین سریع، یکی از فرماندهان شناخته شده و شجاع افغانستان، پس از سالها خدمت در سنگرهای مبارزه با تروریزم، در غربت و مهاجرت هدف حمله تروریستی قرار گرفت و جان باخت. این حادثه در تهران، جایی که بسیاری از نخبگان و نظامیان افغانستانی پس از سقوط دولت پیشین پناه آوردهاند، رخ داد و نشان داد که ریشههای ناامنی و نفرت پراکنی هنوز خشک نشده است.
ترور او نه تنها ضایعهای برای خانوادهاش، بلکه جراحتی تازه بر پیکر ملت رنج دیده افغانستان است؛ ملتی که سالهاست قربانی سیاستهای فریب کارانه جهانی و حاکمیت افراطگرایی در وطن خویش است.
ترور جنرال سریع، به هیچ وجه یک رویداد تصادفی نیست. او از چهرههای فعال نظام پیشین بود و چنین چهرههایی، در نگاه دشمنان افغانستان، نماد وفاداری به مردم و کشور است.
اما این اقدام بزدلانه باید بهای سنگینی برای طراحان و مجریان اش داشته باشد. هر کشوری که در خاک آن چنین جنایتی رخ دهد، لازم است با قاطعیت تمام، هزینهی ترور را برای عاملان و حامیان شان بالا ببرد تا هیچ تروریست و قاتلی احساس مصونیت نکند.
این نخستین بار نیست که یکی از نظامیان پیشین افغانستان در خارج از کشور هدف قرار میگیرد. جامعه مهاجرین افغانستان که خود قربانی سیاستهای ناکارآمد طالبان و بیرحمی تاریخ شدهاند، باید در امنیت و آرامش زندگی کنند. ترور چهرههای برجسته نظامی و سیاسی، نهتنها نقض آشکار حرمت انسانی و اخلاقی است، بلکه توهینی به همه ارزشهایی است که ملت افغانستان برای حفظ آن خون دادهاند.
این حادثه باید زنگ خطری برای همه باشد تا امنیت مهاجران افغانستانی در کشور های همسایه بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد.
با وجود تلخی حادثه، امید آن است که نهادهای امنیتی و انتظامی جمهوری اسلامی ایران، که در سطح منطقه به قدرت، تجربه و تخصص شناخته میشوند، با سرعت و دقت عاملان این جنایت را شناسایی و بازداشت کنند.
ایران در سالهای گذشته بارها نشان داده که در برخورد با پروندههای پیچیده تروریستی، توانایی و اراده جدی دارد. یقیناً این بار نیز با همان اقتدار عمل خواهد کرد تا پیام روشنی به تروریستها و حامیانشان بدهد: ایران، این جنایت را بیپاسخ نخواهد گذاشت!
هیچ کس از وطن اش بیدلیل نمیگریزد. هزاران نظامی پیشین افغانستان، پس از تسلط طالبان، ناچار شدند خانه، خانواده و خاک خود را رها کرده و به کشورهای همسایه پناه ببرند. طالبان که در روزهای نخست قدرت، با شعار «عفو عمومی» ظاهر شدند، در عمل تعداد زیادی از افسر، سرباز و کارمند دولت پیشین را زندانی، شکنجه یا کشته.
نباید فراموش کرد که ریشه این فاجعهها در سیاستهای فریبکارانه امریکا نهفته است. همان کشوری که با شعارهای «دموکراسی» و «مبارزه با تروریزم» وارد افغانستان شد، بیست سال جنگ، خون و ویرانی را بر مردم تحمیل کرد و در پایان، کشور را به همان گروهی سپرد که خود آن را «تروریست» میخواند.
نتیجهی آن سیاست، ظهور دوباره طالبان، باعث فروپاشی و مهاجرت اجباری نخبگان افغانستان بود. ترور جنرال سریع، یکی از هزاران پیامد تلخ همان بازی دوگانه امریکایی است که هنوز ادامه دارد.
در حالی که احساسات عمومی جامعه افغانستانی بهحق جریحه دار شده است، باید از قضاوت شتاب زده و نسبت دادن این حادثه به گروه یا کشوری خاص خودداری کرد. نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران در حال بررسی همه ابعاد پروندهاند و انتظار میرود در آینده نزدیک، حقیقت روشن شود. صبر و عقلانیت، بهترین پاسخ در برابر توطئههای تروریستی است که هدفشان ایجاد شکاف و بیاعتمادی میان ملتهاست.
به هر حال این حادثه میتواند به نقطهای برای همبستگی و بیداری تبدیل شود. جامعه مهاجرین افغانستان باید با اتحاد و همکاری با نهادهای امنیتی ایران، خواستار عدالت شود و اجازه ندهد ترور به ابزاری برای ترساندن و ساکتکردن صدای حق بدل گردد.
جمهوری اسلامی ایران بیتردید عاملان این جنایت را مجازات خواهد کرد، و خون جنرال سریع در مسیر حقیقت و عدالت، بیثمر نخواهد ماند.



