نویسنده: ز. نظری
دو دهه اشغال افغانستان و دو سال کشتار گسترده فلسطینیان، نمونههایی آشکار از شکست سیاستهای سلطهجویانه امریکا و اسرائیل هستند. تهدیدهای پوچ واشنگتن برای بازپسگیری پایگاه بگرام و آرزوهای کودککُشانه تلآویو برای نابودی کامل حماس، نشان میدهد که این دو قدرت دروغین دیگر توان حفظ هژمونی و تحقق اهداف تجاوزکارانه خود را ندارند. افغانستان و فلسطین، هرچند زخمی و آسیبدیده، اما با مقاومت و ایستادگی، آینده خود را خواهند ساخت و این جنایتکاران سلطهجو را به شکست و رسوایی خواهند کشاند.
در هفتم اکتبر ۲۰۰۱، امریکا با شعارهای دروغین «دموکراسی»، «آزادی زنان» و «مبارزه با تروریسم» به افغانستان لشکر کشید. نتیجه آن، نه تحقق عدالت و آزادی، بلکه تولد نسل تازهای از خشونت، فقر و فساد بود. بیش از ۲۲۲ هزار انسان در این جنگ جان خود را از دست دادند و میلیونها نفر دیگر در فقر و بیاعتمادی فرو رفتند.
همزمان، رژیم صهیونیستی، با پشتیبانی همهجانبه امریکا، در دو سال اخیر در نوار غزه، جنایتی بیسابقه علیه بشریت مرتکب شد؛ بیش از ۵۷ هزار فلسطینی کشته و ۱۲۳ هزار نفر زخمی شدند که عمدتاً زنان و کودکان بودند. بمباران خانهها، شفاخانهها و مکاتب، محاصره انسانی و استفاده از سلاحهای ممنوعه، نشان داد که اسرائیل نه به دنبال امنیت، بلکه به دنبال حذف کامل یک ملت است.
شعارهای امریکا در افغانستان، تنها پردهای از واقعیت سیاه سلطهجویی و سودجویی ژئوپلیتیک بود. زندان بگرام به نماد شکنجه تبدیل شد، شفاخانهها و روستاها بمباران شدند و هزاران زن و کودک در فقر و بیپناهی رها شدند. تهدید اخیر واشنگتن برای بازپسگیری پایگاه بگرام، بیش از هر چیز، نشاندهنده شکست استراتژی امریکا و بیتاثیر بودن وعدههای میانخالی آن است. مردم افغانستان و مقاومت تاریخی این ملت، هرگز اجازه چنین نفوذی را نخواهند داد.
دو سال اخیر نشان داد که اسرائیل توان نابودی کامل حماس یا اشغال کل فلسطین را ندارد. عملیاتهای مرگبار، بمباران مناطق مسکونی و کشتار زنان و کودکان، نه تنها مقاومت فلسطین را فرو نریخت، بلکه تلآویو را وارد به جنگی فرسایشی کرد که هزینههای انسانی و نظامی بیسابقهای برایش به همراه داشت. آرزوهای صهیونیستها برای نابودی مقاومت، در مقابل اراده مردم فلسطین، به خاک خواهد سپرده شد و رژیم اسرائیل بزودی با شکست کامل مواجه خواهد شد.
هم تهدیدهای امریکا در افغانستان و هم تهدیدهای اسرائیل در فلسطین، نمونههایی از وعدههای میانخالی قدرتهای سلطهجو است. آنها دیگر نمیتوانند مانند گذشته، با زور و بمب، سرزمینها و ملتها را کنترل کنند. تنها تلاش آنها برای حفظ آبرو و نجات خود است، نه تحقق اهداف سلطه طلبانهشان.
تجربه دو دهه جنگ در افغانستان و دو سال مقاومت فلسطین، نشان میدهد که هیچ قدرتی نمیتواند اراده یک ملت را شکست دهد. افغانستان و فلسطین با وجود همه آسیبها، نه تنها زنده ماندهاند، بلکه با چشمانی بازتر، آینده خود را خواهند ساخت. خردمندی، ایستادگی و همبستگی مردم، کلید پایان سلطه و تحقق عدالت است.
عملکرد امریکا در افغانستان و اسرائیل در غزه، نمادی از سقوط هژمونی قدرتهای سلطهجو است. وعدههای میانخالی، تهدیدهای پوچ و جنایات بیپایان آنها، دیگر برای کسی کارآیی ندارد. مردم افغانستان اجازه بازپسگیری پایگاهها و سلطه مجدد را نخواهند داد و فلسطین با مقاومت خود، هرگز تحت سیطره صهیونیستها قرار نخواهد گرفت. این دو ملت، با خرد، شجاعت و اتحاد، نه تنها کشور و هویت خود را حفظ میکنند، بلکه پیام روشنی برای جهانیان ارسال میکنند: هیچ ظلم و جنایتی پایدار نیست و عدالت، دیر یا زود، برنده نهایی است.