بر اساس گزارشهایی که از منابع ریاست معارف طالبان در قندهار منتشر شده است، بیش از شش هزار معلم در این ولایت نزدیک به سه ماه است که حقوق خود را دریافت نکردهاند. معلمان در قندهار به شدت از وضعیت موجود شکایت دارند و با وجود وعدههای مکرر طالبان مبنی بر پرداخت معاشات، تاکنون هیچ اقدامی عملی در این خصوص صورت نگرفته است. بسیاری از این معلمان اظهار کردهاند که با وجود شرایط اقتصادی دشوار، توانایی خرید مایحتاج اساسی برای ماه رمضان و عید را ندارند، و این وضعیت باعث شده که زندگی آنان با مشکلات جدی روبهرو شود.
این گزارش نه تنها بیانگر یک بحران اقتصادی است، بلکه نشاندهنده بیتوجهی مکرر به جایگاه معلمان در جامعه افغانستان، به ویژه در دوران کنونی طالبان است.
در دین مقدس اسلام، معلمان و کسانی که علم را به دیگران میآموزند، جایگاه والایی دارند. اسلام به تعلیم و تربیت اهمیت فراوانی میدهد، چرا که این دو اساس توسعه اجتماعی و فرهنگی هر جامعهای هستند.
در این میان، معلمان نه تنها عامل انتقال علم و دانش به نسل آینده هستند، بلکه آنها با تربیت انسانهای آگاه و مسئول، به ساختن جامعهای اخلاقی و پر از آگاهی کمک میکنند. در نتیجه، بیتوجهی به حقوق معلمان و نادیده گرفتن شرایط زندگی آنان، به معنای ضربه زدن به اساس توسعه و پیشرفت جامعه است.
مسأله پرداخت حقوق معلمان، نه تنها در دوران طالبان بلکه در دوران جمهوریت نیز همیشه یک معضل جدی بوده است. در دوران جمهوریت، با وجود اینکه معلمان در بسیاری از نقاط افغانستان با مشکلات مختلف مواجه بودند، اما حداقل حقوق آنان در اکثر موارد پرداخت میشد. اما در دوران طالبان، این بیتوجهی به معلمان به طرز نگرانکنندهای افزایش یافته است. در حالی که هزاران معلم در قندهار نزدیک به سه ماه است که حقوق خود را دریافت نکردهاند، این مسأله بیانگر ناتوانی طالبان در انجام وعدههای خود در خصوص بهبود شرایط معیشتی معلمان این شهر است.
حکومت طالبان در حالی که بر تأسیس یک نظام اسلامی و عدالتمحور تأکید میکند، باید توجه کند که پایهگذار چنین نظامی معلمان و استادان هستند که با علم و آگاهی خود میتوانند نسل آینده را به سوی رشد و تعالی هدایت کنند. به نظر میرسد که طالبان در این زمینه نتوانستهاند به تعهدات خود عمل کنند.
اگر وضعیت عدم پرداخت حقوق معلمان ادامه یابد و آنها به فراموشی سپرده شود، کشور به شدت از نظر آموزشی آسیب خواهد دید. معلمان نه تنها وظیفه تدریس دارند، بلکه با تربیت نسلی آگاه و با مسئولیت، به ساخت جامعهای مترقی کمک میکنند. اگر معلمان نتوانند نیازهای ابتدایی خود را تأمین کنند، قطعاً نمیتوانند به خوبی به تدریس و آموزش دانشآموزان بپردازند.
بیتوجهی به معلمان، در نهایت منجر به کاهش کیفیت آموزشی و فرهنگی جامعه خواهد شد. این مسأله ممکن است به بیاعتمادی عمومی نسبت به نظام آموزشی کشور منجر شود و همچنین بسترهایی را برای بروز نارضایتیهای اجتماعی و سیاسی فراهم آورد. در درازمدت، این بیتوجهی میتواند به یک بحران بزرگتر در جامعه تبدیل شود.
اگر طالبان مدعی هستند که در پی برپایی یک نظام اسلامی و عدل هستند، چگونه میتوانند نسبت به معلمان که پایهگذاران آموزش و پرورش یک جامعه هستند، بیتوجه باشند؟ آیا بیتوجهی به معلمان که یکی از اقشار مؤثر و مهم جامعهاند، به معنی بیتوجهی به یکی از اصول بنیادین اسلامی نیست؟ طالبان باید از خود بپرسند که اگر نمیتوانند به معلمان حقوق ماهیانه خود را بپردازند، چگونه میتوانند از عهده اداره سایر امور کشور برآیند؟
در نهایت، معلمان ستونهای اصلی هر جامعهای هستند و بیتوجهی به حقوق آنان نه تنها از نظر انسانی نادرست است، بلکه منجر به تضعیف بنیانهای آموزش و پرورش در کشور خواهد شد. اگر طالبان خواهان ساخت یک افغانستان پیشرفته و پایدار هستند، باید به فوریت به مسأله معیشت معلمان رسیدگی کنند و شرایطی را فراهم سازند که آنان بتوانند با آرامش و انگیزه بیشتر به تعلیم و تربیت نسل آینده بپردازند.
در غیر این صورت، ادامه این روند بیتوجهی به معلمان میتواند به عواقب جبرانناپذیری برای کشور و جامعه افغانستان منجر شود. توجه به معلمان نه تنها از نظر دینی و اخلاقی ضروری است، بلکه یک سرمایهگذاری در آینده روشن کشور است.
نویسنده: ز.نظری