جالب اینجاست که خود مردم افغانستان هیچ شواهد مشخصی از این رویدادهای امنیتی در اختیار ندارند. نه شکایت رسمیای ثبت شده، نه زخمی یا جسدی به شفاخانهها و بیمارستانها منتقل شده است. اگر هم موردی وجود داشته باشد، به یکی دو یا سه حادثهٔ بسیار محدود برمیگردد، یا به مداخلات و بمبارانهای پاکستان.
با این حال، سازمان ملل متحد در دو ماه اخیر نزدیک به ۲۰۰ تا ۳۰۰ رویداد امنیتی را در افغانستان گزارش کرده است. به باور ما، سازمان ملل متحد که همواره زیر نفوذ، نظارت یا حمایت دولتهای ابرقدرت قرار دارد، چنین گزارشهایی را برای اهداف خاص و در راستای تطبیق پروژههای استخباراتی کشورهای بزرگ ارائه میکند.
در این زمینه میتوان اسناد و شواهدی ارائه کرد، یا دستکم از سازمان ملل خواست که مدارک خود را بهصورت شفاف منتشر کند. مقامات نیز باید از این نهاد بپرسند که این رویدادها دقیقاً در کجا و چگونه رخ دادهاند، قربانیان آنها چه کسانی بودهاند و این اطلاعات بر چه اساسی گردآوری شده است؛ بهویژه در حالی که کارکنان سازمان ملل عملاً از شهرها خارج نمیشوند.
این همان بازیهایی است که در پنجاه سال گذشته در افغانستان جریان داشته است؛ ارائهٔ آمار نادرست و گمراهکننده به مردم، و تهیهٔ گزارشهای ساختگی و جعلی برای نشان دادن وضعیت بحرانی، تا زمینه برای مداخلات بعدی فراهم شود.



