قطعنامه اخیر شورای امنیت سازمان ملل متحد در خصوص محدودیتهای فزاینده طالبان علیه زنان در افغانستان، یک بار دیگر توجه جهانی را به بحران انسانی و نقض گسترده حقوق بشر در این کشور جلب کرده است.
در این تحلیل، تلاش میشود تا با نگاهی انتقادی به مواضع بازیگران اصلی صحنه افغانستان، ابعاد پنهان و پیچیدهتر این بحران مورد بررسی قرار گیرد.
غرب و به ویژه امریکا، ضمن محکوم کردن اقدامات طالبان، خود را به عنوان مدافع حقوق بشر و آزادی زنان معرفی میکنند. با این حال، بررسی دقیق تاریخچه مداخلات غربی در افغانستان نشان میدهد که این کشورها در ایجاد و تداوم بحران کنونی نقش بسزایی داشتهاند.
حمایت از گروههای مخالف دولت مرکزی در دهههای گذشته، اشغال نظامی طولانیمدت و تبعات مخرب آن، و در نهایت خروج عجولانه از افغانستان، همگی به بیثباتی بیشتر و افزایش قدرت طالبان کمک کرده است.
اکنون که طالبان به قدرت رسیده است، غرب با تحریمها و فشارهای سیاسی تلاش میکند تا این گروه را به تغییر سیاستهای خود وادار کند. با این حال، این اقدامات بیشتر جنبه نمایشی داشته و تاکنون نتیجه مثبتی در بر نداشته است. در واقع، تحریمها بیشتر به مردم افغانستان آسیب میرساند تا به طالبان.
یک بازی دو سر باخت؛ طالبان نیز به نوبه خود، با اعمال محدودیتهای شدید علیه زنان، نقض فاحش حقوق بشر را مرتکب شدهاند. این اقدامات نه تنها با اصول اولیه اسلام در تضاد است، بلکه به منزله یک جنایت علیه بشریت محسوب میشود. با این حال، محکوم کردن صرف طالبان بدون در نظر گرفتن عوامل ساختاری و بینالمللی که به قدرتگیری این گروه کمک کرده است، به تنهایی کافی نیست.
منافع ملی بر ارزشهای انسانی؛ چین و روسیه نیز در این بحران نقش بازیگران کلیدی را ایفا میکنند. چین به دلیل منافع اقتصادی و ژئوپلیتیکی خود در افغانستان، از طالبان حمایت کرده و از محکوم کردن علنی این گروه خودداری میکند. روسیه نیز با هدف تضعیف نفوذ امریکا در منطقه، به دنبال تقویت روابط با طالبان است. این دو کشور با تاکید بر اصل عدم مداخله در امور داخلی کشورها، تلاش میکنند تا از انتقاد به طالبان اجتناب کنند.
بحران افغانستان یک تراژدی انسانی است که ریشه در بازیهای بزرگ قدرتهای جهانی دارد. همه بازیگران این صحنه، از جمله غرب، طالبان، چین و روسیه، در ایجاد و تداوم این بحران مسئول هستند. محکوم کردن یک طرف بدون توجه به نقش سایر بازیگران، به حل بحران کمک نخواهد کرد.
برای یافتن راه حل پایدار برای بحران افغانستان، نیازمند رویکردی جامع هستیم که در آن همه بازیگران منطقهای و بینالمللی مشارکت داشته باشند. این رویکرد باید بر اساس اصول حقوق بشر، حاکمیت قانون و گفتگوی فراگیر باشد.
نویسنده: خانم نظری