افغانستان امروزی، که امروز با این نام شناخته میشود، پیش از آنکه مرزهای سیاسی و جغرافیایی آن شکل گیرد، همواره سرزمینی بوده که در دل خود تمدنها و فرهنگهای غنی نهفته داشته است. این سرزمین به مستند تاریخی بخشی از حوزه تمدنی فارسیزبانان بوده و است، و هزاران سال پیش از نامگذاری های رسمی آن، بر پایه تاریخ و فرهنگ مشترک با دیگر سرزمینهای فارسیزبان، نقش مهمی در توسعه علوم، هنرها و ارزشهای معنوی ایفا کرده است.
کشور ما، سرزمینی با تاریخ و فرهنگی غنی، با قرن ها میراث تمدنی، اخلاقی و معنوی را در دل خود نهفته دارد. سنتهای مردم کشور ما شامل مهماننوازی، احترام به بزرگان، همیاری اجتماعی، و حفظ ارزشهای خانوادگی از جمله ویژگیهای درخشان این ملتاند.
این ویژگیها توانستهاند در گذر از جنگها، بحرانها و ناملایمات، مردم را به هم نزدیک کرده و پایههای هویتی جامعه را تقویت کنند.
با این حال، همواره عواملی بودهاند که مانع از رشد و شکوفایی فرهنگ جامعه شدهاند. در چند دهه اخیر، ما با چالشهای بزرگی روبهرو بودهایم که آثار منفی و عمیقی بر فرهنگ، توسعه و پیشرفت مردم افغانستان برجای گذاشته است.
یکی از مهمترین عوامل عقبماندگی فرهنگی در کشور، جنگهای داخلی میان گروهها و احزاب مختلف سیاسی بوده است. این جنگها، که اغلب در امتداد خطوط قومی، زبانی، مذهبی،ایدئولوژیک و سیاسی شکل گرفتهاند، نه تنها ساختارهای دولتی و اقتصادی کشور را به شدت تضعیف کردند، بلکه باعث تخریب انسجام اجتماعی، فرسایش ارزشهای مشترک فرهنگی و ایجاد گسست میان اقوام و جوامع محلی شدند.
این جنگها از دوران عبدالرحمان شاه خائن تا به امروز، زیرساختهای فرهنگی و آموزشی کشور را ویران کرده و فرصتهای آموزش و انتقال میراث فرهنگی به نسلهای آینده را محدود ساختهاند. علاوه بر این، گسترش بیاعتمادی میان اقوام و گروههای مختلف، یکی دیگر از پیامدهای جنگهای داخلی بوده است که مانع از شکلگیری همکاری و تعاملات فرهنگی برای تقویت انسجام ملی شده است.
در کنار اینها، سالها خشونت، فرهنگ خشونت را به بخشی از زندگی روزمره تبدیل کرد و ارزشهای معنوی و اخلاقی را که در طول قرنها بخش جداییناپذیر هویت مردم کشور ما بودند، به شدت تحت تاثیر قرار داد.
از سوی دیگر، ادامه این درگیریها باعث مهاجرت گسترده نخبگان فرهنگی، هنری و علمی شد که نتیجه آن کاهش تولید فرهنگی در کشور شد. علاوه بر این، بسیاری از گروههای متخاصم برای توجیه جنگهای خود، از دین و قومیت به صورت ابزاری بهرهبرداری کردند. این روند نه تنها انسجام ملی را تضعیف کرد، بلکه اعتماد مردم به ارزشهای فرهنگی و دینی مشترک را نیز کاهش داد.
در کنار این چالشها، ظهور گروههای تکفیری و افراطگرا و همچنین نبود مدیریت و سیاستگذاری مناسب در دورههای جمهوریت، از دیگر عواملی بودهاند که مانع از رشد و ارتقای فرهنگی جامعه شده است. این مشکلات تنها با تمرکز بر همزیستی مسالمتآمیز، توسعه زیرساختهای آموزشی و فرهنگی، بازگشت نخبگان و تقویت نهادهای مستقل قابل حل هستند، تا میراث ارزشمند و غنی این سرزمین برای نسلهای آینده حفظ شود.
افغانستان با تاریخ و فرهنگی کهن، قابلیتهای نهفته وعظیمی برای رشد و پیشرفت دارد. اما این رشد مستلزم آموزش، امنیت و سیاستگذاریهای منسجم است. محروم کردن نیمی از جمعیت کشور از حقوق بنیادینشان، به معنای توقف توسعه در همه زمینههاست.
