کابل، پایتخت سیاسی، اداری و فرهنگی افغانستان، اکنون بدل به یکی از متراکمترین و نابرابرترین شهرهای منطقه شده است. طبق گزارش تازهی برنامه اسکان بشر سازمان ملل متحد، بیش از ۴۰ درصد جمعیت شهری افغانستان در کابل زندگی میکنند؛ اما آنچه این رقم را به زنگ خطری جدی تبدیل میکند، این است که چهار نفر از هر پنج شهروند کابل در سکونتگاههای غیررسمی و فاقد ساختارهای اساسی شهری زندگی میکنند.
این سکونتگاهها که معمولاً در حاشیهی شهر، دامنهی کوهها، بستر خشک دریاها یا اراضی بدون سند ساخته شدهاند، نه طرح شهری دارند، نه زیرساخت فنی و نه حتی خدمات اولیهای مانند آب آشامیدنی سالم، شبکه فاضلاب، برق پایدار، سیستم مدیریت پسماند یا دسترسی منظم به مراکز آموزشی و صحی. بخش بزرگی از این مناطق، حاصل مهاجرتهای گستردهی داخلی در پی جنگ، خشکسالی و بازگشت اجباری مهاجران از کشورهای همسایه است؛ پدیدهای که ساختار فرسوده کابل را عملاً فلج کرده است.
نبود نقشهی جامع شهری، سیستم توزیع عادلانه زمین، نظارت مهندسی، و ارادهی سیاسی برای اصلاح ساختار شهری موجب شده است که کابل، به جای توسعهی متوازن، بهطور عمودی و بیقاعده رشد کند. آپارتمانهایی بدون نقشه و مجوز، محلههایی بدون کوچههای استاندارد، ساختمانهایی با مصالح بیکیفیت و در معرض خطر فروریزی، بخشی از چهرهی کنونی پایتختاند.
افزون بر این، تغییرات اقلیمی و رویدادهای شدید آبوهوایی—از جمله سیلاب، بارندگیهای شدید، رانش زمین و طوفانهای گردوغبار—تهدیدهای بزرگی برای میلیونها نفریست که در این محلات غیررسمی زندگی میکنند. عدم آمادگی زیرساختی و بیتوجهی مسئولان به نیازهای اقشار آسیبپذیر، ریسک فاجعههای انسانی را بهطور چشمگیری افزایش داده است.
در شرایطی که بخش بزرگی از منابع و توجه جهانی درگیر بحرانهای سیاسی و امنیتی کشور است، بحران زیربنایی کابل عملاً به فراموشی سپرده شده است. اما تجربه کشورهای دیگر نشان میدهد که بیتوجهی به توسعهی متوازن شهری، دیر یا زود به فروپاشی نظم شهری، افزایش ناامنی، تشدید فقر، و گسترش بیماریهای واگیردار خواهد انجامید.
پاسخ به این وضعیت، فقط با پروژههای کوچک و مقطعی ممکن نیست. کابل به یک بازمهندسی کامل نیاز دارد، از مدیریت زمین و تهیهی نقشهی جامع گرفته تا انتقال بخشی از تمرکز جمعیت به شهرهای دیگر، جذب نیروهای متخصص شهری، جلب سرمایهگذاری در بخش زیرساخت، و مهمتر از همه، یک ارادهی سیاسی برای نجات پایتخت از فاجعهی تدریجی.
کابل امروز، آینهایست از آیندهی شهری افغانستان. اگر چارهای برای آن اندیشیده نشود، این تراکم بیضابطه و این بیساختاری، به فاجعهای خاموش اما خطرناکتر از جنگ و خشونت تبدیل خواهد شد.