با آغاز سال جدید انتظار میرفت که طالبان، به جمعبندی و و تصمیم مشخصی در مورد بازگشایی مکاتب دختران برسد اما متاسفانه علی رغم گمانهزنیها این امر محقق نگشت و دختران با ادامه بی سرنوشتی و دوری از مدارس و دانشگاهها مواجه اند.
طالبان با وجود مخالفتها و اعتراضات داخلی و بینالمللی، از تصمیم خود برای ممنوعیت تحصیل زنان کوتاه نیامده و اعلام میدارند که در آینده نزدیک، مدارس را بازگشایی خواهد کرد اما با آغاز سال تحصیلی، معلوم شد که آنان برنامه ای برای تحصیل زنان ندارند.
دیدگاه طالبان در خصوص اداره کشور و همچنین نقش زنان در جامعه با شیوه عموم مسلمین متفاوت بوده که اعتراض بسیاری از علما و سران کشورهای اسلامی را به دنبال داشته اما آنان بر این رویه پافشاری نموده و بخش بزرگی از جامعه را از حقوق شرعی و قانونی بازداشته اند.
اگر طالبان به دنبال آن باشد تا مواد درسی را بر اساس باورهای سلیقهای خویش تعیین نمایند و علوم روز را از نظام آموزشی حذف نمایند، نمیتوانند موفق به این کار شوند زیرا عصر حاضر، عصر تکنالوژی و اطلاعات است و اجتناب از آن ناممکن است. اما اگر به دنبال بستر سازی برای این مقوله باشند نیز باید خاطرنشان کرد که آنان چه بستر و نظام آموزشی را پیریزی خواهند نمود که در جهان نمونه و مصداقی ندارد؟!
با این حال، هر دلیلی که طالبان برای بستن مکاتب و دانشگاهها داشته باشند را نمیتوان توجیه نمود؛ زیرا آنان به خاطر احتمال وقوع یک منکر، زنان را از حق قانونی و شرعی که آیندهیشان را رقم میزند، نهی کردهاند و پیامد این ممنوعیت این است که جامعه زنان دچار بی سرنوستی و بلاتکلیفی گشته و امید و پویایی را از آنان سلب مینماید.
تداوم منع تحصیل زنان هیچ دلیل موجهی نداشته و تنها جامعه را با بیانگیزگی و ناامیدی روبه رو میسازد و همچنین نگاه مردم را به حکومت، منفیتر میسازد. لازم است که طالبان در این باره از سنت عامه مسلمین، الگو بگیرد و دیدگاههای سلیقهای و گروهی را بر جامعه تعمیم ندهند، زیرا تعلیم و تربیت یک فریضهی دینی است و هر نوع کارشکنی در این مورد، پیامدهای سنگینی را به همراه خواهد داشت.