اگرچه طالبان امروز یعنی در حال حاضر عامل اصلی انحطاط فرهنگی است، اما نباید از مسئولیتهای دولتهای گذشته نیز غافل شد.
در دوران حکومت اشرف غنی و حامد کرزی نیز با وجود فرصتهایی برای بازسازی و تقویت زیرساختهای فرهنگی، سیاستمداران بیشتر به منافع شخصی و زدوبندهای سیاسی مشغول بودند. سوءاستفاده از کمکهای خارجی و تمرکز بر سیاستهای حزبی و جناحی، باعث شد تا برنامههای آموزشی، فرهنگی و هنری نادیده گرفته شوند. پروژههایی که میتوانستند به توانمندسازی زنان، ارتقای سواد عمومی و معرفی هنر و فرهنگ افغانستان به جهان کمک کنند، اغلب نیمهکاره یا غیرموثر باقی ماندند.
فرهنگ، روح و هویت یک جامعه است که ارزشهای اخلاقی، باورها، سنتها و دانشهای مشترک را در بر میگیرد. فرهنگ نه تنها عامل شکلدهنده رفتارها و نگرشهای افراد است، بلکه بستری برای رشد خلاقیت، همبستگی اجتماعی و تقویت هویت ملی نیز می باشد.
جامعهای با فرهنگ غنی، پذیرای اندیشههای نوین، تعامل با دیگر ملتها و گسترش علم و هنر است. نقش فرهنگ در پیشرفت یک جامعه بهویژه از طریق آموزش، پرورش اخلاق، و ایجاد انگیزه برای نوآوری و تلاش، نمایان میشود.
فرهنگ سالم، تفاهم و همبستگی اجتماعی را تقویت کرده و از بروز تعصبات و افراطگرایی جلوگیری میکند. همچنین، ارزشهای فرهنگی میتوانند سرمایه اجتماعی را افزایش داده و زمینهساز توسعه پایدار در عرصههای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی شوند. جامعهای که در آن فرهنگ و آموزش جایگاه ویژهای دارد، قادر به تربیت شهروندانی آگاه، خلاق و مسئولیتپذیر خواهد بود. این شهروندان، ستون اصلی پیشرفت و تحول جامعه هستند.
بنابراین، تقویت فرهنگ از طریق آموزش، هنر، و رسانههای مستقل، سرمایهگذاری ارزشمندی برای آینده هر جامعه است.
لذا، برای ارتقای فرهنگ جامعه، دولت باید با تدوین سیاستهای مؤثر، سرمایهگذاری در آموزش، هنر و رسانه، و فراهم کردن بستری برای شکوفایی اندیشهها و خلاقیت، نقش خود را به درستی ایفا کند. دولتها موظفاند فرهنگ را بهعنوان زیربنای توسعه بشناسند و با حمایت از پروژههای فرهنگی، تقویت نهادهای آموزشی و جلوگیری از ترویج افراطگرایی، زمینهساز رشد و تعالی جامعه شوند.
کار تیمی میان دولت، نخبگان و مردم، کلید موفقیت در بازسازی فرهنگ است. فرهنگسازی یک فرآیند بلندمدت و مستلزم همکاری همهجانبه است، و بدون تلاش جمعی، دستیابی به جامعهای بافرهنگ و پیشرفته ممکن نخواهد بود.
اما متاسفانه با بازگشت طالبان به قدرت، وضعیت فرهنگی و اجتماعی افغانستان به شدت در معرض خطر قرار گرفته است. محرومیت زنان و دختران از تحصیل و کار، از اساسیترین تهدیدها برای پیشرفت جامعه است. زنان نقش غیرقابلانکاری در تربیت نسلهای آینده دارند و حذف آنان از عرصههای آموزشی و اجتماعی، مسیر توسعهیافتگی را کند و حتی متوقف میسازد.
از منظر فرهنگی، بسته بودن ، آموزشگاه ها و دانشگاهها بر روی دختران، محدودیتهای اعمالشده بر رسانهها و هنر، و تحمیل برداشتهای محدود و ایدئولوژیک از دین، غنای فرهنگی کشور را به شدت تحت تأثیر قرار داده است.
سالها جنگ و بیثباتی، بسیاری از نخبگان و اندیشمندان کشور را مجبور به ترک وطن کرده است، این مهاجرتهای گسترده، ضعف در تولید دانش بومی، کاهش نوآوریهای فرهنگی و گسست میان نسلهای مختلف را به دنبال داشته است.
