بازگشت به خانه یا آغاز بحرانی تازه؟

بازگشت گسترده مهاجران افغانستانی به کشور، در نگاه نخست می‌تواند نشانه‌ای از پیوند دوباره با سرزمین مادری تلقی شود؛ اما واقعیت‌های میدانی نشان می‌دهد که این روند، در شرایط کنونی افغانستان، بیش از آن‌که نویدبخش باشد، حامل بحرانی تازه و چندلایه است.
بازگشت به خانه یا آغاز بحرانی تازه؟

بازگشت گسترده مهاجران افغانستانی به کشور، در نگاه نخست می‌تواند نشانه‌ای از پیوند دوباره با سرزمین مادری تلقی شود؛ اما واقعیت‌های میدانی نشان می‌دهد که این روند، در شرایط کنونی افغانستان، بیش از آن‌که نویدبخش باشد، حامل بحرانی تازه و چندلایه است. موج بازگشت هزاران نفر از کشورهای همسایه، آن هم در زمانی که افغانستان با فقر فراگیر، ضعف شدید زیرساخت‌ها و پیامدهای مداوم بحران‌های طبیعی روبه‌رو است، فشار سنگینی بر جامعه‌ای وارد کرده که خود هنوز در وضعیت شکننده به‌سر می‌برد.

ترکیب جمعیتی بازگشت‌کنندگان، بر پیچیدگی این وضعیت افزوده است. بخش قابل توجهی از این جمعیت را کودکان و نوجوانان تشکیل می‌دهند؛ نسلی که بسیاری از آن‌ها یا هرگز در افغانستان زندگی نکرده‌اند یا سال‌ها از فضای آموزشی و اجتماعی کشور دور بوده‌اند. کمبود مدارس، امکانات آموزشی و معلمان، در کنار فقر خانواده‌ها، خطر محرومیت گسترده این نسل از آموزش و افزایش آسیب‌های اجتماعی را به‌شدت بالا برده است.

از سوی دیگر، تمرکز بازگشت‌کنندگان در ولایت‌های شرقی افغانستان، که هم‌زمان از زمین‌لرزه‌ها و فرسودگی زیرساخت‌ها آسیب دیده‌اند، نابرابری‌های منطقه‌ای را تشدید کرده است. این مناطق با کمبود جدی مسکن، خدمات بهداشتی، آب آشامیدنی و فرصت‌های شغلی مواجه‌اند؛ وضعیتی که رقابت بر سر منابع محدود را افزایش داده و می‌تواند زمینه‌ساز تنش‌های اجتماعی میان جوامع میزبان و بازگشت‌کنندگان شود.
چالش زنان در میان جمعیت بازگشتی نیز از ابعاد نگران‌کننده این بحران است.

محدودیت‌های اقتصادی، اجتماعی و ساختاری، همراه با نابرابری‌های جنسیتی، فرصت دسترسی زنان به آموزش و کار را بیش از پیش محدود کرده و آنان را در معرض فقر، وابستگی و حاشیه‌نشینی قرار داده است. در چنین شرایطی، بازگشت برای بسیاری از زنان نه به معنای آغاز دوباره، بلکه به‌مثابه از دست رفتن فرصت‌های پیشین است.

در مجموع، بازگشت مهاجران بدون برنامه‌ریزی جامع، سرمایه‌گذاری پایدار و حمایت مؤثر بین‌المللی، نمی‌تواند به ثبات و بهبود وضعیت افغانستان منجر شود. اتکا به کمک‌های کوتاه‌مدت انسانی، پاسخ‌گوی عمق این بحران نیست. آنچه بیش از هر چیز ضرورت دارد، رویکردی بلندمدت مبتنی بر توسعه زیرساخت‌ها، ایجاد فرصت‌های معیشتی، تقویت خدمات اجتماعی و ادغام واقعی بازگشت‌کنندگان در جامعه است.
در غیر این صورت، بازگشت به خانه برای میلیون‌ها افغان، به‌جای آن‌که پایانی بر آوارگی باشد، تنها آغاز چرخه‌ای تازه از فقر، بی‌ثباتی و مهاجرت دوباره خواهد بود.

Facebook
Twitter
WhatsApp
Telegram
Email
مطالب مرتبط
0 0 رای ها
رتبه بندی نوشته
اشتراک در
اطلاع از
0 دیدگاه ها
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x