این دیدار که با حضور روسای جمهوری تاجیکستان، ازبیکستان، قرغیزستان، قزاقستان و ترکمنستان برگزار شد، نه تنها در تاریخ روابط واشنگتن با جمهوریهای شوروی سابق بیپیشینه است، بلکه نشانگر تحولی ژرف در معادلات ژئوپولیتیک منطقهای نیز به شمار میآید. اما این بازگشت پرشتاب، چه پیامدهایی برای کشورهای منطقه، بهویژه افغانستان، در پی خواهد داشت؟
ترامپ در این نشست با صراحت از اهداف واشنگتن پرده برداشت و از شراکتهای اقتصادی و گسترش همکاریهای نظامی سخن گفت. اما محور اصلی گفتگوها، دسترسی به معادن استراتژیک این کشورها بود؛ منابعی که رئیسجمهور امریکا آنها را دارای «اهمیت بزرگ و ظرفیت شگفتانگیز» خواند. توافق صد میلیارد دالری با ازبیکستان برای سرمایهگذاری در حوزههای معادن، انرژی و فناوری طی ده سال آینده، نشان میدهد که واشنگتن اینبار با برنامهای بلندمدت و هدفمند به آسیای مرکزی بازگشته است. این رویکرد، البته در بستر رقابت فزاینده امریکا با چین و روسیه برای نفوذ در این منطقۀ حساس قابل فهم است.
اما حضور امریکا در آسیای مرکزی، تاریخی آکنده از تناقضات دارد. همان کشوری که دو دهه پیش با شعارهای مدرنسازی، مبارزه با تروریزم و استقرار حکومت مقتدر به افغانستان لشکرکشی کرد و سرانجام با خروجی شتابزده و بحرانزا، این کشور را رها ساخت، اکنون با وعدههای اقتصادی درخشان به همسایگان افغانستان روی آورده است. این تحول، پرسشهای بنیادینی را برمیانگیزد که آیا آسیای مرکزی میتواند از تجربۀ تلخ افغانستان درس بگیرد؟ آیا این سرمایهگذاریهای کلان، سرآغاز توسعهای پایدار است یا نقطۀ آغاز وابستگیهای تازه؟
تمرکز ترامپ بر پایگاه هوایی بگرام و تأکید بر فاصلۀ یکساعتۀ آن با تأسیسات هستهای چین، ابعاد امنیتی این استراتژی را آشکار میسازد. موضعگیری اخیر سخنگوی طالبان دربارۀ تبانی احتمالی پاکستان و امریکا برای استفادۀ مجدد از بگرام نیز، نشان میدهد که پرونده افغانستان همچنان در دستور کار واشنگتن است؛ نه لزوماً برای ثبات و رفاه مردم این کشور، بلکه بهمثابه اهرمی در رقابتهای منطقهای. دیدارهای پیدرپی مقامات امریکایی با سران پاکستان و آسیای مرکزی، تصویری از پازلی پیچیده را ترسیم میکند که افغانستان را نیز شامل خواهد شد.
بازگشت امریکا به آسیای مرکزی، میتواند آغازگر دورۀ تازهای از مداخلات باشد که لزوماً به نفع ثبات بلندمدت منطقه نیست. تاریخ نشان داده که حضور قدرتهای بزرگ در این جغرافیا، اغلب با بهای سنگین بیثباتی، وابستگی و تشدید تنشها همراه بوده است. کشورهای آسیای مرکزی و افغانستان، اینبار باید هوشیارانهتر از گذشته، میان منافع ملی خود و وعدههای پرزرقوبرق قدرتهای خارجی تمییز قائل شوند. در غیر این صورت، احتمال دارد که دوباره شاهد تکرار داستانهای تلخی باشیم که دهههای اخیر بر این منطقه رقم خورده است.