و اما، در چنین شرایطی چه راهکارهایی برای ارتقای سطح فرهنگی جامعه وجود دارد؟ این یکی از بزرگترین و چالشیترین سوالهایی ست که مطرح میشود. پس چه باید کرد؟
- ایجاد سیستمهای آموزش غیررسمی برای زنان و دختران یکی از راهکار های ست که حتی در شرایط محدودیت کنونی اثربخش است، استفاده از ابزارهای دیجیتال و آموزشهای آنلاین میتواند بخشی از شکاف ایجادشده به واسطه محدودیتهای جاری در کشور را پر کند.
- حمایت از تولیدات فرهنگی و هنری، چه از طریق پروژههای داخلی و چه از طریق همکاریهای بینالمللی، گامی دیگر برای تقویت هویت فرهنگی افغانستان است. این اقدام میتواند به حفظ میراث فرهنگی و هنری کشور کمک کند و امید را در دل جامعه زنده نگه دارد.
- برگزاری نشستهای فرهنگی و علمی در کشورهای همسایه و استفاده از گفتوگوی فرهنگی برای انتقال تجربیات و تقویت ارتباطات فرهنگی نیز از دیگر راهکارهای موثر است. این نشستها میتوانند فرصتی برای تبادل اندیشه و حفظ تعاملات فرهنگی فراهم کنند.
- رسانههای آزاد و مستقل باید با تمرکز بر مسائل فرهنگی، ادبی و هنری، جامعه را به سمت حفظ و گسترش هویت فرهنگی سوق دهند زیرا در شرایط دشوار کنونی، نقش رسانهها در آگاهیبخشی و الهامبخشی به جامعه، بیش از پیش حیاتی است.
- همزمان، نخبگان و فرهنگیان نیز وظیفه دارند که با آگاهیبخشی، قلمزنی و تولید آثار ماندگار، نقشی فعال در این مسیر ایفا کنند. آنان باید با ترویج ارزشهای انسانی و اخلاقی، مقابله با جهل و خرافهپرستی و ایجاد گفتوگوهای سازنده در جامعه، فرهنگ را به سمت پویایی و پیشرفت هدایت کنند.
به باور نگارنده؛ در شرایط فعلی تنها از این شیوهها و شبیه به این راهکار ها میتوان زخمهای گذشته را التیام بخشید و میراث غنی این سرزمین را برای نسلهای آینده حفظ کرد، با شناخت دقیق و عمیق از این عوامل و درس گرفتن از گذشته، مسیر روشنی برای آینده کشور خود میتوان ترسیم کرد!
در پایان، چند پرسش اساسی باقی میماند که تأمل در پاسخ به آنها میتواند مسیر آینده این بحث را روشنتر سازد:
- چگونه میتوان در شرایط فعلی و با وجود محدودیتهای طالبان، میراث فرهنگی افغانستان را حفظ کرد؟
- نقش نقش هنرمندان،فرهنگیان و نخبگان در آموزش و آگاهیبخشی به نسل جوان چیست و چه اقداماتی میتوانند انجام دهند؟
- آیا نخبگان مهاجر میتوانند به بازسازی فرهنگی کشور کمک کنند؟
- چرا در دوره جمهوریت، با وجود کمکهای بینالمللی، زیرساختهای فرهنگی و آموزشی تقویت نشد؟
- آیا دولت مردان جمهوریت احساس مسئولیت میکنند که سیاستهای شان زمینهساز ضعف کنونی کشور شده است؟
- دولت مردان جمهوریت پاسخ بدهند که به چه دلیل نظارت موثری بر مدیریت بودجههای آموزشی و فرهنگی در دوران آنها وجود نداشت؟
- امارت اسلامی طالبان می پرسیم؛ شما چگونه میتوانید ادعای حفظ ارزشهای اسلامی را داشته باشید در حالی که نیمی از جامعه (زنان و دختران) را از حقوق ابتداییشان محروم کردهاید؟
- آیا نمیپذیرید که بدون حضور زنان تحصیلکرده، هیچ پیشرفت اجتماعی ممکن نیست؟
- چه طرحی برای جبران آسیبهای فرهنگی که به جامعه افغانستان وارد کردهاید دارید
به امید افغانستان آباد همراه با صلح و همدلی پایدار
نویسنده: دکترلنگرزاد
Top of Form
Bottom of Form