طالبان در اقدام اخیر خود، لایحهای را به تصویب رسانده که در آن پوشیدن لباسهای سنتی برای دانشآموزان و معلمان مکاتب دولتی الزامی اعلام شده است. این اقدام که به تأسیس نظم و انضباط بیشتر در مکاتب نسبت داده شده، در حقیقت بیشتر از آن که به تقویت آموزش و پرورش بپردازد، به تحمیل فرهنگ و باورهای خاص به مردم کشور برمیگردد.
در حالی که طالبان مدعیاند که هدفشان از این تغییرات، “تقویت روحیه آموزش و اطاعت” است، واقعیت این است که این تصمیمات بیشتر نشاندهنده ضعف در پذیرش تنوع فرهنگی و اجبار به پیروی از یک مدل واحد است. تحمیل لباسهایی که در ذهن بسیاری از مردم افغانستان یادآور دوران جنگ و ایدیولوژیهای خاص طالبان است، هیچ کمکی به روحیه دانشآموزان نمیکند، بلکه بر میزان دلسردی آنان از مکاتب میافزاید. بهویژه زمانی که توجه کنیم، طبق گزارشهای معتبر، طالبان پنجاه درصد از جامعه، یعنی دختران، را از تحصیل محروم کرده است.
در این میان، بهتر است توجه کنیم که پوشش اسلامی مورد نظر طالبان، که آن را “لباس شرعی” مینامند، هیچ تناسبی با آموزههای اسلامی ندارد. از منظر اسلام، اصل در پوشش مسلمانان، پوشاندن بدن بهگونهای است که از جذابیتهای جسمی آنها محافظت شود و در عین حال راحتی و احترام به فرد و جامعه حفظ گردد. به همین دلیل، هیچ دینی بهطور خاص تعیین نکرده که مسلمانان باید یک نوع خاص از لباس را بپوشند؛ بلکه بر اساس روایات مختلف، نظافت، سادگی و آراستگی ظاهر بهعنوان ارزشهای اساسی مطرح هستند. اینکه طالبان میخواهند پوشش خاصی را بهطور اجباری تحمیل کنند، نه تنها با آموزههای اسلامی تطابق ندارد، بلکه از نیازهای اصلی مردم افغانستان و مشکلات واقعی آنها نیز غفلت میکند.
آیا بهتر نیست که به جای تمرکز بر چنین مسائلی، طالبان به مسائل بنیادیتری مانند رفاه و امنیت مردم توجه کنند؟ هزاران معلم در قندهار، نزدیک به سه ماه است که حقوق خود را دریافت نکردهاند. این معلمان که نقش اساسی در تربیت نسل آینده دارند، در شرایط اقتصادی دشوار بهسر میبرند و بسیاری از آنها حتی توان خرید مایحتاج روزانه خود را ندارند. بهجای آن که به پوشش معلمان و دانشآموزان توجه کنید، بهتر است ابتدا حقوق معلمان را پرداخت کنید تا آنان در شرایط مناسبتری بتوانند به وظایف خود عمل کنند.
در نهایت، تحمیل پوشش خاص به دانشآموزان و معلمان در شرایطی که کشور در بحران اقتصادی بهسر میبرد و نیاز به توجه به مسائل اجتماعی و معیشتی مردم وجود دارد، نهتنها کمکی به پیشرفت کشور نخواهد کرد، بلکه موجب تضعیف اعتماد مردم به نظام حاکم میشود. یک حکومت مقتدر نیازی به اجبار در مسائل سطحی ندارد. وظیفهی چنین حکومتی است که آزادی انتخاب را برای شهروندان خود فراهم آورد، تا آنان خود آگاهانه تصمیم بگیرند. پس به جای دغدغههای پوششی، بر امنیت، رفاه و عدالت برای مردم تمرکز کنید.
زمان آن رسیده که طالبان بهجای دقت در جزئیات کماهمیت، به مشکلات اساسی مردم و به ویژه آموزش و معیشت معلمان و دانشآموزان توجه کنند.