بحران زلزله شرق افغانستان؛ تراژدی انسانی و آزمون حکمرانی

حکومت طالبان در این برهه حساس با آزمونی سرنوشت‌ساز مواجه است. مدیریت موثر این بحران، نه تنها مسئولیت اخلاقی و قانونی در قبال شهروندان، بلکه معیاری برای سنجش توانمندی حکمرانی محسوب می‌شود…
بحران زلزله شرق افغانستان؛ تراژدی انسانی و آزمون حکمرانی

زمین‌لرزه‌های ویرانگر شرق افغانستان، ورای تخریبات فیزیکی و تلفات انسانی، آینه‌ای تمام‌نما از چالش‌های ساختاری و مدیریتی کشور نیز به شمار می‌آید.

هشدار جدی دفتر هیئت معاونت سازمان ملل متحد در افغانستان (یوناما) مبنی بر مرگ قطعی خانواده‌های زلزله‌زده در صورت عدم دریافت کمک‌های عاجل، نه تنها وخامت اوضاع انسانی را برملا می‌سازد، بلکه ضرورت بازنگری در رویکردهای بحران‌زدگی را نیز یادآور می‌شود.

درخواست ۱۳۹ میلیون دالر این نهاد سازمان ملل برای امدادرسانی، رقمی است که فراتر از صِرف نیاز مالی، عمق فاجعه انسانی در شرق کشور را نشان می‌دهد.

این میزان بودجه نه تنها بازتابی از گستردگی خسارات است، بلکه نشان‌دهنده پیچیدگی عملیات امداد در شرایطی است که زیرساخت‌های اساسی کشور دچار فروپاشی شده‌اند.

تأکید خانم اوتنبایوا بر نقش حیاتی زنان در فرآیند کمک‌رسانی، ضمن اشاره به ظرفیت‌های نهفته اجتماعی، بر محدودیت‌های موجود در بهره‌گیری از این منابع انسانی نیز تاکید دارد.

بی‌سرپناهی آسیب‌دیدگان در آستانه زمستان، مسئله‌ای دوچندان حساس محسوب می‌شود. سرمای کوهستانی افغانستان که هرساله جان ده‌ها تن را می‌گیرد، این‌بار با وضعیت اسفناک زلزله‌زدگان ترکیب شده و تهدیدی مضاعف ایجاد کرده است.

آسیب‌پذیری زنان و کودکان در این بحران، لایه‌ای از پیچیدگی بر وضعیت موجود افزوده است. این گروه‌های آسیب‌پذیر که در شرایط عادی نیز با محدودیت‌هایی مواجه هستند، اکنون در معرض خطرات مضاعفی قرار گرفته‌اند. عدم دسترسی مناسب به خدمات بهداشتی، تغذیه و سرپناه، وضعیت آنان را به مراتب دشوارتر ساخته است.

حکومت طالبان در این برهه حساس با آزمونی سرنوشت‌ساز مواجه است. مدیریت موثر این بحران، نه تنها مسئولیت اخلاقی و قانونی در قبال شهروندان، بلکه معیاری برای سنجش توانمندی حکمرانی محسوب می‌شود. توانایی پاسخگویی مناسب به این فاجعه طبیعی، اعتبار و مشروعیت هر حکومتی را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

با این حال، ضرورت همکاری راهبردی و سازنده میان نهادهای بین‌المللی و مقامات محلی، در این شرایط بحرانی اهمیتی حیاتی یافته است.

تجربیات تلخ و شیرین مدیریت فجایع طبیعی در سراسر جهان آموزه‌ای بدیهی ارائه می‌دهد، مبنی بر این که موفقیت در مهار بحران‌های عظیم، مستلزم هماهنگی ریزبینانه، شفافیت بی‌چون‌وچرا در اجرا و بهره‌گیری مدبرانه از تمامی ظرفیت‌های انسانی و مادی موجود است.

در چنین شرایطی، انتظار مردم رنج‌کشیده افغانستان از حکومت کنونی، چیزی فراتر از حداقل انجام وظایف اولیه نیست؛ انتظاری که در این لحظات سرنوشت‌ساز، به آخرین رشته امید برای رهایی از چنگال مرگ تبدیل شده است.

Facebook
Twitter
WhatsApp
Telegram
Email
مطالب مرتبط