اخیرا گزارشهای زیادی از سفر هیئت امنیتی پاکستان به ترکیه برای گفتگو با سیاسیون مخالف طالبان منتشر شده است. طبق معلوماتی که تاکنون به رسانهها درز کرده مقامهای سازمان امنیت پاکستان در این سفر قرار است با شماری از چهرههای مطرح و رهبران احزاب سیاسی از جمله عبدالرب رسول سیاف، مارشال عبدالرشید دوستم، کریم خلیلی، صلاح الدین ربانی و محمد محقق دیدار و گفتوگو کنند.
گفته میشود که افزایش سطح تعاملات پاکستان با سیاسیون نامبرده و گشایش احتمالی دفتر نمایندگی احزاب سیاسی آنها در اسلامآباد جزو اهداف سفر هیئت امنیتی پاکستان است.
این سفر درحالی صورت میگیرد که در آن سوی دیگر، روابط پاکستان با حکومت طالبان در افغانستان طی بیش از سه سال گذشته با تنش و تیرهگی بیپیشینه همراه بوده و سیاستهای کابل در قبال پاکستان هم چرخش غیرمنتظرهای را تجربه کرده ایست.
تنشها در روابط کابل و اسلامآباد پس از روی کارآمدن دوباره حکومت طالبان در افغانستان تشدید شده و آنگونه که مقامهای پاکستانی مدعیاند حکومت این گروه با حمایت از تحریک طالبان پاکستانی در عقب ناامنیهای آن کشور دخیل است.
با گسترش دامنه ناامنی در پاکستان، مقامهای آن کشور هم از روشهای گوناگون برای ضربه زدن به تحریک طالبان پاکستانی استفاده کرده و در بیش از سه سال گذشته بارها از کابل هم خواسته که در برابر شبهنظامیان این گروه اقدام و حمایتهای احتمالیشان را متوقف کند.
کابل با رد ادعاهای اسلام آباد دست داشتن در ناامنیهای پاکستان را رد کرده و آن متاثر از عوامل داخلی آن کشور عنوان کرده است.
با نگاهی به تنشهای اخیر و تشدید ناامنیها در آن سوی مرز افغانستان، ظاهرا اکنون حکومت پاکستان گفتوگو و تعامل با مخالفان سیاسی طالبان را به عنوان تاکتیکی برای تحت فشار قراردادن کابل انتخاب کرده است.
به نظر میرسد پاکستان اینبار میخواهد از طریق اپوزیسیون طالبان راه دیگری برای تضعیف حاکمیت دوباره این گروه دنبال کند و در این بین شماری از چهرههای مطرح سیاسی افغانستان، از دید اسلامآباد شانس بیشتری برای پیشبرد چنین ماموریتی دارند.
این نشان میدهد که اسلامآباد در کارتهای بازی جدید در قضایای افغانستان زیر اداره طالبان تا حدی تجدید نظر کرده است. در این میان، نبود نیروی بالقوه که بتواند نظم طالبانی را در افغانستان به چالش بکشد جنبه ناگزیزی انتخاب تاکتیک جدید پاکستان را برجسته ساخته و توپ را به میدان سیاسیون فوق انداخته است.
آنچه در این قضیه جالب توجه است روی آوردن اسلامآباد به آنعده چهرههای سیاسی افغانستان است که پیش از این هم برای استراتژیستهای پاکستانی نامآشنا هستند. آشنایی و تعامل پاکستان با برخی از این چهرهها قدامتی به اندازه نیم قرن دارد که از دوران حکومت داوودخان و با حمایت از جریانهای جهادی و سیاسی شروع شده بود.
آنچه پاکستان پیش از این از گروههای سیاسی فوق میخواست تضعیف نظم دولت مرکزی در افغانستان در هر فصلی بود و اصولا فرقی هم نداشت که چه گروه و چه نوع حکومتی روی کار میآید. آنچه برای اسلامآباد اهمیت داشت تضعیف نظامهای قانونی و جلوگیری از روی پا شدن دولتی بود که از یک طرف بخشی از خاکش را مطالبه داشت و از سوی هم ثبات و ترقی آن، هژمونی منطقهای اسلام آباد را تا حد زیادی به چالش میکشید.
اکنون هم روی آوردن هیئت امنیتی پاکستان به شماری از سیاسیون در استانبول از سر ناچاری و ناگزیری بوده و هیچ چشمانداز روشنی در عقب آن نمیتوان مشاهده کرد. شاید تصور اسلام آباد این است که این چهرهها تا حدی میتوانند در تضعیف حاکمیت طالبان در افغانستان موثریت داشته باشند و یا میتوانند برای مدتی از طریقهای گوناگون برای اداره کابل مزاحمت ایجاد کنند؛ چیزی که البته مطلوب پاکستان است.
با توجه به سیاستهای منفی پاکستان در قبال افغانستان طی نیم قرن اخیر، بعید به نظر میرسد که سیاسیون کشور بار دیگر در دام سیاستهای مقطعی و مشکوک پاکستان بیفتند که پیش از این هم حاصل آن چیزی جز بیثباتی، بحران و منازعه در کشور نبوده است.